رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
mahdiyeh71

اس ام اس

پست های پیشنهاد شده

همه میگن که تو ر??تى، همه میگن که تو نیستى

همه میگن که دوباره، دله تنگمو شکستى، دروغه…

چه جورى دلت مى اومد، منو این جورى ببینى

با ستاره ها چه نزدیک، منو تو دورى ببینى

همه گ??تن که تو ر??تى، ولى گ??تم که دروغه…

همه میگن که عجیبه، اگه منتظر بمونم

همه حر??اشون دروغه، تا ابد این جا مى مونم

بى تو و اسمت عزیزم، این جا خیلى سوت و کوره

ولى خب عیبى نداره، دله من خیلى صبوره…

همه میگن که تو نیستى، همه میگن که تو مردى

همه میگن که تنت رو، به ??رشته ها سپردى، دروغه…

♥ بعد از تو در ق??سم هیچ نماند، به جز از مشتی پر، که نمی ارزد هیچ، کاش می دانستم که میان من و تو ??اصله هاست…

♥ سیاهی زیر چشمانم را دوست دارم…
 جای پای ر??تن “تو??? ست!

♥ در د??تر خاطراتم نوشتم عشق زیباست… استاد د??تر را دید گ??ت این رؤیاست… گ??تم استاد تو از عشق چه می دانى؟! گ??ت: در عالم عشق عاشق همیشه تنهاست…

♥ از عار??ى پرسیدند: روى نگین انگشتر چه حک کنیم که وقتى شادیم به آن بنگریم و وقتى غمگین شدیم به آن نظاره کنیم؟ گ??ت حک کن “مى گذرد???

♥ لحظه هایی هست که دلم برات تنگ میشه، اسم اون لحظه ها رو گذاشتم: “همیشه???

♥ همیشه از ??اصله ها گله می کنیم… شاید یادمان ر??ته که در مشق های کودکی برای ??همیدن کلمات، کمی ??اصله هم لازم بود…

♥ روزى دروغ ازحقیقت خواست در دریا با هم شنا کنند. تا حقیقت لباس هایش را درآورد دروغ حیله گر لباس او پوشید و ر??ت… از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ هر موقع خواستی از کسی جدا بشی یادت نره بهترین راه اینه که بهش بگی برای همیشه خدانگهدار، شاید طر?? مقابلت ناراحت بشه و قلبش بشکنه ولی بهتر از اینه که منتظرت بمونه…

♥ همین که یاد من کردی تشکر، همین که محرم دردی تشکر، در این دنیا که مردم بی و??ایند، همین که باو??ایی هم تشکر…

♥ اگر در صحنه زندگی یکی از سیم ھای سازت پاره شد آهنگ زندگی را چنان ادامه بده که ھیچ کس نداند به تو چه گذشت…

♥ مثل پرنده اى باش که روى شاخه اى سست آوازمی خواند، شاخه می لرزد و پرنده می خواند، چون ایمان دارد پرواز را می داند…

♥ وقتى مردم از کسى تعری?? مى کنند کم تر کسى باور مى کند، ولى وقتى که از کسى بد گویى مى کنند همه باورشان مى شود!

♥ وقتی یه بار از دوست (دخترت یا پسرت) ضربه می خوری درست مثل این می مونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده ولی وقتی می بخشیش درست مثل این می مونه که بهش ??رصت دادی تا دنده عقب بگیره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نمونده…

♥ کاش قلبم درد تنهایی نداشت، چهره ام هرگز پریشانی نداشت، کاش برگ های آخر تقویم عشق، حر??ی از یک روزه بارانی نداشت، کاش می شد راه سخت عشق را، بی خطر پیمود و قربانی نداشت…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

توی قلبت جایی واسم نیست نمی گم کسی رو داری

اما دیگه باورم شد که می خوای تنهام بذاری

دیگه دستاتو ندارم دیگه چشمات مال من نیست

اون نگاه جستجوگر این روزا دنبال من نیست

نمی گم داری می گردی دنبال یه عشق تازه

اما کوله بارو بستی در به روی کوچه بازه

تو میری من نمی دونم که گناه من چی بوده

اما هر دلیلی باشه واسه ر??تن تو زوده

چی بگم من از درونم تو همه چی رو می دونی

همه حیرتم از اینه چرا پیشم نمی مونی

من هنوزم نمی دونم تو مسا??ر کجایی

نمی دونم کجا میری توی قرن بی و??ایی

توی قلبت جایی واسم نیست نمی گم کسی رو داری

اما دیگه باورم شد که می خوای تنهام بذاری…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نام تو را آورده ام دارم عبادت می کنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت می کنم

دستت به دست دیگری از این گذشته کار من

اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنم

گ??تی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم

شاید تو با خود گ??ته ای دارم اطاعت می کنم

ر??تم کنار پنجره دیدم تو را با، بگذریم

چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت می کنم

من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری

دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنم

تو التماسم می کنی جوری ??راموشت کنم

با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنم

گ??تی محبت کن برو، باشد خداحا??ظ ولی

ر??تم که تو باور کنی دارم محبت می کنم

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ قصه از اون جا شروع شد که 
خیلی عصبانی بود. گ??ت اگه دوسم داری ثابت کن، گ??تم چه جوری؟ تیغو برداشت و گ??ت رگتو بزن. گ??تم مرگ و زندگی دست خداست، گ??ت پس دوسم نداری، تیغو برداشتم رگمو زدم، وقتی داشتم آروم تو آغوش گرمش جون می دادم، آروم توی گوشم گ??ت اگه دوسم داشتی تنهام نمی ذاشتی…

♥ ??کر نکن تو دنیا تنهایی، ??کر کن یه تنها هست که تو برایش یه دنیایی…

♥ گاهی خداوند پنجره ها را می بندد و درها را ق??ل می کند. زیباست اگر ??کر کنی شاید بیرون طو??ان باشد!

♥ یه روز عشقم ازم پرسید منو دوست داری یا زندگیتو؟ منم گ??تم زندگیمو! اون گذاشتو ر??ت… اما ن??همید زندگیم خودش بود…

♥ روزی با دو چوب کبریت، آدمکی ساختم تا تنهایی ام را با او قسمت کنم! امروز اتاقم پر از آدمک های چوبی است و هنوز تنها هستم…

♥ هنوز نیامده اى خداحا??ظ؟ تقصیر تو نیست، همیشه همین گونه بوده، برو اما من پشت سرت دست نه، دل تکان مى دهم…

♥ تو دنیا غم انگیزتر و دردناک تر از این ۳ آهنگ نشنیدم: صداى کودکى از بى مادرى! صداى مجرمى از بى گناهى! صداى عاشقى از جدایى…

♥ تقصیر ما نیست که بر روى حر?? هایمان نمى مانیم! ما بر زمینى زندگى مى کنیم که هر روز خودش را دور مى زند…

♥ نمى خواهم نبودنت از شمارش انگشتانم بیشتر شود، اما این روزها کارى از دستانم برنمى آید…

♥ گ??ته بودى: یا تو یا هیچکس! ولى من ساده انگار ??راموش کرده بودم که این روزها هیچکس هم براى خودش کسیست!

