رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی

پست های پیشنهاد شده

[ATTACH=CONFIG]1217[/ATTACH]

پرسش :

 

برای د??ع وسوسه چه اعمال و اذکاری نا??ع است ؟

پاسخ :

 

برای درمان وسواس راه هایی در روایات بیان شده است. حضرت علی علیه السلام ??رمود:

«صَوْم?? ثَلَاثَة?? أَیَّام?? م??نْ ک??لّ?? شَهْر?? أَرْب??عَاءَ بَیْنَ خَم??یسَیْن?? وَ صَوْم?? شَعْبَانَ یَذْهَب?? ب??وَسْوَاس?? الصَّدْر?? وَ بَلَاب??ل?? الْقَلْب?? »

«سه روز روزه گر??تن در هر ماه (یک چهارشنبه در بین دو پنجشنبه) و روزه گر??تن ماه شعبان، وسوسه سینه را از بین می برد.»[1]

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ??رمود ، هر گاه بنده ای بگوید:

«اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله ان یحضرون ان الله هو السمیع العلیم» وسواس شیطان از او برطر?? می شود.[2]

امام جع??ر صادق علیه السلام به مردی که گر??تار وسوسه شده بود ??رمود:

« ق??لْ لَا إ??لَهَ إ??لَّا اللَّه??. قَالَ جَم??یلٌ: ??َک??لَّمَا وَقَعَ ????ی قَلْب??ی شَیْ???ءٌ ق??لْت??: لَا إ??لَهَ إ??لَّا اللَّه??، ??َیَذْهَب?? عَنّ??ی???»

بگو:«لا اله الا الله»، آن مرد می گوید هر گاه این حالت برایم پیدا می شد می گ??تم لا اله الا الله و این وسوسه از من برطر?? می شد.[3]

در روایت دیگری رسول اکرم ??رمود برای درمان وسوسه این کلمات را تکرار کنید:

« تَوَکَّلْت?? عَلَی الْحَیّ?? الَّذ??ی لَا یَم??وت?? وَ الْحَمْد?? ل??لَّه?? الَّذ??ی لَمْ یَتَّخ??ذْ صَاح??بَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَک??نْ لَه?? شَر??یکٌ ????ی الْم??لْک?? وَ لَمْ یَک??نْ لَه?? وَل??یٌّ م??نَ الذّ??لّ?? وَ کَبّ??رْه?? تَکْب??یرا»[4]

پی نوشت ها :

 

[1]- بحار الانوار، ج 94، ص 72.

[2]- کنز العمال، خبر 1266.

[3]- اصول کا??ی، ج 2، ص 424، روایت 2.

[4]- اصول کا??ی، ج 2، ص 554.

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1218[/ATTACH]

 

 

مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی

 

چکیده

 

این مقاله به مطالعه درباره رویکرد « شناخت ر??تار درمانگری اسلامی» و مقایسه آن با رویکرد « شناخت ر??تار درمانگری سنّتی» در زمینه علایم پیش گیری و درمان اختلال وسواس ??کری عملی می پردازد. اختلال وسواس ??کری عملی (OCD)(3) یکی از اختلالات اضطرابی است که با ت??کر وسواسی ، ر??تار اجباری و درجات مت??اوت اضطراب مشخص می شود. اولین و جامع ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه (Johane) در سال 1903 انجام داد و پس از آن ، رویکردهای روان تحلیلگری، زیست شناختی ، ر??تاری ، شناختی و شناختی ر??تاری به بررسی این اختلال پرداختند. در این میان ، شناخت ر??تار درمانگری بر پردازش های شناختی نادرست در شکل گیری و تداوم این اختلال تأکید کرده ، با ایجاد دگرگونی و تغییر نظام شناختی ??رد و بهره گیری از ??نون و اصول شناختی و ر??تاری ، به درمان این اختلال می پردازد.(4)

از سوی دیگر ، در متون اسلامی به نکات ظری?? و کاربردی در ارتباط با این اختلال برمی خوریم. در این رویکرد ، علاوه بر نقش عوامل ??یزیولوژیک و عوامل عاط??ی و هیجانی ، بر نقش ??رایندهای شناختی و عقلانی تأکید شده است. همچنین راهبردهای پیشگیرانه و درمانی اسلامی بر تمام جنبه های درمانی، به ویژه ??نون شناختی ، ر??تاری ، معنوی ، ارتباطی و دارویی ، تأکید دارند.

مقاله حاضر درصدد مقایسه رویکرد «شناخت ر??تار درمانگری سنّتی» با «شناخت ر??تار درمانگری اسلامی» برگر??ته از متون و منابع اسلامی در زمینه علایم ، محتوا ، سبب شناسی ، پیش گیری و درمان اختلال وسواس ??کری عملی و شناخت وجود تشابه و تمایز این دو رویکرد در ارتباط با موارد مذکور است.

مقدّمه

 

«وسواس ??کری عملی» یکی از اختلالات اضطرابی است که ویژگی های بارز آن شامل ا??کار وسواسی ،(5) تصورات وسواسی،(6) نشخوارهای وسواسی، (7) شک های وسواسی،(8) تکانه های وسواسی(9) و آیین های وسواسی(10) است که عامل مهمی در ایجاد آش??تگی در ا??راد مبتلا به آن می باشد و غالبا در عملکرد و سازگاری اجتماعی این ا??راد اختلال ایجاد می کند. ا??کار وسواسی پیوسته موجب پریشانی بیمار می شوند و ??رد مبتلا با تلاش نامو??ق ، درصدد مقابله با آن ها برمی آید. اعمال یا آیین های وسواسی به صورت ر??تارهایی کلیشه ای درمی آیند که بیمار مدام آن ها را تکرار می کند. این اعمال ماهیتا لذتبخش نبوده و م??ید نیستند. علایم خودکار اضطراب غالبا وجود دارند.

ارتباط تنگاتنگی میان علایم وسواسی ، به ویژه ا??کار وسواسی ، و ا??سردگی وجود دارد. این اختلال در زنان و مردان به طور مساوی وجود دارد و به عنوان اختلالی نه??ته مطرح شده است که قریب یک درصد از نوجوانان و دو درصد از بزرگ سالان از آن رنج می برند. شروع اختلال معمولاً در کودکی یا اوایل بزرگ سالی است. سیر آن متغیر بوده و احتمالاً بدون علایم عمده ا??سردگی به سوی مزمن شدن پیش می رود.(11)

این اختلال در طول تاریخ، دامنگیر تعدادی از انسان ها بوده است. جان بانیان (Bunyan) و چارلز داروین (Darwin) از جمله ا??راد مشهوری به شمار می روند که در گذشته مبتلا به این اختلال ??لج کننده بوده اند.(12)

در بسیاری از توصی?? های اولیه از این اختلال ، محتوای مذهبی آن مورد تأکید قرار گر??ته است. این نوع محتوا راهنمای مهمی در درک ماهیت این اختلال به شمار می رود. محتوای وسواس ها منعکس کننده نگرانی عمده هرعصر به شمار می روند، خواه این محتوا مربوط به کار شیاطین و آلودگی به وسیله میکروب باشد ، خواه مربوط به تشعشع یا خطر ابتلا به ایدز. اگرچه اولین و جامع ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه در سال 1903 انجام داد، اما تا زمانی که ??روید راهی به سوی درک عمیق تر این اختلال نگشود و توصی?? بالینی خوبی از آن به دست نداد، این اختلال به خوبی شناخته نشده بود. با این حال، ناتوانی و ضع?? رویکرد روان تحلیلگری در درمان منجر به شکل گیری رویکردهای دیگری همچون رویکردهای زیست شناختی، ر??تاری ، شناختی و شناختی ر??تاری در ارتباط با علایم، پدیده شناسی ، سبب شناسی و درمان این اختلال گردیده است.

