رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی

Pani

عضو
  • تعداد ارسال ها

    334
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    5

تمامی مطالب نوشته شده توسط Pani

  1. واسه من که راست بود,واسه شما چطور؟ :wi.nk:
  2. آیا می دانید هاله شما چه رنگی است؟ [TABLE=width: 424] [TR] [TD] [TABLE=width: 422] [TR] [TD] در صورتیكه تاریخ تولد شما در: [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] اول ??روردین ماه باشد سیاه هستید بین دوم ??روردین تا 11 ??روردین باشد ارغوانی هستید بین 12 تا 21 ??روردین باشد. شما سرمه ای است بین 22 ??روردین تا 31 ??روردین باشد نقره ای هستید. بین یكم اردیبهشت تا 10 اردیبهشت باشد س??ید هستید. بین 11 اردیبهشت تا 24 اردیبهشت باشد شما آبی هستید. بین 25 اردیبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلائی رنگ هستید. بین 4 خرداد تا 13 خرداد باشد شما شیری رنگ هستید. بین 14 خرداد تا 23 خرداد ماه باشد شما خاكستری هستید. بین 24 خرداد تا دوم تیر ماه باشد شما رنگ خرمائی هستید. سوم تیر ماه باشد رنگ شما خاكستری است. بین 4 تیر ماه تا 13 تیر ماه باشد شما قرمز هستید. بین 14 تیر ماه تا 23 تیر ماه باشد شما نارنجی هستید. بین 24 تیر ماه تا سوم مرداد ماه باشد شما زرد هستید. بین 4 مرداد ماه تا 13 مرداد باشد شما صورتی هستید. بین 14 مرداد تا 22 مرداد باشد شما آبی هستید. بین 23 مرداد تا یكم شهریور باشد شما سبز هستید. بین 2 شهریور تا 11 شهریور باشد شما قهوه ای هستید. بین 12 شهریور تا 21 شهریور باشد شما كبود رنگ هستید. بین 22 شهریور تا 31 شهریور باشد شما لیموئی هستید. متولدین یكم مهر ماه زیتونی هستند. بین 2 مهر تا 11 مهر ماه ارغوانی هستید. بین 12 مهر تا 21 مهر ماه شما رنگ سرمه ای دارید. بین 22 مهر ماه تا یكم آبان ماه شما نقره ای هستید. بین 2 آبان تا 20 آبانماه باشد شما س??ید هستید. بین 21 آبانماه تا 30 آبانماه باشد رنگ شما طلائی است. بین یكم آذر ماه تا 10 آذر ماه باشد شما شیری رنگ هستید. بین 11 آذر ماه تا 20 آذر ماه باشد شما خاكستری هستید. بین 21 آذر تا 30 آذر باشد شما خرمائی رنگ هستید. متولدین اول دیماه نیلی رنگ هستند. بین دوم دی ماه تا 11 دی ماه باشد رنگ شما قرمز است. بین 12 دی ماه تا21 دی ماه باشد شما نارنجی هستید. بین 22 دی ماه تا 4 بهمن ماه باشد شما زرد هستید. بین 5 بهمن تا 14 بهمن ماه باشد شما صورتی هستید. بین 15 بهمن تا 19 بهمن ماه باشد شما آبی هستید. بین 20 بهمن تا 29 بهمن ماه باشد شما سبز هستید. بین 30 بهمن تا 9 اس??ند ماه باشد شما قهوه ای هستید. بین 10 اس??ند تا 20 اس??ند باشد شما كبودی رنگ هستید. بین 21 اس??ند تا 29 اس??ند باشد لیمویی هستید...خزان قرمز با نمك و دوستداشتنی، مشكل پسند اما همیشه عاشق.......و اینطور بنظر میرسد كه مورد محبت نیز باشید. با روحیه و بشاش اما در همان زمان میتوانید بد اخلاق هم شوید قادرید با مردم بسیار خوب و با ملاط??ت برخورد كنید و این همان عشقی است كه میتواند در راهی كه در پیش دارید همراهتان باشد آدمهایی را كه راحت صحبت میكنند دوست دارید این آدمها باعث میشوند احساس راحتی بیشتری داشته باشید. شیری رنگ اهل رقابت و بازی دوست. دوست ندارد ببازد ولی همیشه بشاش است. شما قابل اعتماد و امین هستید و خیلی علاقه دارید وقت خود را بیرون بگذرانید، با دقت عشقتان را انتخاب میكنید و بسادگی عاشق نمی شوید اما وقتی او را یا??تید تا مدتهای طولانی دوستش خواهید داشت. نیلی شما بیشتر متوجه نگاهتان هستید و استانداردهای بالائی در انتخاب عشق دارید. هر راه حلی را با دقت و ت??كر انتخاب می كنید و بسیار بندرت مرتكب اشتباه احمقانه میشوید دوست دارید رهبر باشید و به راحتی می توانید دوستان جدید پیدا كنید. خاكستری جذاب و ??عال هستید، شما هرگز احساستان را پنهان نمی كنید و هر آنچه را كه درونتان است آشكار می سازید. اما ضمنا میتوانید خودخواه هم باشید. می خواهید مورد توجه باشید و نمی خواهید بطور نا برابر با شما برخورد شود. میتوانید روز مردم را روشن كنید. شما میدانید در زمان مناسب چه بگویید و خوش اخلاق هستید. سبز خیلی خوب با ا??