کسى حتى مهم تر از من…

♥ با تو از عشق مى گ??تم، از پشیمانى، و از این که ??رصتى دوباره هست یا نه؟! در جواب صدایى بى وق??ه مى گ??ت: “دستگاه مشترک مورد نظر خاموش مى باشد???

♥ مگر با باد نسبتى دارى؟ چقدر شبیه تو یک لحظه آمد مرا پیچاند و ر??ت…

♥ مى بوسم مى گذارم کنار، تمام چیزهایى که ندارم را، دست هایت را، شانه هایت را، عاشقى ات را، همه را…

♥ کودکی که ک??ش هایش را امواج دریا برده بود، بر روی شن های ساحل نوشت: دریا دزد ک??ش های من…

پیرمردی که از دریا ماهی گر??ته بود، بر روی شن های ساحل نوشت: دریا سخاوتمند ترین دوست من…

امواج دریا آمد و همه ى نوشته ها را با خود برد و تنها پیامی که برای من گذاشت این بود که برداشت های دیگران را در مورد خودت در خودت محو کن تا بتوانی دریا باشی…

♥ گاهى شاید لازم باشد از یاد ببریم، یاد همه ى آن هایى را که با نبودنشان، بودنمان را به بازى گر??تند! این گونه شاید بهتر بتوان دید، زیست و ن??س کشید…

♥ هیچ کس جز آنکه دل به “خدا??? سپرده است رسم دوست داشتن را نمى داند…

♥ به گورستان گذر کردم کم و بیش، بدیدم قبر دولتمند و درویش، نه درویش بى ک??ن در خاک نه??ته، نه دولتمند برد از یک ک??ن بیش…

♥ وقتى مردم از کسى تعری?? مى کنند کم تر کسى باور مى کند، ولى وقتى که از کسى بد گویى مى کنند همه باورشان مى شود!

♥ شاد بودن بزرگ ترین انتقامىیست که مى توان از زندگى گر??ت…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ من که باورم نمیشه بردن اسم تو از یاد، آخه حس عاشقی رو دستای تو یاد من داد، زیر سایه ی تو بودم از گذشته تا همیشه، منو جا نذار تو دردا آخه باورم نمیشه… من که باورم نمیشه… من که باورم نمیشه تو نمونی، تو نباشی، من نباشم، مگه میشه تو نمونی، من نمیرم، زنده باشم…

♥ وقتی به علاوه خدا باشی، منهای هر چیزی می توانی زندگی کنی…

♥ آموختم که وقتی ناامید می شوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت می شود و عاشقانه انتظار می کشد که به رحمت او بار دیگر امیدوار شوم…

♥ کعبه را گ??تم تو از خاکی منم خاک، چرا باید به دور تو بگردم؟! ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی، برو با دل بیا تا من بگردم…

♥ من پذیر??تم که عشق ا??سانه نیست، این دل درد آشنا دیوانه نیست، می روم شاید ??راموشت کنم، با ??راموشی هم آغوشت کنم، می روم از ر??تن من شاد باش، از عذاب دیدنم آزاد باش، گرچه تو تنهاتر از من می روی، آرزو دارم ولی عاشق شوی، آرزو دارم ب??همی درد را، تلخی برخوردهای سرد را…

♥ به حقیقت من و تو آگاهیم، هردومون گمشده یک راهیم، هردو زخمی شده یک شلاق، هردو ن??رین شده یک آهیم، منو تو عاشق بی تدبیریم، من و تو مجرم بی تقصیریم، گر نباشیم در این راه با هم، بی گمان در تنهایی می میریم…

♥ من خدا را دارم، کوله بارم بر دوش، س??ری می باید… س??ری بی همراه، گم شدن تا ته تنهایی محض… سازکم با من گ??ت: هر کجا لرزیدی، از س??ر ترسیدی، تو بگو از ته دل، من خدا را دارم، من و سازم چندیست که ??قط با اوییم…

♥ در زندگی آموختم هرگاه خانه ای از بر?? ساختم، هرگز به آب شدنش گریه نکنم…

♥ بزرگ ترین ا??سوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند، و بیاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ تصمیم گر??تم آن قدر کمیاب شوم، شاید دلی برایم تنگ شود! ولی ا??سوس ??راموش شدم…

♥ روزی اگر نبودم تنها آرزوی ساده ام این است که زیر لب بگویی: یادش بخیر…

♥ همیشه نگاهى را باور کن که گرچه از تو دور است ولى چشم انتظار دیدن توست…

♥ خنده بر لب مى زنم تا کس ن??همد راز من، ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت…

♥ گر خداى من آنست که من مى دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه مى دارد…

♥ بخشیدن یکدیگر آخرین شکل عشق ورزی است…

♥ با هم بودن آغاز راه است، با هم ماندن پیشر??ت و با هم ر??تن مو??قیت…

♥ عشق تنها سهم مرغ عشق نیست، می توان عاشق شد و گنجشک زیست…

♥ هر وقت نتونستی کسی رو ??راموش کنی بدون هنوز تو خاطرش هستی…

♥ دوستی را که چشم انتخاب کند چه بسا محبوب دل نشود، ولی آن را که دل انتخاب کند بی گمان نور چشم خواهد بود…

♥ عجیب است! آن گاه که در پیوند عمیق با کسی هستی، نیاز عمیقی به تنها بودن حس می کنی…

♥ عشق در انتظار زنده است، در دیدار می میرد و به امری عادی تبدیل می شود…

♥ عشق یعنی دوست داشتن و نرسیدن…

♥ عشق یعنی شب نشینی با خدا، گ??تگو با ناله اما بی صدا

♥ خدایا! مرا سرنوشتی خیر بنویس تا آن چه را که تو زود می خواهی من دیر نخواهم و آن چه را که تو دیر می خواهی من زود نخواهم…