عوامل زمینه ساز اختلال (OCD) شناخته نشده اند ، اما سه علت احتمالی شامل علل عضوی ، ژنتیک و تجربیات اولیه بررسی شده اند.(13) مطالعات درمانی در مورد این اختلال به طور کلی در سه زمینه دارو درمانی، ر??تار درمانی، شناخت درمانی و ترکیب درمان های شناختی ر??تاری با دارو درمانی بوده است.

شناخت ر??تار درمانگری از جمله رویکردهایی است که بر نقش پردازش های شناختی نادرست در شکل گیری و تدام این اختلال تأکید کرده است. در رویکرد «شناخت ر??تار درمانگری سنّتی» ، وسواس به عنوان ا??کار ، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و مزاحم تعری?? شده است و محتوای آن می تواند شامل وسواس آلودگی با نجاست ، آسیب رسانی به خود و دیگران، ر??تارهای غیرقابل پذیرش از نظر اجتماعی ، وسواس های جنسی و وسواس نظم و ترتیب یا شمارش باشد. همچنین پیش گیری از وسواس به میزان شناخت ??رد از خود و تعیین در موقعیت های زندگی او وابسته است. مهم ترین تدابیر درمانی ذکر شده در این رویکرد شامل رویارویی و جلوگیری از پاسخ است که طی آن، درمانگر به شناسایی ا??کار خودکار من??ی ??رد پرداخته و با ایجاد تغییر در نظام شناختی و اعتقادی او و است??اده از ??نون شناختی و ر??تاری به درمان وی می پردازد.(14)

در متون و منابع اسلامی نیز به نکات کاربردی قابل اعتمادی در عرصه وسواس و چگونگی درمان آن برمی خوریم؛ در آیات متعددی، واژه «وسواس» در قرآن کریم آمده (سوره های مبارکه ناس ، اعرا?? و طه) و منظور از آن نوعی اختلال روانی و ??کری است که متراد?? با ذهاب عقل بوده ، باعث می شود ا??راد به سوی ا??کار ناخواسته کشیده شوند و در نتیجه، دست به ر??تارهای نادرست یا ناپسند بزنند.

پیامبراکرم نیز وسواس را به صورت تصورات و ا??کاری تعری?? می کند که شخص را تحت تأثیر قرار داده، او را به قهقرا می برد و از انجام اعمال طبیعی باز می دارد.

بر اساس متون و منابع اسلامی ، محتوای وسواس بیش تر در ارتباط با اعمال و ر??تارهای عبادی و مذهبی همچون نماز، غسل، طهارت و نجاست است و علامت مشخصه آن وجود اضطراب می باشد، به گونه ای که اضطراب ، آسایش و راحتی را از ??رد سلب می کند و همراه با شک و تردید است. ا??راد وسواسی دایم در مورد امور اعتقادی مانند وضو و طهارت دچار شک و تردید می شوند و احساس الزام و اجبار به اعمال و ر??تارهای تکراری دارند.

با مراجعه به آیات ، روایات و متون اسلامی می توان مشاهده کرد که وسواس انواع مت??اوتی دارد که عبارتند از: وسواس ??کری (ترس از بیماری و ت??کر ا??راطی در مورد سلامتی)، وسواس اعتقادی (اندیشه های بیهوده درباره مرگ ، قبر ، برزخ و معاد)، وسواس ا??راطی (داشتن ا??کاری که به هیچ وجه عاقلانه نمی باشند) ، و وسواس عملی (تکرار رکعات نماز، طهارت یا غسل.)

در مورد سبب شناسی وسواس ، نظریه پردازان اسلامی با استنباط از آیات و احادیث ، معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه ا??راطی به غرایز (شهوت و امیال کاذب)، عدم رشد عقلی، ضع?? اراده و عدم اعتماد به ن??س و برخی عوامل دیگر می توانند سرچشمه ایجاد این اختلال گردند. همچنین پرورش صحیح ذهنی، رشد عقلانی، به کارگیری شیوه های تربیتی درست ، پیش گیری از تشدید اضطراب و ترس و پرخاشگری، برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی، آگاهی از وظای?? شرعی و زدودن ابهام در این زمینه از جمله راهبردهای پیش گیرانه ای هستند که در متون اسلامی بر آن ها تأکید شده است.

در احادیث و روایات، به روش ها و ??نون شناختی ، معنوی ، ارتباطی، ر??تاری و دارویی برای درمان این اختلال اشاره شده است که برخی از آن ها عبارتند از: پرورش عزّت ??رد مبتلا به وسواس ، تشریح کامل وظای?? شرعی در مورد ا??کار و اعمال وسواسی، تکیه به خداوند و توکّل به او و استعانت از او، اکت??ا به واجبات و ترک مستحبات ، مراقبت مستمر از وسواس و کنترل پیوسته ا??کار و اعمال خود در ??رایند درمان، نظارت مشاوری معتبر و متخصص بر اجرای راهبردهای درمانی مذکور، درمان از طریق خوردن انار شیرین، روغن زیتون، خرما، سیب، کندر و سبزیجات، شست وشوی سر با آب سدر، دود کردن اسپند و خضاب و رنگ کردن مو.

وسواس از دیدگاه اسلام

 

ال?? . « وسواس » از نظر لغوی و اصطلاحی

 

«وسواس» یکی از نکاتی است که مکرّر در کتب آسمانی و به ویژه در قرآن کریم به آن اشاره شده است. وسواس در زبان عربی و ??ارسی در اصل، بر نوعی اندیشه و محتوای ناخواسته و نامطلوب دلالت می کند.(15)

«وسواس» از ماده «وسوسه» مشتق شده که بیانگر رابطه شیطان با قلب انسان است. بهتر است بگوییم: القائات و تصورات نامقدّس و باطل بر قلب انسان را در مکتب اسلام «وسواس» می گویند. وسواس دو جنبه ??کری و عملی دارد و نوعی بیماری روانی است. کسی که به «وسوسه» مبتلا شده است «وسواس» و «موسوس» نام دارد.

در لغت، «وسوسه» و «وسواس» یکی دانسته شده و «وسوسه» کلامی پنهانی است که در آن اختلاط صورت گر??ته و در هم و بر هم و بی نظم است. همچنین «وسواس» در جایی گ??ته می شود که کسی وحشت کرده، کلامش در اثر وحشت ، بی نظم شده باشد و همانند دیوانگان عمل کند.

زمخشری گ??ته است: « الوسواس» اسمی است به معنای « وسوسه» و مراد از آن شیطان است.(16)

در قرآن کریم نیز آمده است که «??وسوَس له??ما الشیطان»؛ (اعرا??: 30) پس شیطان آنان را وسوسه کرد. بنابراین، «وسواس» با (??تح واو) هم به معنای شیطان و هم به معنای گ??ته وسوسه آمیز است.