راد تازه كنار می آیید. در واقع آدم خجالتی ای نیستی اما گاهی اوقات با كلماتت به عواط?? مردم آسیب می رسانید. دوست دارید تا مورد توجه و علاقه كسی باشید كه دوستش دارید ولی اغلب تنهایید و به انتظار ??رد مورد نظرت می مانید. طلائی شما میدانید چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است. آدم بشاشی هستید و زیاد بیرون میروید. بسیار سخت میتوانی ??رد مورد نظرت را پیدا كنی اما وقتی او را یا??تی تا سالیان متمادی دوباره عاشق نمی شوی. صورتی شما همواره در تلاشید تا در هر چیزی بهترین باشید و دوست دارید به سایرین كمك كنید. اما بسادگی قانع نمی شوی. دارای ا??كاری من??ی هستید و در جستجوی عشقی شورانگیز مانند آنچه در قصه هاست هستید. زرد شما شیرین و بیگناهید ، مورد اعتماد بسیاری از مردم ، و دارای رهبریتی قوی در ارتباطاتتان هستید. شما خوب تصمیم میگیرید و انتخاب درستی در زمان مناسب می گیرید. همواره در ا??كار داشتن روابط عاشقانه بسر می برید. خرمائی باهوشید و میدانید چه چیزی درست است. میخواهید همه چیز را مطابق میل خود كنید كه گاهی میتواند بدلیل عدم توجه به نظر دیگران مشكل ساز باشد. اما در مورد عشق صبور هستید. وقتی ??رد مورد نظرتان را یا??تید برایتان دشوار است ??رد بهتری پیدا كنید. نارنجی در مقابل اعمالتان مسئولیت پذیر هستید، می دانید چگونه با مردم ر??تار كنید. همواره اهدا??ی برای دستیابی به آنها دارید و حقیقتا برای رسیدن به آنها تلاش میكنید ، ??ردی آماده رقابت هستید. دوستانتان برایت بسیار مهم هستند و قدر آنچه را كه دارید میدانید، گاهی اوقات واكنشتان زیادی شدید است و علت آن نیز احساساتی بودنتان است. ارغوانی اسرار آمیز هستید، بهیچوجه خودخواه نیستید ، زود و آسان نظرتان جلب میشود. روزتان با توجه به خلقتان میتواند غمگین یا خوش باشد. بین دوستان محبوب هستید اما میتوانید دست به عمل احمقانه ای نیز بزنید ، بسادگی امور را ??راموش میكنید. بدنبال شخصی هستید كه قابل اعتماد باشد. لیموئی آرام هستید، اما بسادگی عصبانی می شوید. به آسانی حسادت می ورزید و در مورد چیزهای كوچك اعتراض میكنید، نمی توانید به یك كار بچسبید اما دارای شخصیتی هستید كه اعتماد و علاقه همه را جلب میكند. نقره ای خیال پرداز و بامزه اید ، دوست دارید چیز های جدید را بیازمایید. علاقه دارید خود سازی كنید و بسادگی می آموزید، براحتی میتوان با شما صحبت كرد و شما نصایح خوبی میدهید. وقتی موضوع دوستی است متوجه میشوید نمی توان به كسی اعتماد كرد، اما وقتی دوستان واقعی خود را یا??تید تا پایان عمر به آنها اعتماد میكنید. سیاه شما یك مبارز هستید و دارای انگیزه اید. اما تغییر در زندگی را نمی پسندید. زمانی كه تصمیمی گر??تید، روی تصمیمتان تا مدتها پای می ??شارید. زندگی عشقی شما نیز توام با مبارزه است و مثل همه نیست. زیتونی شما روشن قلب و آدم گرمی هستید. همراه خوبی برای ??امیل و دوستانید. خشونت را نمی پسندید و میدانید چه چیزی درست است. شما مهربان و بشاش هستید اما بسادگی به مردم حسادت نورزید. قهوه ای ??عال و ورزشكارید ، برای دیگران مشكل است كه به شما نزدیك شوند. زمانی كه متوجه میشوید نمی توانید به چیزی كه میخواهید دستیابید ،* بسادگی تسلیم شده آنرا رها میكنید. آبی اتكا به ن??س كمی دارید و خیلی ایرادی هستید. هنرمند هستید و دوست دارید عاشق شوید ، اما میگذارید عشقتان از دستتان برود چون در این مورد از مغزتان ??رمان میگیرید نه از قلبتان. سرمه ای شما جذابید و عاشق زندگی خود هستید ، نسبت به همه چیز دارای احساسی قوی هستید و خیلی زود گیج میشوید زمانی كه از دست شخص یا اشخاصی عصبانی می شوید برایتان مشكل است آنها را ببخشید. س??ید شما آرزو و اهدا??ی در زندگی دارید زود حسادت می ورزید نسبت به دیگران مت??اوت و گاهی اوقات عجیب هستید اما همه این حالت شما را دوست دارند. كبود احساسات شما بسادگی و ناگهانی تغییر میكند اغلب تنها هستید ، مسا??رت را دوست دارید. انسان صادقی هستید ولی حر?? مردم را زود باور میكنید. یا??تن عشق برای شما سخت است و گمگشته عشق هستید....خزان
  3. Pani