♥ انسان ها می توانند هر چیز ارزشمندی را از دست بدهند، مگر آزادی انتخاب را…

از دوست خوبم واسه ارسال این اس ام اس ها نهایت تشکر را دارم، امیدوارم تونسته باشم گوشه ای از لط?? و محبتشون رو جبران کرده باشم و اگر کوتاهی شد ما رو ببخشن، منتظر نوشته های جدیدتون هستم. واستون آرزوی مو??قیت می کنم…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ یادمان باشد که همیشه ذره ای حقیقت پشت هر “??قط یه شوخی بود???، کمی کنجکاوی پشت هر “همین طوری پرسیدم???، قدری احساسات پشت “به من چه اصلا???، مقداری خرد پشت “چه می دونم???، و اندکی درد پشت “اشکالی نداره??? وجود دارد…

♥ شب ع??و است و محتاج دعایم، زعمق دل دعایى کن برایم، اگر امشب به معشوقت رسیدى، خدا را در میان اشک دیدى، کمى هم نزد او یادى زما کن، کمى هم جاى ما او را صدا کن، بگو یارب ??لانى روسیاهست، دو دستش خالى و غرق گناهست، بگو یارب تویى دریاى جوشان، در این شب رحمتت بر وى بنوشان…

♥ خدا را گ??تم بگذار جهان را تقسیم کنم! آسمون مال من، زمین مال تو… خدا خندید و گ??ت: تو بندگی کن همه دنیا مال تو! من هم مال تو…

♥ خداوندا! نادانی دیروزم شادی امروزم را گر??ت، پس نادانی امروزم را از من بگیر تا شادی ??ردایم را دست ندهم…

♥ با تمام وجود گناه کردیم، اما نه نعمت هایش را از ما گر??ت، و نه گناهان ما را ??اش کرد… بیندیش اگر اطاعتش کنیم چه کند او…

♥ دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است، شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است، کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد، حر?? ناهموار را هموار کردن مشکل است…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

توی قلبت جایی واسم نیست نمی گم کسی رو داری

اما دیگه باورم شد که می خوای تنهام بذاری

دیگه دستاتو ندارم دیگه چشمات مال من نیست

اون نگاه جستجوگر این روزا دنبال من نیست

نمی گم داری می گردی دنبال یه عشق تازه

اما کوله بارو بستی در به روی کوچه بازه

تو میری من نمی دونم که گناه من چی بوده

اما هر دلیلی باشه واسه ر??تن تو زوده

چی بگم من از درونم تو همه چی رو می دونی

همه حیرتم از اینه چرا پیشم نمی مونی

من هنوزم نمی دونم تو مسا??ر کجایی

نمی دونم کجا میری توی قرن بی و??ایی

توی قلبت جایی واسم نیست نمی گم کسی رو داری

اما دیگه باورم شد که می خوای تنهام بذاری…

 

♥ یه روز مثل یه چیکه بارون از کنارم گذشتی

اون روز هیچ وقت ??کر نمی کردم یه روز تشنه می مونم

و هر لحظه آرزوی تو رو می کنم…

تند و تند تقویم را ورق می زنم! به دنبال تاریخ آن روز عزیز!

اما پیدایش نمی کنم! خدایا مگر می شود؟ ما هر دو با هم آن روز عزیز را توی د??تر خاطرات مشترک دلمان علامت زدیم و تو با همان دستخط همیشگیت بالای ص??حه نوشتی: “مهم???

نه خدایا! چطور ممکن است؟

همه ی عمر تمام تقویم ها را ورق می زنم! ??قط برای رسیدن به آن تاریخ…

و هیچ وقت نمی ??همم که تو آن ص??حه را چقدر بی رحمانه به دل آتش سپردی!

هیچ وقت…

♥ صدای قدم*هایت را هنوز هم می شنوم…آن*روزها عاشقانه با هم گام برمی *داشتیم…

شب*ها ستاره بودیم در آسمان و هر صبح می *ر??تیم تا رسیدن به خورشید…

آن*روزها در کنار هم، به شماره*ی قدم*هایمان ??کر نمی *کردیم…

آن*روزها هیچ*چیز اهمیت نداشت، هیچ*چیز به اندازه*ی تو اهمیت نداشت…

اما…

این*روزها سکوت را حس می *کنم… و می *دانم که ??اصله*ها را دوست ندارم…

در این *روزها من تمام دقایق و ثانیه*ها را می *شمارم تا رسیدن به تو…

♥ برای تویی که قلبم را شکستی می نویسم، تویی که خاطراتت تنها امید زیستن برای من است… “هم چنان دوستت دارم??? می دانم که تو هیچ گاه این جمله را درک نخواهی کرد اما نمی دانم چرا، شاید تو هنوز وسعت عشق مرا درنیا??ته ای، شاید تو هنوز نمی دانی که من چگونه دوستت دارم… یادم می آید که می گ??تی ساده باش… حال ساده می گویم: “دوستت دارم???

♥ اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد، صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد…

♥ اگر ??راموشم کنی میرم سراغ سرنوشت، میگم چرا اسم منو ??قط تو قلب تو نوشت…

♥ وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته ی آن را می خرد، پس چرا من به دست کسی که دلم را شکست بوسه نزنم…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مردونگی و ر??اقت ??قط توی ??یلم و قصه هاست…

بیرون ??یلم و قصه، ??قط نامردی و نار??یقی…

نام تو را آورده ام دارم عبادت می کنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت می کنم

دستت به دست دیگری از این گذشته کار من

اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنم

گ??تی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم

شاید تو با خود گ??ته ای دارم اطاعت می کنم

ر??تم کنار پنجره دیدم تو را با، بگذریم

چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت می کنم

من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری

دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنم

تو التماسم می کنی جوری ??راموشت کنم

با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنم

گ??تی محبت کن برو، باشد خداحا??ظ ولی

ر??تم که تو باور کنی دارم محبت می کنم

 

♥ زندگی بازی شطرنجه و من منتظرم، طر?? مقابلم ولی به میدون نمیاد…

♥ چو عاشق می شدم گ??تم ربودم گوهر مقصود، ندانستم که این دریا چه موج خون ??شان دارد…

♥ خدایا! به من قدرت آن را عطا کن که بتوانم بدان اندازه که او را دوست می دارم، نیاز دوست داشتنش را در خود خاموش سازم…

♥ داشتم با داداش کوچیکم ??وتبال بازی می کردم، یاد اون حر??ی ا??تادم که میگن هروقت با بچه ها بازی می کنین بذارین بچه ها ببرن تا خوشحال بشن و احساس غرور و پیروزی پیدا کنن… ناگهان یاد عشق ا??تادم، گاهی وقتا باید از خودت و عشقت به خاطر اونی که دوستش داری بگذری تا با این کارت اون رو خوشحال کنی… اما هنوز یه مجهول وجود داره: که عشق بچه بازیست، یا اونی که دوسش داری…؟!