از سوی دیگر، در علم کلام نیز برای وسواس و وسوسه تعاری??ی بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:

دو دلی، تردید و شکی که در ضمیر انسان پدید می آید؛

شک و شبهه در عبادات و احکام مذهبی، بخصوص در طهارت و نجاست؛

آنچه شیطان در دل انسان ا??کند و او را به کار بد برانگیزاند؛

ایجاد امری بی ن??ع یا ضرر در ضمیر کسی توسط ن??س شخص یا توسط شیطان که نیروی محرّک انسان به انجام بدی هاست.(17)

نکته قابل ذکر در مورد وسواس این است که طبق متون و منابع اسلامی، وسواس ??قط در اعمال انسان تجلّی پیدا نمی کند، بلکه به اندیشه او نیز راه می یابد. مرحوم علّامه مجلسی ضمن شرح یک روایت می گوید: «وسوسه سخن بیهوده و بی سودی است که ن??س و شیطان در روح انسان پدید می آورند.»(18)

همچنین از شیخ م??ید نیز نقل گردیده که «وسوسه» عبارت است از تحریک ا??عال و اعمال و نیات باطل انسانی به وسیله عوامل شیطانی.(19)

میر سید شری?? جرجانی ، مؤل?? ترجمان القرآن، «وسوسه» را چنین تعری?? کرده است: « اندیشه بد در دل کرده» و در تعری?? «وسواس» چنین می گوید: « دیو وسوسه کننده یعنی اندیشه بد در دل ا??کننده ». نسبت دادن این وسوسه ها یا اندیشه های بد به دیو یا شیطان از غایت اجباری بودن ا??کار وسواسی حکایت می کند.(20)

به طور کلی، از روایات می توان نتیجه گر??ت که:

اولاً، وسوسه یا وسواس نوعی اختلال روانی است.

ثانیا، با اضطراب و ترس همراه است.

ثالثا، وسوسه و ذهاب عقل و کثرة التخلیط در اختلال روانی باهم مشترکند.

رابعا، مراد از وسوسه، وسوسه ??کری است و از این رو، از آن به « شیطان الوسوسة» تعبیر شده است؛ زیرا شیطان کارش این است که ا??راد را به ا??کار ناخواسته و مذموم بکشاند تا به وسیله آن ، ر??تاری ناپسند از آن ها صادر شود.(21)

ب . محتوای وسواس

 

وسوسه و وسواس در ??رهنگ عر??انی، همان «هواجس و خواطر» ن??سانی و به معنای انگیزش های ن??س آدمی است. ن??س، آدمی را به انجام کارهایی ترغیب می کند و بر آن اصرار می ورزد. این خاطره های ن??سانی اگر طبق موازین شرع باشند، به سمت نعمت های خداوند و انجام اعمال مشروع گرایش پیدا می کنند، اما وسوسه های شیطانی همواره آدمی را به سوی گناه و معصیت می برند و تنها با توکّل به ذات اقدس خداوند و ذکر حضرت او از میان می روند و بی اثر می شوند. وسواس مرضی است که اغلب، اشخاص متدیّن به آن مبتلا می شوند؛ گاه در نیت و گاه در مخارج حرو?? و گاه در صحّت وضو و غسل و گاه در عدد رکعات نماز و گاه در طهارت و نجاست. به همین دلیل ، در علم ??قه ، بابی تحت عنوان «کثیرالشک» یا «وسواس» وجود دارد و طبق دلایل ??قهی ، شک وسواسی ارزش مذهبی ندارد و احکام شک شامل ا??راد وسواسی نمی شود. به طور کلی، محتوای متداول و رایج وسواس ، شک و شبهه در عبادات و در امور مذهبی ، به ویژه طهارت و نجاست، است.

مرحوم دهخدا در یادداشت های خود درباره این کلمه آورده است: « در تداول ، حالتی است که به بعضی مقدّسین دست می دهد که متنجّس را مثلاً صد بار می شویند و گمان می برند هنوز پاک نشده ، یا کلمه ای از نماز را صدبار می گویند و تصور می کنند درست نبوده ، یا بارها در آب غوطه می خورند و ??کر می کنند ارتماس لازم بجا نیامده است.»(22)

حضرت امام خمینی قدس سره نیز در این باره مواردی از ابتلا به وسواس را ذکر می کنند؛ از جمله درباره طهارت و نجاست، نیت و تکبیرة الاحرام ، قرائت به واسطه تکرار آن و تغلیظ در ادای حرو?? آن و خروج از قواعد تجوید و وسواس در وضو و غسل.(23)

یحیی سید محمدی انواع مت??اوت وسواس را این گونه ذکر کرده است:(24)

وسواس ??کری :

 

درباره سلامتی بدن بسیار ??کر کردن و ترس از بیماری، به طوری که ??رد وسواسی ممکن است بدون هیچ کسالت و دردی ، به پزشک مراجعه کند و دارو مصر?? نماید.

وسواس اعتقادی :

 

اندیشه های بیهوده درباره مردن ، قبر ، برزخ ، معاد ، خیر و شرّ ، خوبی و بدی و...

وسواس ا??راطی :

 

وجود ا??کاری که به هیچ وجه عاقلانه نیست؛ مثلاً ، گاه ??رد وسواسی عقیده دارد که داروی بخصوصی طول عمر می آورد و حال آن که ممکن است مضر باشد.

وسواس عملی :

 

??رد وسواسی دست به کارهایی می زند که کاملاً بی مورد و حتی مخال?? عر?? و خلا?? شرع و احکام الهی است و شاید بدعت محسوب گردد. در صورت همراه شدن وسواس عملی و ??کری ، ??رد با مشکلات بیش تری مواجه می شود.

آثار وسواس عملی ??راوانند؛ از جمله تکرار شستن، ر??تارهای انحرا??ی (مثل دزدی بدون نیاز مادی)؛ شمارش بی ??ایده اشیا، به صورت خاصی راه ر??تن (مثلاً، با ??اصله 3 سانتی) و ترس از آلودگی و مرگ. به طور کلی ، ا??راد مبتلا به وسواس ممکن است به امراضی مانند ا??سردگی ، کم خونی ، بی محبت شدن ، احساس های بیجا که جنبه ا??راط و ت??ریط دارند و پندارهای موهوم دچار شوند.

انواع وسواس

 

از آیات و روایات نیز می توان انواعی از وسواس را استخراج کرد که عبارتند از:

1. وسواس جدال و کشمکش

 

یکی از نمونه های بارز و روشن وسوسه های شیطانی ، جدال و کشمکش و گ??ت وگوهای زننده و پرخاش جویی و ستیز است. خداوند در قرآن کریم می ??رماید: « به تحقیق ، شیاطین دوست خود را وسوسه می کنند تا با شما به جدال و کشمکش برخیزند.» (انعام: 121)

2. وسواس در نیت

 

وسواس در نیّت نوعی از کارهای عجیب و غریب و بیهوده برخی ا??راد مبتلا به وسواس است؛ مانند این که در نیت برای نماز تعلّل می کند و از نماز جماعت باز می ماند.

ابوحامد غزّالی معتقد است وسوسه در نیت نماز ، یا به سبب کمبود عقل است یا به دلیل آشنا نبودن به شرع؛ زیرا ??رمان برداری و تعظیم و اجرای دستورات در قصد و نیت ، مثل ??رمان برداری و تعظیم دستورات دیگران است.

3. وسواس های اعتقادی

 

وسوسه های شیطان گاه به مراحل خطرناک تری می رسند و تا پای اعتقادات مؤمنان پیش می روند. شیطان می کوشد مؤمنان را در اعتقادات و مبانی ??کری وسوسه کند و پایه های ایمانی آن ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلی همچون حج، نماز ، روزه ، صدقه ، صله رحم ، خوش زبانی ، تقدّم در سلام و مانند آن.

4. وسواس در زمان عبادات

 

برخی از ا??راد متدیّن در تعیین و ??را رسیدن زمان عبادات دچار وسواس هستند ، به گونه ای که یقینی عادی مثل سایر ا??راد برای آن ها حاصل نمی شود و در نتیجه، از ??ضیلت عبادت محروم می شوند.

5. وسواس در وضو

 

این نوع وسواس یکی از وسواس های بسیار شایع و متداول بین ا??راد مبتلا به این بیماری است. مبتلایان این کار را آن قدر تکرار می کنند که وقت ??ضیلت عبادت می گذرد و در آب نیز اسرا?? می شود.