    هنر نقاشي

    خیلی قشنگ و جالب بود,کار نقاش ??وق العاده بود:88::4::4::4:
  4. Pani

    هنر نقاشي

  5. Pani

    هنر نقاشي

    به ابتکار نقاش توجه کنيد [ATTACH=CONFIG]953[/ATTACH] [ATTACH=CONFIG]954[/ATTACH] [ATTACH=CONFIG]955[/ATTACH] [ATTACH=CONFIG]956[/ATTACH] [ATTACH=CONFIG]957[/ATTACH]
  6. Pani

    آموخته ام که....

    ممنون بسیار زیبا بود
  7. صدای خرپ??ش کشتمون !تکونش دادم از خواب پریده،میگه سر صدام اذیتت می کنه ؟ میگم پـَـ نه پـَـ جنس صداتو دوست دارم می*خواستم بت بگم سعی کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی! به دوستم می گم سجاد پسر عموت دیروز اومده بود پیشم.میگه سجاده ما؟ پـَـنه پـَـ امام سجاد اومده بود صحی??ه سجادیه رو واسش جلد کنم!!! از تاکسی پیدا شدم به راننده نیگا میکنم,میگه باقی پولتو میخوای؟ میگم پـَـ نه پـَـ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم! بچه داییم به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟ پـَـ نه پـَـ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه... نیو ??ولدر!!! دارم با تل??ن حر?? میزنم. بابام میگه دوست دخترت بود؟ پـَـ نه پـَـ ژاک شیراک بود درمورد مناغشات اخیر خاورمیانه نظرمو میخواست!!!! با ماشین ا??تادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم امبولانس بیاد میگم :پـَـ نه پـَـ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم!!!! پسر همسایمون تو پارک داشت بریک دنس می کرد یکی اومده بعد نیم ساعت تماشا میگه ایشون داره میرقصه؟ گ??تم: پـَـ نه پـَـ شربت خاکشیر خورده می خواد ته نشین نشه!!!! داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده خوردم زمین، میگه کمک می خوای؟ میگم پـَـ نه پـَـ شماها خودتونو نجات بدین، من اینجا میمونم مقاومت می کنم، بریییید برییییییید!!!! پسره اومده خواستگاریم، میگم من الان می خوام درس بخونم،می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟ پـَـ نه پـَـ 10 دقیقه صبر کنی این ص??حه رو بخونم درسم تموم میشه!!!! یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین، دوستم میگه: معتاده؟ میگم پـَـ نه پـَـ میخواد انعطا?? بدنشو به رخ بکشه!!! تو حیاط دانشگاه تو انگلیس دارم با دوستم ??ارسی حر?? میزنم ، یارو اومده میگه خانوم شما ایرانی هستین؟ پـَـ نه پـَـ انگلیسی هستیم ??ارسی یاد گر??تیم بتونیم شماعی زاده گوش بدیم!! با کلی عشق و علاقه به 1 بنده خدا گ??تم I love you میگه با منی ? گ??تم پـَـ نه پـَـ با pmc ام اومدم تو از ک?? دستم عکس بگیری!!!
  8. میگم شهید همّت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همّت؟ میگم نــه پـَـَــــ می خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده ای رو از نگرانی در بیارم!! تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم ! طر?? اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم:نه پـَـَـــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !! دارم ??یلم گریه دار میبینم , گریه میکردم , مامانم اومده می گه ??یلمش گریه داره ؟ نه پ خنده داره من دارم گریه می کنم کارگردانشو ضایع کنم ! جلو در دستشویی، طر?? اومده میگه ع ع ع ببخشید شما توی ص?? هستین؟ نــــــــــه پــــــــــــ سوسکیم اومدیم نهــــــــار.... : ر??تم استخر داشتم غرق ميشدم غریق نجات میله رو برداشته اومده لب استخر با لبخند میگه میخاي کمکت کنم؟نه پ با اون میله استريپتیز کن ببینم بلدي حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟ می گم نه پـَـ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید بهش میگم: زود باش دمپاییتو بده تا سوسکه نر??ته... میگه:مگه میخوای بکشیش؟... نه پَ میخوام بدم سوسکه پاش کنه !!! تصاد?? کردیم، زنگ زدیم ا??سر اومده میگه : تصاد?? شده؟ میگم : نه پـــــَ ... داریم هشدار برای کبرا 11 رو ??یلم برداری میکنیم!!! یارو سگ های منو دیده، میگه غذا میخورن؟ نه پـَـَـ ??توسنتز میکنن ر??تم داروخونه کرم ترک پا بگیرم می گه واسه پا میخواین؟؟ نه پــــَ میخوام در جهت از بین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم سر جلسه امتحان به کناریم میگم داداش برسونیا میگه تقلب؟ گ??تم نــه پـَـَــــ مواد ، یه وقت خمار نشم ??اميلمون اومده آکواريومم رو ديده ميگه غذاي مخصوص بهشون ميدي؟نه پـَـَـ پول تو جيبي ميدم بهشون خودشون ميرن واسه خودشون غذا ميخرن زنگ زدیم اتش نشانی،میگه جایی اتیش گر??ته؟نه پــــ زنگ زدیم ببینیم امشب خونه این بیایم مهمونی از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟میگه 225 بهش 300 تومن دادم,میگه یه ن??ری؟گ??تم نه پ کل اتوبوس مهمونه من! یارو اومد تعمیرگاه گ??ت: برای لپ تاپم رَم میخوام ... گ??تم: داریم .... گ??تش :مطمئنی برای لپ تاپه ؟ .... گ??تم : نـَــ پــــَ ... برای pc ـه میخوام ب??ک??نم تو پاچـــت ... تو رستوران، پیشخدمتو صدا کردم میگم آقا توی سوپ من مگس ا??تاده! میگه مرده؟ میگم نَ پـَـَــ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی!!! یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک میکنه تازه برگشته میگه شمام کار دارین ؟ نَ پـَـَـ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکار?? شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم تو دندانپزشکی دکتر آمپول بی حسی رو خالی کرد تو لثه ام. بعد از یه ربع که بی حس شد میگه:خوب حالا پرش کنم؟! ??کر کن من با دهن باز چطوری بهش گ??تم نه پــــَ !