♥ غریبه است دوست داشتن و عجیب تر آن است دوست داشته شدن… وقتی می دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد و ن??س ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده، به بازیش می گیریم، هرچه او عاشق تر، ما سرخوش تر، هرچه او دل نازک تر، ما بی رحم تر، تقصیر از ما نیست، تمامی قصه های عاشقانه این گونه به گوشمان خوانده شده اند…

♥ در بدترین روزها امیدوار باش، زیرا زیباترین باران از سیاه ترین ابرها می بارد…

 

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو

برای عشق قبول کن ولی غرورت را از دست نده

برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو

برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه

برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن

برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر

برای عشق وصال کن ولی ??رار نکن

برای عشق زندگی کن ولی عاشقانه زندگی کن

برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش

برای عشق خودت باش ولی خوب باش

 

♥ یاد داریم از دبستان در کتاب درس اول صحبت نان بود و آب، آنچه را در خردسالی خوانده ایم، هم چنان در جستجویش مانده ایم…

♥ همسایه ام از گرسنگی مرد… بستگانش در عزایش گوس??ند سر بریدند!

♥ برایت آرزو می کنم بهترین هایی را که هیچکس برایم آرزو نکرد…

♥ دلبسته به سکه های قلک بودیم، دنبال بهانه های کوچک بودیم، رؤیای بزرگتر شدن ما را کشت، ای کاش تمام عمر کودک بودیم…

♥ هرگز حسرتی در هیچ کجای دنیا این چنین یکجا جمع نمی شود که در همین سه واژه کوتاه: “او دوستم ندارد…???

♥ زمان به من آموخت که دست دادن معنی ر??اقت نیست… بوسیدن قول ماندن نیست… و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست…

♥ به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد… عجب از محبت من که در او اثر ندارد… غلط است هر که گوید: دل به دل راه دارد… دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد…

♥ مدت ها بود که می خواستم رازی را که در سینه دارم به تو بگویم، اما نتوانستم. دوست داشتم هنگامی که از کنارم می گذری این راز را در چشمان عاشقم بخوانی. ولی تو با بی اعتنایی می گذشتی تا این که امروز قلم را برداشتم تا از بی مهریت بنویسم. ولی وقتی قلم را از روی کاغذ برداشتم دیدم نوشته ام: “با تمام وجود دوستت دارم “

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیمتان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

♥ اگر پیام خدا رو خوب دریا??ت نکردید، به «??رستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

♥ خدا بی گناه است در پرونده ی نگاهتان تجدید نظر کنید.

♥ خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

♥ خود را ارزان ن??روشیم، در ??روشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

♥ این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گ??ت.

♥ وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

♥ یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

♥ کسی که با خدا حر?? نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

♥ آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

♥ کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشتی نمی کند.

♥ خدا بی گناه است در پرونده ی نگاهتان تجدید نظر کنید.

♥ ما خلی??ه ی خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

♥ آن که خدا را زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

♥ خدا از آن که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

♥ بیهوده گ??ته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

♥ روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

♥ برای اثبات کوری کا??یست که انسان چشم های نگران خدا نبیند.

♥ شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

♥ به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

♥ چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخو??ند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

♥ امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

♥ اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معر??ی خواهد کرد! ما بهترین معر?? خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معر??ی خواهیم کرد؟

وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

♥ آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو.

♥ خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ کهنه ??روش توی کوچه مون داد می زد: کهنه می خریم، وسایل شکسته و پاره پوره می خریم… بی اختیار ??ریاد زدم قلب شکسته هم می خری؟ گ??ت: اگه ارزشی داشت کسی اون رو نمی شکست…

♥ همیشه یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایان است…

♥ اگه کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش نه آ??تاب، چون هردوشون مهمون زودگذرند، پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی…

♥ هیچ وقت دل به کسی نبند چون دنیا اون قدر کوچیکه که دوتا دل کنار هم جا نمی شه، ولی اگه دل بستی هیچ وقت ازش جدا نشو، چون دنیا اون قدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی…

♥ می دونی سخت ترین روز چه روزیه؟ روزی که قلب هایی که در کنار هم می تپند از هم جدا بشن، دل هایی که محرم هم بودن محرم دل کس دیگه بشن…

♥ روزگاری جاده بودم! جاده ای غرق تردد، جاده ای کز ر??ت و آمد لحظه ای خالی نمی شد، من که بسیاری ر??یقان را به آبادی رساندم، عاقبت خود ماندم و ویرانه ی تنهایی خود…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ هرگز امید را از کسی نگیر، شاید این تنها چیزی باشد که دارد…♥ من که توی ۷ آسمونم یه ستاره هم ندارم، خوش به حال تو که هر شب ستاره هاتو می شماری…

♥ واسه مشق صدبار بنویس اون که ??کرشو نمی کنی همیشه به یادته…

♥ برو جلو آئینه ببین کی توشه… اگه اون نباشه می خوام دنیا نباشه…

♥ پای سگ بوسید مجنون، خلق گ??تند این چه بود؟ گ??ت این سگ گاه گاهی کوی لیلی ر??ته بود…

♥ منو حالا نوازش کن که این ??رصت نره از دست، شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست، منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم، اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم…

♥ آن قدر عزیزی که وقتی در بهار قدم می زنی برگ درختان برای بوسیدن جای پایت انتظار پاییز را می کشند…

♥ برای نازنین عاشقی که پشت میزهای مدرسه سادگی، عشق را به خاطرش ??راگر??تم و چشم هایش شمال و جنوب احساس را یادم داد و چه پر معنا تعری?? کرد قصه ی نامرادی روزگار را و به من که تمام شب یلداها دانه های درشت بر?? را می بوسیدم، شبی چه عاشقانه زیر باران شقایق پرواز را رهایی بخشید… باید ر??ت به سوی پروانه ها و دور شد از تمام لحظه های بی تو، این حسرت های پوچ، روزهای خنجر به دست، این جا که نشد زندگی کنیم، وعده بعدی ما، ابتدای کوچه های آبی آسمان، کنار سرزمین و??اداری…

♥ در تنهاترین شب های من صدای توست، تنها تو هستی که در نیمه شب صورتم را نوازش می کنی، تنها دلیل بیداری من تو هستی، با توام تا همیشه…

♥ چه روز دل خراشی وقتی خواستی جدا شی، قلبمو دادم دستت که عمری داشته باشی، ولی زدی شکستیش بدون هیچ بهونه، دلت از سنگه عزیزم، تو خاطرم می مونه…