6. وسواس بروز حَدَث

 

کار شیطان همواره وسوسه های آزاردهنده و شکنجه کننده است؛ از قبیل این که پس از ??راغ از غسل و وضو ??رد بیهوده احساس می کند که حدث هایی از او خارج می شوند، که البته نباید به آن ها توجه کند.

به طور کلی ، در کلیه مسائل عبادی و اعتقادی، با تسلط شیطان ، ??رد دچار وسوسه می شود و با تکرار یا اجتناب از آن اعمال یا ا??کار، موجبات محرومیت خویش را از پاداش و ثواب ??راهم می سازد. سایر اعمال عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا ، وسوسه ریا، ثروت ، دنیاخواهی و مانند آن.

پی نوشت ها :

 

* دانشیار علوم تربیتی دانشگاه قم و رئیس مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی (دکترای علوم تربیتی)

** پژوهشگر در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی (کارشناش ارشد روان شناسی)

1. Obsessive - Compulsive Disorder (OCD).

2. J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 - 616.

3. obsessive thoughts.

4. obsessive images.

5. obsessive yuminations.

6. obsessive doubts.

7. obsessive impulses.

8. obsessive rituals.

9 نصرت الله پورا??کاری، ا??سردگی واکنش یا بیماری، تهران، آزاده، 1371.

10 کیت هاوتون، کرک پاتریک، سالکوسکیس و کلارک (1989)، ر??تار درمانی شناختی: راهنمای کاربردی در درمان اختلال های روانی، ترجمه قاسم زاده، تهران، ارجمند، 1376.

11 مایکل گلدز، دنیس گات و ریچارد می یر، مبانی روان پزشکی آکس??ورد، ترجمه کیانوش هاشمیان و ابوحمزه الهام، تهران، تبیان، 1377.

12. J. Piacentini, Opcit.

13 علی نقی ??قیهی، شناخت مشاوره از دیدگاه اسلامی (چکیده مقالات دومین همایش)، تهران، سپهر، 1379، ص 97.

14 اثیرالدین محمد بن یوس?? بن ابی حیان اندلسی، ت??سیر البحر المحیط، ج 10، ص 579.

15 محمود ارگانی بهبهانی، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامی، 1379، ص 20 19.

16 محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 122.

17 محمود ارگانی بهبهانی، پیشین، ص 21.

18 ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 15، ص 293.

19 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 66، ص 163، ح 20، 4 تا 43 و ج 82، ص 83، ح 30.

20 علی اکبر دهخدا، ??رهنگ دهخدا، ج 14، حر?? واو.

21 امام خمینی، چهل حدیث، تهران، رجاء، 1368، ص 402.

22 ر.ک.به: یحیی سیدمحمدی، وسوسه و وسواس در اسلام.

23 کنزالعمّال، ح 1266.

24 شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، ص 231، ج 5 و 6.

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1219[/ATTACH]

مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی

 

ج. علایم وسواس

 

از احادیث مربوط به علایم وسواس ، می توان نتیجه گر??ت:

اولاً، وسواسی کسی است که برای دوری از ا??کار ناخواسته (مذموم ، رنجش آور یا ناشدنی) به ا??عالی مانند خوردن خاک، خرد کردن کلوخ ، کندن ناخن ها با دندان و به دندان گر??تن ریش پناه می برد.

ثانیا ، تمنّا و به ??کر آرزوهای غیرممکن بودن از مصادیق وسواس است.

ثالثا ، مراد از «وسواس» در این روایات، وسواس ??کری است؛ زیرا علایم ذکر شده مانند خوردن خاک ربطی به وسواس عملی ندارد.

از سوی دیگر، بر اساس احادیث مربوط به وسواس، وسواس با شک و تردید همراه است و وسواسی در امور اعتقادی، وضو، طهارت و مانند آن زیاد دچار تردید می شود.(25)

وسواسی به صحّت و درستی عملی که انجام می دهد اطمینان ندارد و از این رو، آن را تکرار می کند و در آخر هم رضایتی از عمل خود ندارد. احادیثی که از اعاده و تکرار عمل منع می کنند، بر این موضوع دلالت دارند.(26)

احساس الزام و اجبار به عمل و ر??تار و دخالت نداشتن اراده وسواسی در آن، به گونه ای که گویا عمل خود را ناشی از شیطان می داند، از ویژگی های دیگر ا??راد مبتلا به وسواس است.(27) احساس به بن بست رسیدن و این که خود قادر به انجام عمل به صورت عادی نیست و از این رو، از ??رد دیگری مثل امام علی علیه السلام کمک می خواهد یا به خداوند التجا می کند، از ویژگی های دیگر وسواسی در روایات است.(28)

د. سبب شناسی وسواس

 

نظریه پردازان اسلامی با استنباط از روایات و احادیث معصومان علیهم السلام معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه ا??راطی و غرق بودن در غرایز (شهوات و امیال کاذب) عدم رشد عقلی، ضع?? در اراده (تسلیم شدن در برابر ا??کار شیطانی)، شک و تردید در اعمال، عدم اعتماد به ن??س و مواردی مانند آن می توانند سرچشمه اختلال وسواس ??کری عملی گردند.

از احادیث گوناگون به دست می آید که بین معده و دستگاه گوارش با وسواس (??کری) رابطه وجود دارد:(29)

امام موسی کاظم علیه السلام می ??رماید: « چه بسا شخصی که دچار سوءهاضمه است و در هضم غذا با مشکل روبه روست یا پرخوری زیاد می کند، به اختلال وسواس دچار می شود.»(30)

همچنین بین امیال کاذب و وسواس ??کری رابطه وجود دارد. در روایت دیگری می ??رماید: « هرچه شهوت?? غیر واقع بینانه بیش تر باشد ، احتمال مبتلا شدن به وسواس نیز بیش تر است.»(31)

بین رشد عقلی و وسواس ??کری نیز رابطه من??ی وجود دارد و از این رو ، ملائکه به وسواس ??کری مبتلا نمی شوند.(32) ریشه وسواس عملی هم در وسواس ??کری است و از این رو، اگر از کسی که به وسواس (مثلاً ، وضو یا نماز) مبتلا شده است، سؤال شود که چرا این گونه عمل می کنی ، در پاسخ می گوید: ا??کار شیطانی باعث می شوند.(33)

پیش گیری از وسواس

 

از نظر اسلام، راهکارهایی که از ابتلا به وسواس پیش گیری می کنند ، همان شیوه های تربیتی هستند که سلامت روانی ??رد را ارتقا می دهند و مانع بروز بیماری های روانی می گردند. در ادامه ، به تعدادی از این روش ها اشاره می شود:

1. پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی و پرهیز از تقویت بیش از اندازه قوّه خیال در مراحل رشد؛

2. عدم به کارگیری شیوه های نادرست تربیتی از قبیل سخت گیری بیجا ، تهدید ، تنبیه بدنی ، تحقیر ، ملامت و خرده گیری ا??راطی ؛ زیرا این شیوه ها امنیت روانی کودک و نوجوان را مختل می سازند.

3. پیش گیری از تشدید اضطراب ، ترس ، پرخاشگری و مانند آن که زمینه ساز ابتلا به وسواس هستند.

4. برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی و برنامه ریزی صحیح در اشتغالات، استراحت و عبادت ، به گونه ای که ??رد اوقات خود را به بیکاری و بطالت نگذراند و زمینه را برای اشتغال به امور خیالی ??راهم نسازد.