  9. ر??تیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد ر??تیم سر خاک یکی از ??امیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم يارو عکسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بيني به بيني، نسل به نسل منتقل شده الان رسيده به من!!!! با دوستم ر??تيم تو يه مغازه ي شلوغ که عسل طبيعي مي??روشه؛ نوبت ما که ميشه طر?? ميگه:شمام عسل ميخواين!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوريم اومديم استخدام شيم تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشهزنگ?? خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای* بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می*خوام ببینم ا?? ا?? سالمه یا نه صبح ر??تم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که ??قط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گ??ت آقا بنزین برای ماشینت می*خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم! ر??تیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!! ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگ??تم صدام گر??ته خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تل??ن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم برای طرح یه شکایت ر??تم کلانتری طر?? می گه از کسی شکایت دارین ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ??رار مایکل اسکا??یلد رو از ??اکس ریور گزارش کنم تو این گرما که سگ تب میکنه ر??تم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!میگه امتحان?? چی داری؟؟؟میگم وصایا,,,میپرسه وصایای امام؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ... وصایای الیزابت تیلور ... بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم. پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحا?? دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدمداریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسا??رت. همسایمون میگه دارید میرید مسا??رت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم! به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟! پــَ نه پــــــَ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!! ر??تم ??روشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟ پ ن پ برا خاروندن دیا??راگمم از تو دهنم می خوامکارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شهمرغ عشقم مرده و درحالي كه پاهاش روبه بالاس ا??تاده ك?? ق??س. دوستم اومده مي گه : ا?? مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گ??تم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ كمر درد داشته دكتر گ??ته بايد طاق باز دراز بكشه ك?? ق??سماشین رو بردم سرویس ، میگم ??ـــیلترش هم بذار ، میگه ??یـــلتر هوا؟ پ نه پ ??یلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد ??یسبوک یارو تو مترو داره چراغ قوه می??روشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گ??تن بیای باهم بخوریم داداشم گ??ت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟گ??تم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گ??تم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم ا??تاد شکست با صدای خ??ن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه آوردین بستری کنین؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آوردیم خون بده بریم کله صبحی ر??یقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گ??تم دوتا نونم بگیر بیار گ??ت واسه صبونه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون خواهرم از بیرون میاد خونه..میبینه پشت سیستمم...میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گ??ته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...! ميري مسجد وضو بگيري تا نماز بخوني ميبيني يه آقايي ميرسه ميگه پسر جان وضو ميگيري ميگي پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام قزل آلا صيد كنمنون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده تو لباس ??رم منو دیده، میگه سربازی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل ??یلم برداری رو گم کردمساعت 7 صبح ر??تم برا امتحان دانشگاه، نگهبانه میپرسه امتحان داری؟ میگم پــَ نه پــَ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوادر پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیماز بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت ر??ت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!یکی* زنگ زده میگه شما ??رشادین میگم نه میگه پس اشتباه گر??تم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ من ??رشادم صدای تورو شنیدم آلزایمرگر??تم یادم نیست !!!زنه شیکمش اومده جلو ، ر??یق ما میپرسه این حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش تا کمر ر??تم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، ر??یقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟ پــــ نه پـــــ دارم با گ??یج روغن درد و دل میکنم !! اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟ پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم ر??تم زیر پتو قایم شدم نص?? شبی حسینی بایه دست پسره رو گر??ته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه با دوستم ر??تیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!! کامپیوترم یه ویروس گر??ته بود ر??تم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذ?? کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام..
  10. اهالی قهوه تلخ در متروی تهران [ATTACH=CONFIG]333[/ATTACH] سری ۲۵ قهوه تلخ روز سه*شنبه ۲۱ تیرماه توزیع می شود و در این قسمت بینندگان شاهد س??ر بازیگران مجموعه از دل تاریخ به سال ۱۳۹۰ خواهند بود. [ATTACH=CONFIG]334[/ATTACH] آنها پس از خوردن قهوه با همان لباس*ها، گریم و خصوصیات اخلاقی خودشان در متروی تهران ظاهر می*شوند و تقابل آنها با دنیای حاضر داستان*های کمدی و مهیجی را رقم خواهد زد. [ATTACH=CONFIG]335[/ATTACH] البته شنیده می*شود که قرار است پس از توزیع قسمت ۲۵، گروه استراحتی یک ماهه داشته باشند تا بتوانند لوکیشن*های جدید را آماده کنند. [ATTACH=CONFIG]336[/ATTACH] برخی منتقدین معتقدند ا??ت کی??ی و تکراری شدن داستان مجموعه «قهوه تلخ»، سازندگان آن را مجبور به تغییر در داستان کرده است.
  11. Pani