♥ همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست…

♥ آن قدر رسم و??ا مرده که می ترسم لیلی هم روزی اگر زنده شود یادی زمجنون نکند…

♥ اگه یه روز عشقت ولت کرد و تنهات گذاشت نگران خودت نباش، نگران دلت باش که بهت اعتماد کرد…

♥از با تو بودن برایم عادتی ساختی که بی تو بودن را هرگز باور ندارم…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ یه عاشق عشقشو به خاطر خودش نمی خواد، به خاطر اونی که باهاشه می خواد…

♥ گل نازم حلالم کن حالا که سرد و داغونم، حالا که میرم از یادت به جرمی که نمی دونم، گل نازم حلالم کن اگه چشمات خیانت کرد، اگه از دست من دستات به دست دیگه عادت کرد، گل نازم نمی دونم کجای قصه هات بودم، نمی دونم به چه جرمی دلیل گریه هات بودم، حلالم کن گل نازم اگه گ??تم ازت سیرم، اگه هرگز نمی خواستم ب??همی بی تو می میرم، حلالم کن گل نازم اگه راز از تو پوشوندم، اگه هرگز نمی خواستم ب??همی عاشقت بودم…

♥ پرسید که چرا دیر کرده است، نکند دل دیگری او را اسیر کرده است، خندیدم و گ??تم او ??قط اسیر من است، تنها دقایقی چند تأخیر کرده است، گ??تم امروز هوا سرد بوده شاید موعود قرار تغییر کرده است، خندید به سادگی ام آئینه، و گ??ت احساس پاک تو را زنجیر کرده است، گ??تم از عشق من چنین مگو، گ??ت خوابی که سال ها دیر کرده است، در آئینه به خود نگاه می کنم، آه… عشق او عجب مرا پیر کرده است، راست گ??ت آئینه که منتظر نباش، او برای همیشه دیر کرده است…

♥ میشه مثل یه قطره اشک بعضی ها رو از چشمات بندازی اما نمی تونی جلوی اشکی رو بگیری که با ر??تن بعضی ها از چشمات جاری میشه…

♥ برای آرزوهایی که می میرند سکوتی می کنم سنگین تر از ??ریاد…

♥ چه کسی می گوید که گرانی شده است؟ دوره ارزانیست! دل شکستن ارزان! دشمنی ها ارزان! چه شرا??ت ارزان! تن عریان ارزان! آبرو قیمت یک تکه نان… و دروغ از همه چی ارزان تر… و چه تخ??ی?? بزرگی خورده “قیمت هر انسان???…

♥ هرگز زانو نخواهم زد حتی اگر آسمان کوتاه تر از قامتم شود…

♥ ک??ش های کهنه را دور نیاندازیم، شاید دوباره به کوچه های قدیم برگشتیم…

♥ لحظه هایت را با کسی سر کن که در نبودش، خاطراتش خلوتت را زیبا کند…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ لحظه ی گذشتن از تو، آخرین لحظه ی دیدار، واسه تو از تو گذشتم، همین رو میگن یه ایثار…

♥ دوری پایان عشق نیست، انگار قشنگ ترین غم دنیاست…

♥ دلتنگی هایم را با کدامین قایق خیالی روانه دل دریاییت کنم تا بدانی دلتنگتم…

♥ به آسمون سپردم چشم از تو برنداره، مراقب تو باشه سرت بلا نیاره، تا تو نخوای نباره دلت گر??ت بباره، سپردم با تو باشه هرگز تنهات نذاره…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ عشقت را نصیب کسی کن که لایق آن باشد نه تشنه، زیرا هر تشنه روزی سیراب می شود…

♥ یک ساعت که آ??تاب ببارد خاطره آن همه شب های بارانی از یاد می رود… این است حکایت آدم ها

♥ خدایا! آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم، و آن گونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم…

♥ سرمشق های آب بابا یادمان ر??ت، رسم نوشتن با قلم ها یادمان ر??ت، شعر خدای مهربان را ح??ظ کردیم، اما خدای مهربان را یادمان ر??ت…

♥ در مشکلات باید سکوت کرد! شاید خدا حر??ی برای گ??تن داشته باشد…

♥ با سنگ هایی که سر راهت می گذارند هم می توانی چیز قشنگی برای خود بسازی…

♥ میگن شبا ??رشته ها از آرزوی آدما، قصه میگن واسه خدا، خدا کنه همین حالا رؤیای تو گ??ته بشه پیش خدا…

♥ تا کجای قصه ها باید ز دلتنگی نوشت، تا به کی بازیچه بودن در دو دست سرنوشت، بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار، خسته ام از زندگی با غصه های بی شمار…

♥ در مهربانی چون باران باش که در ترنمش عل?? خشک و گل سرخ ??رقی ندارد…

♥ چرا اون هایی که دم از ر??اقت می زنند، تو لحظه های بی کسی قیدتو راحت می زنند؟!

♥ آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن هاست…

♥ از خدا می خواهم آ*ن چه را که شایسته توست به تو بدهد نه آن چه را که آرزو داری، زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار…

♥ من و تو می دانیم کز پی هر تقدیر حکمتی می آید، من و ??رسایش دل، تو تصمیم و مکان، ما تقدیر و زمان، چه شود آخر دلتنگی ها…

♥ چه دعایی کنمت بهتر از این که خدا پنجره ی باز اتاقت باشد…

♥ دل من یه روز به دریا زد و ر??ت، پشت پا به رسم دنیا زد و ر??ت، زنده ها خیلی براش کهنه بودن، خودشو تو مرده ها جا زد و ر??ت…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ زندگی باید کرد! گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ، گاه باید رویید در پس این باران، گاه باید خندید بر غمی بی پایان…

♥ پاییز نزدیک است! موقع خریدن لباس های جدید به نکته ی زیر دقت کنید: لباس با جیب های خیلی بزرگ بخرید، که دو دست داخلش جا بشه، شاید این پاییز عاشق شدی…

♥ جزیره ی دلم را برای آمدنت چراغانی کردم اما تو بهانه کردی که از دریا می ترسم…

♥ هرگاه توی زندگی به یه در بزرگ که یه ق??ل بزرگ روش بود، رسیدی، نترس و ناامید نشو، چون اگه قرار بود در باز نشه جاش یه دیوار می ساختن…

♥ قشنگ ترین لحظات را کسی به تو می دهد که بتواند غمگین ترین لحظات را از تو بگیرد…

♥ به همه لبخند بزن اما با یک ن??ر بخند، همه را دوست داشته باش اما به یک ن??ر عشق بورز، تو قلب همه باش اما قلبت مال یک ن??ر باشه…