5. کسب آگاهی صحیح و کا??ی نسبت به وظای?? شرعی و زدودن هرگونه ابهام در این زمینه و توجه به اصول برائت در همه امور و تعیین قلمرو و اصل احتیاط؛(34)

6. استحمام و شست وشوی سر با آب و برگ سدر که در جلوگیری از ابتلا به اختلالات مغزی مؤثر است.(35)

7. ایجاد اشتغال ذهنی با ذکر و قرائت قرآن به ویژه سوره «یس».(36)

و. درمان وسواس

 

درمان این مرض قلبی ، که احتمال دارد ا??راد را به هلاکت ابدی و شقاوت سرمدی برساند ، همچون سایر بیماری های روانی، با علم و عمل بسیار آسان است، ولی انسان باید ابتدا خود را مریض بداند و پس از آن درصدد علاج برآید. مشکل در اینجاست که شیطان طوری مقدّمات را برای این بیماری آماده می کند که ??رد خود را مریض نمی داند، بلکه دیگران را منحر?? و سهل انگار می پندارد. هرکسی که در خود شائبه این امر را یا??ت، باید به مردم معمولی مراجعه کند و عمل خود را بر علما و ??قها عرضه دارد و از آن ها بپرسد که آیا مبتلا به وسواس است یا نه. پس از آن که دریا??ت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.

راه عمده برای معالجه وسواس ، بی اعتنایی به وسوسه های شیطانی و خیالاتی است که شیطان به ??رد القا می کند. بدون شک، پس از چندین مرتبه بی اعتنایی و عمل بر خلا?? رأی شیطان، او از انسان مأیوس می شود و قطعا بیماری اش معالجه خواهد شد.(37)

در احادیث و روایات معصومان علیهم السلام به روش ها و ??نون شناختی ، معنوی ، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان اختلال وسواس ??کری عملی اشاره شده است.(38) این روش ها به شرح ذیل می باشند:

1. آگاه سازی ??رد وسواسی از وضع نابهنجار خود و موقعیتی که در ارتباط با خداوند دارد و ایجاد آمادگی روانی برای درمان؛ از جمله زنده کردن امید به درمان در وی؛(39)

2. پرورش عزّت ن??س و تبیین منا??ات آن با وسواس و بندگی شیطان و تقویت اراده و اعتماد به ن??س در ??رد.(40)

3. تشریح کامل وظای?? شرعی در مورد ا??کار و اعمال وسواسی و تقویت اراده و تعهد عملی به ضوابط و احکام شرعی و عدم تخلّ?? از آن.(41)

در این زمینه ، امام علی علیه السلام نیز می ??رمایند: «هرکس یقین و اعتقادش درست باشد، رغبتی به جدال و کشمکش نشان نمی دهد.»(42)

از برهان خ??ل?? سخن حضرت علی علیه السلام چنین استنباط می شود که اهل شک و تردید و وسوسه ، ا??رادی هستند که در مباحثه و گ??ت وگوی روزمرّه و عملی جدل می کنند و از سرکوب کردن مخاطب خود احساس غرور می نمایند.(43)

وضو گر??تن قبل از غذا و بعد از غذا و ذکر نام خداوند ، از جمله شیوه های مهم مقابله با وسوسه شیطان است.(44) امام صادق علیه السلام ??رمودند: «زمانی که کسی وضو بگیرد و بسم اللّه نگوید، شیطان در آن وضو شریک خواهد بود و در خوردن و آشامیدن و هر کار دیگری سزاوار است که بسم اللّه گ??ته شود و در غیر این صورت ، شیطان در آن شرکت خواهد داشت.»(45)

4. تغییر موقعیت در مورد عمل وسواسی؛ برای مثال ، در مورد لباسی که پس از شستن ، رنگ خون در آن هنوز باقی است و زمینه وسواس را در ??رد ??راهم می کند ، پیشنهاد می شود که آن لباس را رنگ آمیزی کند یا از لباس تیره، که پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نیست ، است??اده نماید؛

5. به خدا تکیه کردن و به وی پناه بردن ، استعانت و توجه قلبی و زبانی به پروردگار که وسوسه های ن??س و شیطان را دور می کند و به تدریج، از بروز ا??کار ناخواسته جلوگیری می نماید و ??رد با اعتماد به خداوند، می تواند خود را کنترل نماید و از وسواس دوری کند.

حضرت علی علیه السلام می ??رمایند: «هنگامی که شیطان کسی را وسوسه کرد، باید به خدا پناه ببرد و بگوید: "آمنت?? بالله و برسوله مخلصا له الدین".»(46)

از ظاهر روایت مزبور معلوم می شود که وسواس اعتقادی و ??کری منظور است که درمان آن شامل دو چیز می باشد: توکّل به خداوند و خود را در پناه وی احساس نمودن؛ و دیگر این که با زبان تکرار کند تا ??کر ناخواسته و انحرا??ی در ذهن او نیاید.

6. درمان از طریق خوردن انار، به ویژه انار شیرین و همچنین خوردن روغن زیتون ، خرما ، سیب ، کندر ، سبزیجات و دود کردن اسپند؛

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله ??رمودند: « هرکس انار بخورد ، قلبش نورانی می گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور می شود.»(47)

در مورد ??واید سیب نیز روایاتی آمده است؛ چنان که جع??ری نقل می کند: امام کاظم علیه السلام ??رمودند: « سیب ش??ا و درمان چندین مرض است: زهر و جادو و وسوسه هایی که از ساکنان زمین پدیدار می شوند و بلغمی که غالب شده است، و هیچ چیز نیست که زودتر از سیب سود ببخشد.»(48)

در زمینه است??اده از کندر و اسپند نیز امام صادق علیه السلام ??رموده اند: «است??اده از کندر ??راری دهنده شیطان ها و برطر?? کننده دردهاست و هر خانه ای که در آن اسپند دود کنند، شیطان از آن خانه تا ه??تاد خانه می گریزد.»(49)

همچنین پیامبراکرم صلی الله علیه و آله ??رمودند: «س??ره های خود را با سبزیجات مزیّن کنید؛ زیرا خوردن آن ها همراه با گ??تن "بسم الله الرحمن الرحیم" سبب گریز شیطان خواهد بود.»(50)

در کتاب های معتبر دینی و ??قهی، بیش از ده روایت درباره روغن زیتون آمده است. برای نمونه، امام موسی کاظم علیه السلام ??رمودند: «از جمله س??ارش های پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام آن است که روغن زیتون را بخور و به بدنت بمال! بدون تردید، هرکسی از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شیطان به او نزدیک نخواهد شد.»(51)

در سخنان معصومان علیهم السلام ??واید بسیاری برای خوردن خرما بیان شده است؛ از جمله پیامبراکرم صلی الله علیه و آله ??رمودند: «جبرئیل به من خبر می دهد که در خرما ن??ه خصلت است: از بین بردن توانایی شیطان و قوّت ت??کر و ازدیاد حس شنوایی و بینایی و خوش بویی و سلامتی دهان و معده و برطر?? کردن دردها و مؤثر در هضم غذا و موجب تقرّب به درگاه حضرت احدیت و دوری از شیطان.»(52)

همچنین روزه داری و پرهیز از پرخوری از ??نون مهم درمان وسواس است و به دو دلیل در ارتباط با وسواس بر روزه داری تأکید شده است: یکی معنوی؛ زیرا انسان روزه دار توجهش به خدا زیاد است و از این رو ، ا??کار شیطانی به او هجوم نمی آورند، و دوم آن که لازمه روزه داری پرهیز از پر بودن دایمی معده می باشد و این در کاهش ا??کار و امیال وسواسی مؤثر است.