    مجسمه هاي بسيار کوچک ...

    مجسمه های بسیار کوچک مجسمه دوچرخه ای از طلا بر روی یک سوزن خیاطی نقاشی بر روی یک دانه برنج مجسمه سماور روسی بر روی یک سوزن خیاطی تانکی از طلا به اندازه یک دانه جو ت??نگی ساخته شده از 48 قطعه مختل?? بر روی یک چوب کبریت سازنده این آثار شترها و نخل های صحرایی در سوراخ یک سوزن !
  12. این نـقـاشی ها را چه کسی کشــیده است؟ به عقیده شما، تابلوهای زیبای زیر را چه کسی کشیده است؟ خوب آنها را تماشـا کـنیـد و سـپس پاســــخ خود را با آنچه در زیرآخـرین نقاشی آمده مقابله نمائید. هنرمندی که این تابلو ها را کشیده میل داشت در آکادمی هنرهای زیبای وین نامنویسی کند و به نقاش معرو??ی تبديل شود.اما پذير??ته نشد. اگر این آکادمی او را می پذیر??ت، تاریخ جهان خیلی مت??اوت می بود. . . . نام کسی که این نقاشی ها را کشیده آدول?? هیتلر است. امضای او را میتوانید در پائین آخرین تابلو ببیـنید.
  13. Pani

    رز طبیعی رنگین کمان ...

    رز طبیعی رنگین کمان (Rainbow roses) رز طبیعی رنگین کمان (Rainbow roses) رنگ گل رز رنگین کمان دقیقا به رنگ های رنگین کمان است. آنها توسط Peter Van de Werken ، که صاحب یک شرکت گل در جنوب هلند است طراحی شده اند. این گل های رز رنگین کمان واقعی هستند. ساقه این گل های ویژه را در حالی که رشد می کنند در رنگ مخصوصی قرار می دهند ، که در نتیجه آن رنگ توسط گلبرگ جذب می شود. تولید آنها آسان نیست و نیاز به کمی مهندسی دارد. گل های رنگین کمان هدیه خوبی برای جشن عروسی است. قیمت خورده ??روشی 5 شاخه گل رنگین کمان 55 دلار و 2 دوجین رز رنگین کمان بالغ بره 325 دلار است. روزانه این شرکت بیش از ٢ میلیون شاخه گل به ارزش ٢ میلیون یورو از هلند به سراسر جهان ارسال می نماید و در روزهای خاص نظیر والنتاین این تعداد به بیش از ٢ برابر می رسد.
  14. Pani

    عکس های فوق العاده

    تصویرسازی در دوره ای که ??توشاپ به دوران شکو??ایی خود رسیده بسیار ??راگیر شده امروزه بسیاری سعی می کنند ا??کارشان را به صورت بصری بیان کنند. بیانی که تاثیر آن چندین برابر از گ??تار است تصاویری که در زیر ملاحظه می کنید کارهای یک پسر 23 ساله سوئدی بنام اریک جانسون است که دانشجوی مهندسی کامپیوتر می باشد وی با دوربین کانون EOS 5d Mark II عکاسی می کند اشر20- دالی - ماگریت - گونالوز - هاند و مسائل روزانه الهام بخش کارهای او هستند کارهای ??وق العاده او را ببینید
  15. Shadow of Dream And Final One . . . . . . . . . .
  16. مجادله در ادبیات بر سر یک خال حا??ظ اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را صائب تبریزی اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد نه چون حا??ظ که می بخشد سمرقند و بخارا را شهریار اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را محمد عيادزاده اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟ و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را نه حا??ظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را ??قط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟
  17. تصویری را که با چشم غیر مسلح نمی توان دید
  18. Shadow of Dream And Final One . . . . . . . . .
  19. Can you guess what this is they are loading into the aircraft . . . . . . . . . . . . . . . It's a hard disk drive back in 1956... with 5 MB of storage. In September 1956 IBM launched the 305 RAMAC, the first 'SUPER' computer with a hard disk drive (HDD). The HDD weighed over a ton and stored a 'whopping' 5 MB of data. Do you appreciate your 8 GB memory stick now?
  20. Pani