♥ زندگی یه پل قدیمیه! به این ??کر نکن که اگر تنها ازش بگذری دیرتر خراب میشه! به این ??کر کن که اگر ا??تادی یکی باشه دستتو بگیره…

♥ ثانیه ها، روزها و ماه ها حقیرتر از آنند که بهانه ای برای از یاد بردنت باشند…

♥ دلم گر??ته آسمون، نمی تونم گریه کنم، شکنجه میشم از خودم، نمی تونم شکوه کنم، انگاری کوه غصه ها، رو سینه ی من اومده، آخ داره باورم میشه، خنده به ما نیومده…

♥ هرکس به طریقی دل ما می شکند، بیگانه جدا، دوست جدا می شکند، بیگانه گر می شکند حر??ی نیست، از دوست بپرسید که چرا می شکند؟

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ ماهی شده بود باورش تور اگه بندازن سرش میشه عروس ماهی ها، شاه ماهی میشه همسرش، ماهی نبود باورش تور اگه بندازن سرش نگاه گرم ماهیگیر میشه نگاه آخرش…

♥ هیچ بارانی رد پای خوبان را از کوچه ی خاطرات نخواهد شست…

♥ همیشه ماندن دلیل بر عاشق بودن نیست، خیلی ها می روند تا ثابت کنند عاشقند…

♥ ازم پرسید بخاطر کی زنده هستی؟ با این که دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو، بهش گ??تم به خاطر هیچ کس…

پرسید پس به خاطر چی زنده هستی؟ با این که دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو، با یه بغض غمگین بهش گ??تم به خاطر هیچی…

ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ درحالی که اشک توی چشماش جمع شده بود گ??ت: به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ همیشه یکی هست که درددلتو بهش بگی… اما وای به روزی که همون یه ن??ر بشه درد دلت…

♥ بودیم و کسی پاس نمی داشت هستیم… باشد که نباشیم و بدانند که بودیم…

♥ وقتی از غربت ایام دلم می گیرد، مرغ امید من از شدت غم می میرد… دل به رویای خوش خاطره ها می بندم، باز هم خاطره ها دست مرا می گیرد…

♥ یکی یکی می ر??تیم و کاتب، سرنوشتمان را با خطی زرین می نوشت، نوبت که به ما رسید قلم از قلمدان ا??تاد و شکست، کاتب با خط تیره و تار نوشت: اسیر سرنوشت…

♥ می نویسم “د ی د ا ر???… تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک ??اصله ها را بردار…

♥ حتی اگه دیدن تو برام بشه غیر محال مهم اینه دوستت دارم، ??اصله ها رو بی خیال…

♥ همیشه ر??تن رسیدن نیست، ولی برای رسیدن باید ر??ت…

♥ می دونی سخت ترین لحظه توی زندگی آدم چیه؟ این که واسه کسی که دوستش داری یه تجربه باشی…

♥ می دونی چرا وقتی آدم بزرگ میشه بهش یاد میدن با خودکار بنویسه؟! واسه این که یاد بگیره هر اشتباهی رو نمیشه پاک کرد…

♥ ساحل قلبت رو بسپار دست خدا، خودش قشنگ ترین قایقش رو برات می ??رسته…

♥ روزگار استاد ??راموشیست… امیدوارم شاگرد روزگار نباشی…

♥ هر چقدر که تو منو دوست داری من یه دونه بیشتر دوستت دارم، چون این جوری اگه دوستم نداشته باشی من یه دونه دوستت دارم…

♥ زندگی با??تن یک قالیست، نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی… نقشه را اوست که تعیین کرده، تو در این بین ??قط می با??ی… نقشه را خوب ببین! نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند…

♥ گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت و گاه در اوج تمنا باید نخواست…

♥ روز اول الکی الکی دیدمت، روز دوم ات??اقی چشمم به تو ا??تاد، ه??ته ی بعد دزدکی بهت نگاه کردم، ماه بعد شانسی به دلم نشستی، حالا سال هاست که یواشکی دوستت دارم …

♥ به من می گ??ت آن قدر دوستت دارم که اگه بگی بمیر، می میرم. باورم نمی شد، ??قط برای یک امتحان ساده بهش گ??تم بمیر، حالا سال هاست که در تنهایی پژمرده ام… کاش امتحانش نمی کردم…

♥ دنیا رو عاشقونه به دنبال تو گشتم و عاقبت خسته و مایوس بر در خانه ی خود رسیدم… آه از آن لحظه که دیدم بر در خانه ام نوشته بودی اومدم نبوی…

♥ روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت، هرکسی غصه ی این که چه می کرد نداشت، سادگی از لط?? زمین می جوشید، خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت…

♥ گ??تمش بی تو چه می باید کرد؟ عکس رخساره ی ماهش را داد…

گ??تمش همدم شب هایم کو؟ تاری از زل?? سیاهش را داد…

وقت ر??تن همه را می بوسید، به من از دور نگاهش را داد…

یادگاری به همه داد و به من… انتظار سر راهش را داد…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ نیستی و باز خودمو بی تو تصور می کنم، جای خالیه تو رو با گریه هام پر می کنم… نیستی و ثانیه ها زخم زبونم می زنن، تیر تن هاشونو به استخونم می زنن…

♥ دنیا را بد ساخته اند…

کسی رو که دوست داری تو رو دوست نمی داره…

کسی که تو رو دوست داره تو دوستش نمی داری…

اما کسی که تو دوستش داری و اونم تو رو دوست داره به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند…

♥ بخوام از تو بگذرم من با یادت چه کنم، تو رو از یاد ببرم با خاطراتت چه کنم…

حتی از یاد ببرم تو و خاطراتتو، بگو من با این دله خونه خرابم چه کنم…

تو همونی که واسم یه روزی زندگی بودی، توی رویای من عشق همیشگی بودی…

آره سهم من ??قط از عاشقی یه حسرته، بی کسی عالمی داره واسه ما یه عادته…

چطور از یاد ببرم اون همه خاطراتمو، آخه با چه جراتی به دل بگم نمون برو…

دل دیگه خسته شده به حر?? من گوش نمیده، چشم به راه تو می مونه همیشه غرق امیده…

♥ بذار باور کنم دستاتو دارم، پس این ??اصله تنها نذارم…

بمون با من، بمون با من نمی خوام، واسه هرچی ندارم کم بیارم…

بذار باور کنم لو ر??ته رازم، من از هرچی به جز تو بی نیازم…

نباشی بعد تو سنگ صبورم، نمی تونم با این دنیا بسازم…

نباشی آسمونم جنسه سنگه، شب و روز این دله دیوونه تنگه…

نذار با ر??تنت دیوونه تر شم، جنون یک عمر با عقلم بجنگم…

می خوام اشکام تو چشمای تو باشه، همیشه قلب من جای تو باشه…

بمون با من تو این دیوونه حالی، نذار دنیا و دین من ۲تا شه…

♥ بعد ر??تنت عزیزم بس که تنهایی کشیدم، قامتم خمیده از بس عشقتو به دوش کشیدم…

اون که توی ۷ آسمونش یه ستاره هم نداره، اون منم که دل خوشیشه گل من کسی رو داره…

تو روزایی که نبودی نمی دونی چی کشیدم، صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم…