امام صادق علیه السلام ??رمودند: «حقیقتا هیچ راحتی برای مؤمن جز ارتباط و لقای پروردگار وجود ندارد. البته چهار چیز است که راحتی را ??راهم می سازد؛ از جمله گرسنگی و روزه داری برای خدا که دارای دو تأثیر مهم است: 1. امیال و هواهای ن??سانی را تحت کنترل قرار داده، مانع تبلور ا??راطی آن می شود. 2. ??رد را از وسوسه های شیطانی و اوهام و ا??کار مزاحم باز می دارد.»(53)

مطالعات اخیر حاکی از آن است که میزان ابتلا به وسواس درا??راد طبقات مر??ّه جامعه بیش از بقیه ا??راد جامعه می باشد.(54)

7. خضاب و رنگ کردن مو و شانه کردن آن موجد شادابی و آرامش ??رد می شوند و در کاهش وسواس مؤثرند؛ حضرت محمد صلی الله علیه و آله ??رمودند: «لاغری و بیماری را از بین می برد و از وسوسه های شیطانی کم می کند.»(55)

8. اکت??ا به واجبات و ترک مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهیز از غیر آن.

امام علی علیه السلام ??رمودند: « دل های آدمیان گاهی پرنشاطند و گاهی بی نشاط؛ آن گاه که پرنشاطند، آن ها را به انجام مستحبات نیز وادار کنید و آن گاه که بی نشاطند، تنها به انجام واجبات قناعت کنید.»(56)

9. مراقبت مستمر از وسواس و کنترل پیوسته ا??کار و اعمال خود در ??رایند درمان و نظارت مشاوره ای معتبر بر اجرای دستورات و انجام وظای??.

در این باره امام صادق علیه السلام ??رمودند: « هرگز نمی توانی با شیطان و راه های چیرگی او و انواع وسوسه های وی مقابله کنی، مگر با رعایت چهار نکته :

1) مراقبت دایم از نگرش ها و ا??کار خود و عوامل تأثیرگذار بر آن ها؛

2) پایداری در مسیر حق و انجام وظی??ه شرعی؛

3) توجه به عظمت و اعتبار زندگی اخروی یعنی مقصد متعالی و خوش بختی جاوید خود؛

4) توجه به خدا و قدرت او و توکّل بدو.»(57)

پی نوشت ها :

 

25 همان، ج 1، ص 46 / محمدبن یعقوب کلینی، اصول کا??ی، ج 1، ص 11.

26 محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 2، ص 424، ح 2.

27 علی نقی ??قیهی، پیشین، ص 98.

28 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 66، ص 163.

29 همان، ج 72، ص 69.

30 محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 1، ص 11.

31 همان، ج 1، ص 11 / شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 1، ص 46.

32 محمدبن یعقوب کلینی، ??روع کا??ی، ج 3، ص 4، ح 7.

33 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 76، ص 87 / شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 19.

34 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 92، ص 290.

35 امام خمینی، پیشین، ص 405 406.

36 علی نقی ??قیهی، پیشین، ص 101.

37 محمدبن یعقوب کلینی، اصول کا??ی، ج 2، ص 424 / همو، ??روع کا??ی، ج 3، ص 14.

38 نهج البلاغه، خ 91.

39 محمدبن یعقوب کلینی، ??روغ کا??ی، ج 3، ص 14 و ص 360.

40 آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 352.

41 یحیی سید محمدی، پیشین، ص 76.

42 محمود ارگانی بهبهانی، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، ص 121.

43 محمدبن یعقوب کلینی، اصول کا??ی، ج 2، ص 424.

44 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 10، ص 102.

45 همان، ج 66، ص 162، ح 36 تا 42.

46 ابی جع??ر احمدبن محمدبن خالد البرقی، المحاسن، ق. المجمع العالمی لاهل البیت علیهم السلام ، 1413، ج 2، ص 553.

47 شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 5، ص 96، باب 97، ح 6025.

48 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 62، ص 300.

49 ابی جع??راحمدبن محمدبن خالدالبرقی،پیشین،ج2، ص 485.

50 همان، ج 201، ص 789 / محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 66، ص 126.

51 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 69، ص 69.

52 ر.ک: جمشیداحمدی، وسواس ودرمان آن، شیراز،نوید،1368.

53 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 76، ص 97.

54 نهج البلاغه، حکمت 312.

55 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 72، ص 124، روایت 2.

56. Neutralization.

57. Compulsive Behavior.

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1220[/ATTACH]

 

مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی

 

وسواس از دیدگاه سنّتی

 

ال??. تعری?? وسواس

 

وسواس های عبارتند از: ا??کار ، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و مزاحم. این وسواس ها معمولاً از جانب ??رد به عنوان ا??کار، تصاویر و تکانه های ناسازگار ، بی معنا ، ناپذیر??تنی و مقاومت ناپذیر ، تلقّی می شوند. محرّک های برانگیزاننده زیادی وجود دارند که وسواس ها را موجب شوند. وقتی ??رد دچار یک ??کر وسواسی می شود ، احساس ناراحتی یا اضطراب می کند و مایل است برای خنثی سازی(58) (جبران) وسواس یا پیامدهای آن اقدام کند. خنثی سازی غالبا شکل ر??تار اجباری(59) (شست وشو یا وارسی کردن) به خود می گیرد. ر??تارهای وسواسی معمولاً به شیوه ای قالبی یا طبق قواعد برخاسته از دیدگاه ویژه ??ردی، به وقوع می پیوندند. این ر??تارها به تسکین موقّتی اضطراب منجر می شوند ، به طوری که ??رد تصور می کند اگر این ر??تار صورت نمی گر??ت ، اضطرابش ا??زایش می یا??ت.

ر??تارهای بی اثرساز شامل تغییراتی در ??عالیت ذهنی هستند؛ مانند این که ??رد در واکنش به یک ??کر وسواسی بخواهد آگاهانه به چیز دیگری ??کر کند. همچنین در این ا??راد ر??تارهای اجتنابی(60) نیز مشاهده می گردد، بخصوص اجتناب از موقعیت هایی که ا??کار وسواسی را برمی انگیزانند.

از لحاظ بالینی، پدیده وسواس ??کری عملی را معمولاً به دو دسته ا??کار وسواسی بدون ر??تارهایی آشکار و وسواس های همراه با ر??تارهای آشکار تقسیم کرده اند. (راچمن و هاجسون(61) 1980، نقل از سالکوسکیس و همکاران، 1977).

ب. محتوای وسواس ها

 

محتوای ا??کار، تکانه ها و تصورات وسواسی معمولاً از دیدگاه ??رد مبتلا، غیرقابل قبول و منا??ی با اصول است. هرقدر اندیشه مزاحم ناپذیر??تنی تر باشد، وقوعش ??رد را بیش تر ناراحت می کند. شایع ترین محتوای ا??کار وسواسی، همراه با نمونه هایی از انواع ا??کار و ر??تارهای اجباری مربوط به آن ها در ذیل ارائه شده است. (سالکوسکیس و کمپل، 1994)

نمونه وسواس

 

آلودگی (ا??کار مربوط به آسیب دیدن بر اثر تماس با میکروب ، مد??وع ، خون ، سم و مانند آن) ؛

آسیب رساندن به خود یا دیگران؛

مرگ یا تصور مرگ عزیزان؛

ترس از ر??تار غیرقابل پذیرش از لحاظ اجتماعی (مثل داد زدن، ناسزا گ??تن و به زبان آوردن ال??اظ رکیک)؛

امور جنسی (اشتغال ذهنی درباره اندام ها و اعمال جنسی غیرقابل پذیرش)؛

مذهب (ا??کار ک??رآمیز و شکل های مذهبی).

نظم و ترتیب (قرار دادن اشیا در جای خود، انجام اعمال به نحو درست و بر حسب الگو و یا شمارش خاص)؛

بی معنا (جمله ها، تصورات، آهنگ ها، کلمات و رشته های بی معنای اعداد).