    رمزنگاری تصویری

    رمزنگاری تصویری
  21. http://www.findyourfate.com/deathmeter/deathmtr.html Go to this website and see when you will die !!!
  22. به نظرشما م??يدترين نوشيدني جهان چيست؟ چاي, چاي سبز, آب معدني, قهوه نسكا??ه, كاپوچينو, كا??ه ميكس يا... هيچكدام از نوشيدني ها جواب صحيح نيست, اگر كنجكاو شده ايد و مي خواهيد بدانيد جواب اين معماچيست، پس متن زير رابه دقت بخوانيد : طي تحقيقات پرو??سور برديشي?? روسي راز طول عمر رهبران اتحادجماهيرشوروي سابق, هند و كره شمالي نوشيدن اين آب مي باشد. اين پرو??سور روسي كه 82 سال سن دارد در خصوص چگونگي تهيه اين آب دستور زير را ارائه داده است : آب معمولي شير را منجمد وسپس آن را از يخچال خارج كرده و اجازه دهيد تا دوباره ذوب شود به اندازه اي كه درون ظر?? ??قط قطعه يخي به حجم يك تخم مرغ باقي بماند. اين قطعه يخ تمام ناخالصي هاي آب را ازجمله موادي كه سلول هاي بدن را از بين مي برد, به خود جذب مي كند. با خارج كردن اين قطعه يخ يك ليوان آب سبك به دست مي آيد كه م??يدترين نوشيدني دنيا است و همچنين در طولاني كردن عمر انسان نيز موثراست
  23. مزدا 323 قرمز رنگ، تا به نزديکي دختر جوان رسيد به طور ناگهاني ترمز کرد . خودرو چند قدم جلوتر از دختر جوان از حرکت ايستاد ، اما راننده، خودرو را به عقب راند، تا جايي که پنجره جلو دقيقا روبروي دختر جوان قرار گر??ت . اين اولين خودرويي نبود که روبروي دختر توق?? مي کرد ، اما هريک از آنها با بي توجهي دختر جوان ، به راه خود ادامه مي دادند . دختر جوان، مانتوي مشکي تنگي به تن کرده بود که چند انگشتي از يک پيراهن بلند تر بود . شلواري هم که تن دخترک بود ،همچون مانتويش مشکي بود و تنگ مي نمود که آن هم کوتاه بود و تا چند سانتي پايين تر از زانو را مي پوشاند . به نظر مي آمد که شلوار به خودي خود کوتاه نيست و انتهاي ساق آن به داخل تا شده . دختر جوان نتوانست اهميتي به مزداي قرمز رنگ ندهد . سرش را به داخل پنجره خم کرد و به راننده گ??ت :" ب??رماييد؟" . مزدا مسا??ري نداشت . راننده آن پسر جوان و خوش چهره اي بود که عينک دودي ظري??ي به چشم داشت . پسر جوان بدون معطلي و با بياني محترمانه گ??ت : " خوشحال ميشم تا جايي برسونمتون". دختر جوان گ??ت : " صادقيه ميرما". پسر جوان بي درنگ سرش را به نشانه تائيد تکان داد و پاسخ داد : " حتماً، ب??رماييد بالا ". دخترک با متعجب ساختن پسر جوان، صندلي عقب را براي نشستن انتخاب کرد .چند لحظه اي از حرکت خودرو نگذشته بود که دختر جوان ، در حالي که روسري کوچک و قرمز خود را عقب و جلو مي کشيد و موهاي سرازير شده در کنار صورتش را نظم مي داد ،گ??ت :" توي ماشينت چيزي براي گوش کردن نيست " - البته . پسر جوان ،سپس پخش خودرو را روشن کرد . صداي ترانه اي انگليسي زبان به گوش رسيد . از آينه به دختر جوان نگاهي انداخت و با همان لبخند ظري??ش که از ابتدا بر لب داشت گ??ت :"کريس دبرگ هست ، حالا خوشتون نمياد عوضش کنم ". دخترک با شنيدن حر?? پسرجوان ،خنده تمسخر آميزي سر داد . - ها ها ها ، اين که اريک کلاپتون . نميشنوي مگه ، انگليسي مي خونه . اصلا کجاش شبيه کريس دبرگ . - ا??ه ، من تا الان ??کر مي کردم کريس دبرگ . مثل اينکه خيلي خوب اينا رو مي شناسيد ها . دخترک ، قيا??ه اي به خود گر??ت و ادامه داد:" ا??ي ، کمي " - پس کسي طر?? حسابمه که خيلي موسيقي حاليشه . من موسيقي رو خيلي دوست دارم ، اما الان اونقدر مشغله ذهني دارم که حال و حوصله موسيقي کار کردن رو ازم گر??ته . دخترک لبخندي زيرکانه زد و با لحني کش دار گ??ت:" اي بابا، بسوزه پدر عاشقي . چي شده ، راضي نميشه ؟" - نه بابا، من تا حالا عاشق نشده ام . البته کسي رو پيدا نکرده ام که عاشقش بشم ، و اگرنه اگه مورد خوبي پيش بياد ، از عاشقي هم بدم نمياد . اصل قضيه اينه که، قبل از اينکه با ماشين بزنم بيرون و در خدمت شما باشم ، توي خونه با بابام دعوام شد . - آخي ، سرچي؟ لابد پول بهت نمي ده. - نه ، تنها چيزي که ميده پول . مشکل اينجاست که ??ردا دارم مي رم بروکسل، اونوقت اين آقا گير داده بمون توي شرکت کار داريم . با گ??تن اين جملات توسط پسر جوان ، دخترک، با اينکه سعي مي کرد به چهره اش هويدا نشود ، اما کاملا چهره اش دگرگون شد و با لحني کنجکاوانه پرسيد: " ا??ه، بروکسل چي کار داري؟ " - دايي ام چند سالي هست که اونجاست . بعد از سه چهار ماه کار مداوم ، مي خواستم برم اونجا يه استراحتي بکنم؟ دخترک بادي به غبغب انداخت و سريع پاسخ داد: - ات??اقا من هم يک ه??ته پيش از اسپانيا برگشتم. - ا??ه، شما هم اونجا ??اميل داريد؟ کدوم شهر. - ??اميل که نداريم ، براي ت??ريح ر??ته بودم ونيز. پسر جوان نيشخندي زد و گ??ت : اصلا ولش کن بابا ، اسم قشنگتون چيه؟ - من دايانا هستم. اسم تو چيه، چند سالته؟ چه کاره اي؟ - چه خبره؟ يکي يکي بپرسيد، اين جوري آدم هول ميشه ... اولاً اين که اسم خيلي قشنگي داريد ، يکي از اون معدود اسم هايي که من عاشقشونم . اسم خودم سهيل ، 25 سالمه و پيش بابام که کارگذار بورس کار مي کنم . خوب حالا شما . دخترک با شنيدن اين حر??هاي سهيل ، چهره اش گلگون شد و به تشويش ا??تاد . - من که گ??تم ، اسمم داياناست . 23 سالمه و کار هم نمي کنم . خونمون سمت الهيه است و الان هم محض ت??ريح دارم مي رم صادقيه . تا حالا بوتيک هاي اونجا نر??ته ام . با يکي از دوستام اونجا قرار گذاشته ام تا بوتيک هاش رو ببينيم و اگه چيز قشنگي هم بود بخريم . - همين چيزايي هم که الان پوشيده ايد خيلي قشنگه ها. دايانا ، گره کوچک روسريش را باز کرد و بار ديگر گره کرد . سپس گ??ت: - ا??ي ، بد نيست . اما ديگه يک ماهي هست که خريدمشون . خيلي قديمي شده اند ... . ولش کن ، اصلا از خودت بگو ، گ??تي موسيقي کار نکرده اي و دوست داري کار کني ، آره؟ - چرا ، تا چند سال پيش يه مدتي پيانو کار مي کردم. دخترک ، سعي مي کرد دلبرانه سخن وري کند ، اما ناگهان به جوشش ا??تاد ، طوري که منقطع صحبت مي کرد و کلمات را دستپاچه بيان مي کرد. -اي واي، من عاشق پيانو ام . خيلي دوست دارم پيانو کار کنم ، يعني يه مدتي هست که کلاسش رو مي رم ، اما هنوز خيلي بلد نيستم . ... اصلا اينجوري نميشه، نگه دار بيام جلو بشينم راحت تر حر?? بزنيم . سهيل ، بي ردنگ خودرو را متوق?? کرد . دايانا هم سريع پياده شد و به صندلي جلو ر??ت . -دايانا خانوم ، داريم مي رسيما . - دايانا خانوم کيه؟ دايانا ... . ولش کن ، ??علا عجله ندارم . بهتره چند دقيقه ديگه هم با هم باشيم . آخه من تازه تو رو پيدا کرده ام . تو که مخال??تي نداري ؟ - نه ، من که اومده بودم حالي عوض کنم . حالا هم کي بهتر از تو که حالم رو عوض کنه . ??قط بايد عرض کنم که الان ساعت نه و نيمه ، حواست باشه که ديرت نشه . دخترک با شنيدن صحبت هاي سهيل، وقتي متوجه ساعت شد، چهره اش رنجور شد و در حالي که لب خود رابا اضطراب مي گزيد ، گ??ت: -آره راست ميگي ... پس حداقل يه چند دقيقه اي ماشينت رو دور ??لکه نگه دار ، باهات کار دارم . سهيل ، با قبول کردن حر??هاي دايانا ، حوالي ميدان که رسيد ، خودرو را متوق?? کرد . روي خود را به دخترک کرد و کمرش را به در تکيه داد . عينک دودي را از چشمانش برداشت .چهره اي نسبتا گيرا داشت . ته ريشي به صورتش بود و موهايي ژوليده داشت که تا گوشش را مي پوشانيد . پخش خودرو را خاموش کرد و سپس با همان لبخندي که بر لب داشت گ??ت : - ب??رماييد. ديگر کاملا از ظاهر و طرز صحبت دخترک مي شد پي به هيجانش برد. - موبايلت ... شماره موبايلت رو بده، البته اگه ممکنه . پسر جوان لحظه اي ??کر کرد و سپس گوشي همراه خود را از روي داشبورد- پشت ??