گل من سرت سلامت تو که خوش باشی غمم نیست، این همیشه آرزومه پس دلیله ماتمم نیست…

دیگه از گریه گذشته به جنون کشیده کارم، تو که خوشبختی عزیزم دیگه غصه ای ندارم…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ به چه می خندی تو؟ به م??هوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟ به چه می خندی تو؟ به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به ا??سونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه می خندی تو؟ به دل ساده ی من می خندی که دگر تا به ابد نیز به ??کر خود نیست؟ خنده دار است بخند!

♥ غروب برات چه سخته وقتی غریبه باشی، وقتی عزیز دل داری ولی پیشش نباشی…

♥ زندگی مثل بازی حکمه… مهم نیست که دست خوبی نداری، مهم اینه که یار خوبی داشته باشی، این طوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری…

♥ حکمت وزیدن باد رقصاندن شاخه ها نیست، امتحان ریشه هاست…

♥ می دونی قشنگیه زندگی به چیه؟ خودت خبر نداشته باشی کسی برات دعا کنه…

♥ آخر هر چیزی خوب میشه، اگه خوب نشد بدون هنوز آخرش نشده…

♥ لالا لالا بخواب دنیا خسیسه، واسه کمتر کسی خوب می نویسه، یکی لب هاش تو خوابم غرق خنده است، یکی چشماش تو خوابم خیسه خیسه…

♥ باز در کلبه تنهایی خویش، عکس لبخندت مرا ابری کرد، عکس تو خنده به لب داشت ولی، اشک چشمان مرا جاری کرد…

♥ دلگیرم از تمام ال??بای بی کسی، از پنج حر??: ?? ا ص ل ه

♥ کاش در دل کتاب زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی نه حاشیه ای از یاد ر??تنی…

♥ کار دنیا رو ببین! تپش قلبم شده مثل تبلیغات پ??یلا، یکی واسه تو، یکی واسه من…

♥ می توانی بروی قصه و رویا بشوی، راهی دورترین نقطه ی دنیا بشوی، ما دوتا رود موازی بودیم، من که مرداب شدم کاش تو دریا شوی…

♥ آسمون وق??ه نگاهت گل من، مانده ام چشم به راهت گل من، هرکجا هستی و باشی گویم که خدا پشت و پناهت گل من…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ قسم به عشقمون قسم، همش برات دلواپسم، قرار نبود این جوری شه، یهو بشی همه کسم، راستی چی شد، چه جوری شد، این جوری عاشقت شدم؟! شاید میگم تقصیر توست، تا کم شه از جرم خودم…

♥ چقدر دوست داشتم تمام دلتنگی های امشب را با کسی قسمت می کردم و یا کسی بود برای گوش دادن و درد دل کردن… بماند که آن قدر ??اصله ها زیاد شده که هرچه ??ریاد می زنم نه تو صدایم را می شنوی و نه هیچ کس دیگر…

♥ به راستی چقدر سخت است خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها و تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی… چه دشوار و طاقت ??رساست گذراندن روزهای تنهایی و بی یاوری، در حالی که تظاهر می کنی هیچ چیز برات اهمیت نداره… اما… چه شیرین است در خاموشی و تنهایی گریستن… باز هم ن??رین به تو ای سرنوشت…

♥ می دونم دلت گر??ته، من برات سنگ صبورم، مثل تو از همه دورم، واسه من زندگی سرده، نکنه تو هم غریبی، کاش می شد اشکاتو پاک کرد، بمیرم تو هم بریدی، چه تبسم قشنگی، وقتی به غم ها بخندی، آخه ارزشی نداره، دل به این دنیا ببندی، عزیزم دنیا همینه، اون که خوب بود، بدترینه…

♥ یه ترانه بوی دریا، یه ستاره بوی بارون، یه ن??س هوای خونه، یه اذان ته خیابون، من تمومه خاطراتم، کنج یک کاسه ی آبه، زنده میشه باز دوباره، مثل شیرینیه خوابه،وقتی که دلم می گیره، از تو پنجره نگام کن، با نگاهت پشت شیشه، از ته دلت دعام کن، دستاتو بذار رو قلبم، بذار قلبم جون بگیره، یه ن??س بده به ابرها، که شاید بارون بگیره، مثل شیرینیه خوابه، مثل گل لایه کتابه، هر دقیقه تو ن??س هات، بوی گیسوی گلابه، کوچه باغ بچگی هام، بوی کاه گل، بوی دیوار، زنده میشن همه این بار، توی لحظه های دیدار…

♥ دعا کردم که تنها مال من شی، تو تعبیر قشنگ ??ال من شی، دعا کردم بدونی چشم به راتم، هنوز دلبسته ی بغض صداتم، اگه بازم دلت با دیگرونه، چشات دنباله از ما بهترونه، بذار با یاد تو دلخوش بمونم، ??قط دلتنگیات با من بمونه…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ صبر کردن دردناک است و ??راموش کردن دردناک تر، ولی از هر دو دردناک تر این است که ندانی باید صبر کنی یا ??راموش…

♥ همیشه می گوییم خدایا هر آن چه به صلاح توست همان باشد ولی در واقع می خواهیم هرچه خواسته ی ماست صلاح خدا باشد…

♥ خدا زمین را مدور آ??رید تا به انسان بگوید همان لحظه ای که تصور می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه ی آغاز هستی…

♥ خاطرمان باشد شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی ت??اوت از کنار هم بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود…

♥ دست هایم به آرزویم نرسید، آن ها بسیار دورند… ولی درخت سبز صبرم می گوید امیدی هست، دعایی هست، خدایی هست…

♥ دلتنگی: حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند…

♥ عشق را در آموزشگاهی آموختم که بابت شهریه اش زندگیم را باختم…

♥ اگه کسی میگه برای تو می میرم دروغ میگه! حقیقت رو کسی میگه که برای تو زندگی می کنه…

♥ دلم بهانه می کند طلوع دیدن تو را، تا به کجا دلم کشد حسرت دیدار تو را…

♥ اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، ??ردا به آن چشم نگاهش مکن، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی…

♥ خوشبختی یعنی خداوند آنقدر تو را عزیز کند که وجودت آرامبخش دیگران باشد…

♥ روزگاریست در این کوچه گر??تار توام، باخبر باش که در حسرت دیدار توام، گ??ته بودی که طبیب دل هر بیماری، پس طبیب دل من باش که بیمار توام…

♥ ازش پرسیدم دوستم داری؟ گ??ت آره! گ??تم چقدر؟ گ??ت از اینجا تا پیش خدا… اشک توی چشمام جمع شد، گ??تم مگه نگ??تی خدا از همه چی به ما نزدیکتره…؟!