نمونه ر??تارهای اجباری

 

ضد ع??ونی کردن تمام چیزهایی که احتمالاً دیگران با آن ها تماس داشته اند؛

پنهان کردن اشیای تیز مثل چاقو؛

وارسی کردن ماشین خود برای اطمینان از این که با کسی تصاد?? کرده یا کسی را کشته است؛

سعی در کنترل ر??تار خود، اجتناب از موقعیت های اجتماعی و نظرخواهی از دیگران در مورد مناسب بودن ر??تار خود؛

ترس از تنها بودن با جنس مخال?? یا کودکان؛

دعا خواندن ا??راطی، نذر و نیاز زیاد در راه خداوند؛

کارها را به تعداد موردپسند تکرار کردن، تکرار یک کار تا وقتی به آرامش خیال برسد؛

شنیدن آهنگ برنامه ورزشی تلویزیون در ذهن هنگام مطالعه و تکرار این کار تا زمانی که بتواند پاراگرا?? موردنظر را بدون شنیدن آهنگ بخواند.

ج. علایم و ملاک های تشخیصی وسواس

 

طبق چهارمین مجموعه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روان پزشکی امریکا (DSM- IV 1994)(62) ملاک ها و علایم تشخیصی اختلال وسواس ??کری عملی عبارتند از:

1. وجود ا??کار وسواسی

 

ا??کار، تکانه ها یا تصاویر ذهنی که گاهی در حین اختلال روانی تجربه می شوند ، ایجاد آش??تگی می کنند، مزاحم و نامناسب تلقّی شده، موجب اضطراب یا نگرانی قابل ملاحظه می شوند.

این ا??کار ، تکانه ها ، یا تصورات ذهنی صر??ا ناشی از نگرانی های م??رط درباره مسائل واقعی زندگی نیستند.

شخص تلاش می کند این ا??کار ، تکانه ها یا تصاویر ذهنی را متوق?? کند ، از آن ها اجتناب نماید یا با ??کر و عمل دیگری، آن ها را خنثی سازد.

شخص می داند که ا??کار ، تکانه ها یا تصورات وسواسی محصول ذهن او هستند و از خارج به او تحمیل نمی شوند.

2. وجود اعمال اجباری

 

ر??تارهای تکراری (مثل شستن دست و وارسی کردن) یا اعمال ذهنی (مثل نیایش ، دعا ، شمارش و تکرار لغات به صورت بی صدا) که شخص احساس می کند مجبور است در واکنش به یک ??کر وسواسی انجام دهد یا مطابق اصولی که باید به دقت رعایت شوند، عمل کند.

این ر??تارهای تکراری یا اعمال ذهنی با هد?? جلوگیری از ناراحتی یا رخ دادن ات??اقات و وقایع وحشتناک طرح ریزی می شوند و در عین حال، با آنچه قرار است خنثی یا پیش گیری شود ارتباط ندارند و به وضوح ا??راطی اند.

د. سبب شناسی وسواس

 

به طور کلی ، نظریه های شناختی بر شیوه شناخت ا??راد از محیط و از خودشان تأکید دارند؛ این که آنان چگونه پدیده ها را درک و ارزشیابی می کنند ، چگونه یاد می گیرند و چگونه می اندیشند. اختلال وسواس ??کری عملی نیز از دیدگاه شناختی اختلالی است که ریشه در پردازش های شناختی دارد و ??رد ا??کار ، عقاید ، و تصورات و تکانه های ناخواسته مزاحمی را تجربه می کند که در او ایجاد تشویش می کنند و حذ?? آن ها برایش مشکل است.

از سوی دیگر ، هنگام ارزیابی و درمان وسواس ها، به آسانی می توان بسیاری از تحری??ات شناختی موجود در اغلب درمان جویان وسواسی را مشاهده کرد. چندین نوع از خطاهای شناختی یا عقاید غیرمنطقی که تاکنون شناخته شده اند، شامل مقوله های ذیل هستند.(63)

1. خطر، آسیب؛

2. شک، عدم یقین و تصمیم گیری؛

3. کمال گرایی؛(64)

4. احساس گناه، مسؤولیت، شرم، تعصّب و اخلاق؛(65)

بسیاری از پژوهشگران معتقدند: ا??راد مبتلا به اختلال OCD غالبا خطر پیامدهای من??ی بسیاری از اعمال را به صورت ا??راطی و بیش از اندازه براورد می کنند.(66)

حال، سالکوسکیس (1985) اعتقاد دارد که مبتلایان ممکن است واقعا خطر یا آسیب را به صورت ا??راطی براورد نکنند، بلکه مسؤولیت خود را بیش از اندازه براورد کنند یا به خاطر ??رضیات اساسی، خود را سرزنش نمایند.

ناتوانی در تصمیم گیری یکی دیگر از خصوصیات شناختی مبتلایان به OCD است. در یک بررسی مقایسه ای ، ??ریستون و همکاران او (1993) دریا??تند که ناتوانی در تحمّل عدم قطعیت، یکی از مشخصه های مهم نگرش های شناختی وسواسی است.

یکی دیگر از باورهای نادرست مبتلایان OCD این است که انسان باید در همه زمینه ها شایستگی داشته باشد و ناکامی در جامه عمل پوشاندن به عقاید کمال گرایانه باید تنبیه گردد.

پیمتنPimten) 1987) معتقد است: اعمال کمال گرایانه مکرّر در مبتلایان ، نشان دهنده کنترل ا??راطی ر??تار است؛ بدین معنا که این ا??راد می کوشند ادراکات خود را با عط?? های ذهنی ویژه ای انطباق دهند.

همچنین پژوهشگران معتقدند: احساس مسؤولیت ادراک شده و احساس گناه، پیش بینی کننده های خوبی برای محتوای ??کر وسواسی و اعمال تشری??اتی ا??راد می باشند.(67) در مورد تعصّب و اخلاق مبتلایان به OCD اطلاعات کمی در دسترس است. یا??ته های گزارش شده توسط استکتی و همکاران او (1991) نشان می دهند که نوع مذهب ??رد نقش نسبتا ضعی??ی در نشانه شناسی روانی دارد.

راچمن (1997) نیز عوامل ذیل را در سبب شناسی OCD مؤثر می داند:

1. شناخت های نادرست که منجر به ایجاد اضطراب می شوند؛

2. میزان اهمیتی که ??رد به ا??کار وسواسی خود می دهد

(اهمیت ا??راطی به ا??کار مزاحم)؛

3. جهت گیری و تحری??ات شناختی (خود را مسؤول و مقصّر دانستن برای حوادث ناراحت کننده)؛

4. تعبیرها و ت??سیرهای ??اجعه آمیز و ا??راطی از میزان اهمیت ا??کار مزاحم.

به طور کلی، می توان گ??ت: ا??کار و تکانه های مزاحم زمانی می توانند منجر به اغتشاش در ا??راد شوند که برای ??رد مهم باشند و با ا??کار خود کار?? من??ی مرتبط گردند. بنابراین، مشکل به خود ا??کار مزاحم مربوط نمی شود، بلکه به ارتباط پردازشی آن ها با ا??کار من??ی?? خودکار و باورهای مربوطه برمی گردد.(68)

پیش گیری از وسواس

 

از دیدگاه شناخت ر??تار درمانگری ، هرکس می تواند دارای ا??کار ناخواسته ، تکراری یا ناخوشایند باشد ، اما در حالی که بسیاری از ا??راد این ا??کار را بی معنا تلقّی می کنند و آن ها را به آسانی از قلمرو ذهنی خویش بیرون می رانند، ا??راد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنین ا??کار وحشتناکی مسؤول و قابل سرزنش می دانند و می ترسند که این ا??کار به اعمال یا پیامدهای زیان بخشی منجر شوند و کوشش می کنند با است??اده از جلوه هایی مانند القای ارادی ا??کار خوب به خویشتن و وارسی کردن به خنثی سازی این ا??کار بپردازند. بدین سان، نارسایی در عملکرد نظام شناختی مبتلایان به وسواس، باورهای نامتناسبی در پی دارد که به ادراک نادرست تهدیدها ، که خود نیز ایجاد کننده اضطراب هستند، منتهی می شود. بر این اساس، در رویکرد شناخت ر??تار درمانگری، مسئله پیش گیری به میزان شناخت ??رد از خود و تغییرات موقعیت های زندگی برمی گردد و احساس امنیت، آرامش، تعادل روانی ، احساس پیشر??ت و برتری و شناخت منطقی از جمله اصول مهم سلامت روان به شمار می آیند.