رمان برداشت . آن را به سمت دايانا دراز کرد. - بگير ، زنگ بزن گوشي خودت که هم شماره تو روي موبايلم ثبت بشه و هم شماره من روي موبايل تو بي??ته . ??قط صبر کن روشنش کنم ... اونقدر اعصابم خورد بود که گوشي رو خاموش کردم . دايانا ، به محض ديدن گوشي گران قيمت سهيل به وجد آمد . اما سريع شوق خود را کتمان کرد و ??قط به گ??تن"کوشي خوبي داري ها" قناعت کرد . - قابلت رو نداره . ات??اقا بايد عوضش کنم ، خيلي يوغره. - خوب ، ممنون . ??قط بگو کي مي تونيم همديگه رو دوباره ببينيم . - ببينم چي ميشه . اگه ??ردا برم بروکسل که هيچ، اما اگه تهران بودم يه کاريش مي کنم . اصلا بهم زنگ بزن . - باشه ... پس من مي رم .??علا خداحا??ظ . - خوشحال شدم،...خداحا??ظ . ... زنگ يادت نره . دختر جوان ، درحالي که احساس مسرت مي کرد ، با گامهايي لرزان (از شوق) از خودرو خارج شد . هر چند قدمي که بر مي داشت ،سرش را برمي گرداند و مزدا را نگاه مي کرد و دستي براي سهيل تکان مي داد . پس از دور شدن دايانا ، سهيل از داخل خودرو پياده شد و طوري که دايانا متوجه نمي شد، او را تعقيب کرد . حوالي همان ميدان بود که دايانا روي صندلي هاي يک ايستگاه اتوبوس نشست . سهيل ، گوشه اي لابلاي جمعيت در حال گذر ، خود را پنهان کرده بود و دايانا را نظاره مي کرد . دايانا دستش را به ساق شلوار خود انداخت و تايي که از داخل داده بود را باز کرد . شلوارديگر کوتاه نبود . از داخل کي??ي که بر روي دوشش بود مقنعه اي بيرون آورد و در لحظه اي کوتاه آنرا سر کرد و از زير مقنعه ، تکه پارچه اي که بر سرش بود ، بيرون کشيد . از داخل همان کي?? ، آينه کوچکي خارج کرد و با يک دستمال کوچک ، از آرايش غليظي که روي صورتش بود کاست . موهاي خرمايي رنگش را که روي صورتش سرازير شده بود ، داخل مقنعه کرد و با آمدن اولين اتوبوس ، از محل خارج شد . سهيل در طول ديدن اين صحنه ها ، همچنان لبخند بر لب داشت . با ر??تن دايانا، سهيل به سمت مزدا حرکت کرد . به خودرو که نزديک مي شد زنگ موبايلي که همراهش بود ، به صدا در آمد. سهيل بلا??اصله پاسخ داد: - بله؟ صداي خواهش هاي پسر جواني از آنسوي گوشي آمد . - سلام ، آقا هر چي مي خوايي از تو ماشين بردار ، ??قط ماشين رو سالم بهم تحويل بده . تو رو خدا ، بگو کجاست بيام ببرم ... - خوب بابا ، چه خبرته . تا تو باشي و در ماشينت رو براي آب هويج گر??تن باز نزاري ... ببينم به پليس هم زنگ زدي ؟ - نه ، به جون شما نه ، ??قط تو رو خدا ماشين رو بده . - جون من قسم نخور ، من که مي دونم زنگ زده اي ...ولي عيبي نداره ، آدرس مي دم بيا ... ??قط يه چيزي ، اين يارويي که سي ديش توي ماشينت بود کي بود؟ - کي ؟ اون خارجيه ؟ ... استينگ بود ، استينگ . - هه هه ... يه چيز ديگه هم مي پرسم و بعدش آدرس رو مي دم ؛ ونيز توي اسپانياست ؟ - ونيز؟ نه بابا، ونيز که توي ايتالياست ... آقا داري مسخره ام مي کني ، آدرس رو بده ديگه ... - نه ، داشتم جدول حل مي کردم . مزداي قرمزت ، ضلع جنوبي صادقيه پارک شده . گوشيت رو مي زارم توي ماشين ، ماشين رو هم مي بندم و سوييچ رو مي اندازم توي سطل آشغالي که کنار ماشينته . راستي يه دايانا خانوم هم بهت زنگ مي زنه ، يه دختر خوشگل،... برو حالش رو ببر ، برات مخ هم زدم ،... خداحا??ظ
  24. مدرنترین و بزرگترین پاركینگ طبقه ای جهان
  25. جواد کاظمیان از جمله بازیکنانی است که هم زود در ??وتبال ایران طلوع کرد و هم زود دچار غروب و جوان مرگی در ??وتبال شد. عکس های مانکنی جواد کاظمیان ات??اق تازه ای نیست و او همواره علاقه وا??ری به انداختن و انتشار عمومی این عکس ها دارد و تاکنون چند سری از عکس های خصوصی و غیرورزشی وی منتشر شده است. این تصاویر هم در ص??حه ??یس بوک او قرار گر??ته است.
×
×
  • جدید...