♥ به خدای عاشقان سوگند اگر بدانم که دوستم نداری گریه نمی کنم، بلکه آرزو می کنم کسی را دوست بداری که دوستت نداشته باشد…

♥ انسان در بازی گاهی می برد و گاهی چیزی یاد می گیرد…

♥ هر گناهی هر چقدرم که بزرگ باشد، بزرگ تر از بخشش خداوند نسیت…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ گ??تی که دگر در تو چنان حوصله ای نیست، گ??تم که مرا دوست نداری گله ای نیست، ر??تی خدا پشت و پناهت به سلامت، بگذار بسوزد دل من مساله ای نیست…

♥ سکوت سرد ??اصله ها تنم را می لرزاند، وقتی به نبودنت ??کر می کنم می سوزم به یاد روزهایی که قدر بودنت را ن??همیدم…

♥ دل های پاک خطا نمی کنند، سادگی می کنند… و امروز سادگی پاک ترین خطای دنیاست…

♥ چند ص??حه از د??تر خاطراتم رو س??ید می گذارم، شاید یک روز برگردی…

♥ هیچ گاه ویترینی نداشته ام تا دلم را در آن به نمایش بگذارم، در قامت یک ??روشنده دوره گرد عاشق تو شدم، از این روست که تمام خیابان های شهر عشق مرا می شناسند…

♥ حلالم کن اگر دوری اگر دورم، اگر با گریه می خندم حلالم کن که مجبورم، نگو عادت کنم بی تو که می دونی نمی تونم، که می دونی ن??س هامو به دیدار تو مدیونم…

♥گاهی وقت ها آدم در عرض چند ثانیه دل کسانی رو که دوستشون داره می شکنه… منو بابت اون ثانیه ها ببخش

♥ آره زندگی همینه! دیگه چاره ای ندارم! صبح تا شب این شده کارم یا تو باشی و بخندم، یا نباشی و ببارم…

♥ تا که بودیم نبودیم کسی، کشت ما را غم بی هم ن??سی، تا که خ??تیم همه بیدار شدند، تا که مردیم همگی یار شدند، قدر آن شیشه بدانید که هست، نه در آن موقع که ا??تاد و شکست…

♥ آه ای خدا این زندگی هر لحظه زندونه برام، از عادت شب گریه هام سویی نمونده تو چشام، به کی بگم تنهاییمو طاقت بیاره دردمو، از من بگیر غربت دست های سرد سردمو، آه این زندگی یه لحظه یار من نبود، بر هرچه دل بستم چرا این روزگار از من ربود، گرمای عشقو از دل سرد و سیاه کی بخوام، آه ای خدا دلگیرم از بی رحمی این سرنوشت، دلتنگی های دنیا رو اون روی پیشونیم نوشت، هر شب چشمای عاشقم اشکو بهونه می کنن، این گریه ها دیگه دارن منو دیوونه می کنن، مردن واسه رها شدن شاید که تنها ??رصته، این ??رصت رو از من نگیر، این ن??س ها رو نمی خوام…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

♥ دیروز و ??ردا با هم تبانی کردند! دیروز با خاطرات تلخ ??ریبم داد، ??ردا با وعده های واهی خامم کرد، وقتی چشم گشودم “امروز??? ر??ته بود…

♥ چی بگم، د??عه ی اول تو کوچه دیدمش گ??ت داداشی میای بازی کنیم؟ بعد از این که بازیمون تموم شد گ??ت “تو بهترین داداشه دنیایی???

وقتی بزرگ تر شدم به دانشگاه ر??تم چشام همش اونو می دید، می خواستم از ته قلبم بگم عاشقتم، دوستت دارم، اما اون گ??ت “تو بهترین داداشه دنیایی???

وقتی ازدواج کرد من ساقدوش بودم، بازم گ??ت “تو بهترین داداشه دنیایی???

و وقتی مرد من زیر تابوتشو گر??تم، مطمئن بودم اگه می تونست حر?? بزنه می گ??ت “تو بهترین داداشه دنیایی???

چند وقت بعد وقتی د??تر خاطراتشو خوندم، دیدم نوشته: عاشقت بودم، دوستت داشتم، اما می ترسیدم بگم، برای همین می گ??تم “تو بهترین داداشه دنیایی???…

♥ بس که در تدبیر ??ردا مانده ایم، با همیم اما چه تنها مانده ایم، در کلاس جمع و ت??ریق زمان، عاشق جمعیم و منها مانده ایم…

می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی، می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی، می رسد روزی که تنها در کنار عکس من، خاطراتم را مو به مو از برکنی…

♥ یادت میاد روزی که اون گل رو بهم دادی گ??تی که گل ها بی معر??تن زود خشک میشن و از پیش آدم میرن ولی اشتباه کردی چون گلی که تو بهم دادی اونجاست روی دیوار یه کسی خشک شده ولی ترکم نکرده باهام مونده ولی تو چی؟ گل هست ولی تو نیستی، تو ر??تی، تو بی و??اتر بودی…

♥ دیروز با یه دسته گل آمده بود دیدنم، با یک نگاه مهربون، همون نگاهی که سال ها آرزوشو داشتم و از من دریغ می کرد، گریه کرد و گ??ت دلش برام تنگ شده ولی من ??قط نگاهش کردم… وقتی ر??ت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود…

♥ مرداب برای به دست آوردن نیلو??ر سال ها می خوابه تا آرامش نیلو??ر به هم نخوره، پس اگه کسی رو دوست داری برای داشتنش سال ها صبر کن…

♥ پارسال با او زیر باران راه می ر??تم… امسال راه ر??تن او را با دیگری در زیر باران اشک هایم دیدم… شاید باران پارسال اشک های ??رد دیگری بود…

♥ می دونی تلخ ترین ات??اق چیه؟ تو بخوای، اونم بخواد، ولی روزگار نخواد…

♥ ??دای ر??یقی که رو طاقچه دلش گاهی قاب ما رو هم یه دستمال می کشه…

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...