بنابراین، داشتن شناخت صحیح ، دانستن نیازها و احتیاجات، نیروهای داخلی، نحوه ارضا و ر??ع آن ها از راه های منطقی و مطلوب و است??اده از واکنش روانی ناخودآگاه در هنگام مواجه شدن با مشکلات و ناکامی ها باعث تعادل روانی بیش تر می شوند و در نتیجه ، شخص با اطمینان خاطر به زندگی بدون تشویش خود ادامه می دهد. تمام این مسائل مستلزم تربیت صحیح و درست و جامعه ای با زمینه مناسب برای پذیرش ا??راد متعادل و سازگار می باشد. در نتیجه، پیش گیری در دیدگاه شناختی، شامل کلیه روش هایی است که در نظام شناختی و اعتقادی ??رد تغییر و دگرگونی ایجاد می کند.(69)

و. درمان وسواس

 

در شناخت ر??تار درمانگری ، معمولاً ارزیابی و درمان در هم ادغام می شوند، به گونه ای که جنبه بسیار مهم ارزیابی، پاسخ به رویارویی بدون خنثی سازی، چه در حین برقراری جلسه درمانی و چه در بین جلسات درمانی ، از تکالی?? مهم به شمار می رود؛ زیرا زمانی که حلقه های بین برانگیزاننده ها ، ا??کار ، ??عالیت های خنثی ساز و اجتنابی روشن شوند ، درمانگر و درمانجو به سرعت می توانند طرح درمانی را به مرحله اجرا درآورند. وقتی ارزیابی دقیق و جزء به جزء ??راهم شود ، درمان مبتنی بر دو اصل «رویارویی» و «جلوگیری از پاسخ» ، نسبتا راحت و سر راست صورت می پذیرد.(70) برای ارزیابی و شناخت ر??تار درمانگری OCD از الگوی روان شناختی اختلال وسواس ??کری عملی است??اده می شود که ??رض های اساسی آن عبارتند از:

1. وسواس ها ا??کاری هستند که با اضطراب ارتباط پیدا کرده اند (شرطی شده اند.) اگر این ا??کار بیش تر مورد شرطی سازی قرار نگیرند، اضطراب معمولاً کاهش می یابد ، اما به دلیل وقوع ر??تارهای اجباری، اضطراب در ا??کار وسواسی کاهش پیدا نمی کند.

2. اجبارها ر??تارهایی هستند ارادی (آشکار یا ناآشکار) که به رویارویی با این ا??کار خاتمه می دهند و ممکن است موجب تسکین اضطراب یا ناراحتی به وجود آمده شوند. وقتی ر??تار اجباری از طریق کاهش اضطراب تقویت می شود، احتمال وقوعش بیشتر می گردد. بنابراین ، ر??تارهای اجباری کوتاه مدت از ناراحتی جلوگیری می کنند.

3. علاوه بر این، مبتلایان به OCD یاد می گیرند که ر??تارهای اجتنابی می توانند مانع ا??کار وسواسی واضطراب شوند، به گونه ای که از رویارویی با این ا??کار هرچه بیش تر کاسته می شود.(71)

به طور خلاصه، اجتناب مانع رویارویی با ا??کار ترسناک می شود و ر??تارهای اجباری آشکار و پنهان به رویارویی خاتمه می بخشند. هر دو نوع ر??تار، بیمار را از مقابله و رویارویی با ا??کار و موقعیت های ترسناک باز می دارند. بدین سان، ر??تارهای اجباری و اجتناب، مانع ارزیابی مجدّد می شوند. (اگر بیمار این ر??تارها را متوق?? سازد، درمی یابد که چیزهایی که او را می ترسانند در عمل ات??اق نمی ا??تند.)

بنابراین ، درمان شامل رویارو ساختن بیمار با محرّک های ترسناک و در عین حال، تشویق او برای وق??ه در هر نوع ر??تاری است که مانع این رویارویی می شود یا به آن پایان می بخشد. همزمان با آن ، ارزیابی مجدد ترس ها مورد تشویق قرار می گیرد، به نحوی که بیمار در می یابد چیزهای مورد ترس، در واقع ات??اق نمی ا??تند.

چنان که ذکر شد، در شناخت ر??تار درمانگری OCD، معمولاً ارزیابی و درمان در هم ادغام می شوند. ارزیابی شامل مصاحبه م??صّل بالینی، خود بازبینی، تکالی?? خانگی و مشاهده مستقیم است. هد?? های عمده ارزیابی عبارتند از:

1. توا??ق در تنظیم ??هرستی از مشکلات؛

2. تدوین یک صورت بندی روان شناختی از مشکل شامل عوامل زمینه ساز ، آشکارساز و عوامل نگه دارنده ??علی؛

3. ارزیابی میزان تناسب درمان روان شناختی؛

4. ??راهم کردن وسیله ای برای ارزیابی پیشر??ت کار.

از سوی دیگر، هد?? درمان قرار دادن ??رد در بالاترین سطح ممکن رویارویی و در عین حال، حذ?? هر نوع خنثی سازی است. در غیر این صورت، خنثی سازی باعث می شود که ??رد مبتلا به OCD به انتهای جلسه رویارویی برسد، بدون آن که مقابله کاملی با ترس ها صورت گر??ته باشد. درمان با مشارکت بیمار و با این هد?? که بیمار هرچه زودتر در ??رایند درمان ، مسؤولیت برنامه ریزی و ادامه آن را خود بپذیرد، صورت می گیرد. است??اده گسترده از تکالی?? خانگی باعث می شود که نیل به هد?? های درمانی زودتر و با کارایی بیش تری انجام پذیرد. در مراحل بعدی درمان، بیمار خود مسؤولیت اجرا و برنامه ریزی را برعهده می گیرد.

پی نوشت ها :

 

58. Avoidance Behavior.

59. S.J. Rachmn & R.L. Hodgson (1980), Obsessions and Compulsions, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.

60. Diagnostic and Statistical ManuaI of Menta Disorder (DSM- IV).

61 گیل اس استکتی، درمان ر??تاری وسواس، ترجمه عباس بخشی پور، تبریز، مؤسسه انتشاراتی روان پویا، 1376.

62. Perfectibility.

63. Morality.

64. M.H. Freeston, R. haducuer, F. Gagnon & N. Thibodeau (1993), "Belifs about Obsessional Thoughts", Journal of Psychopathology and Behavioral Asse ssment, 15, 1-27.

65 وسواس، برداشت ها و درمان ر??تاری، گیل اس استکتی و همکاران، ترجمه امیر هوشنگ مهریار، تهران، پویا، 1373.

66. P.M.Salkovskis, D. Westbrook, J. Davis, A. Jeavons & A. Gledhill (1994), Effects of Neutalizing of in Trusive Thoughts: An Experiment Investigation.

67 بهروز میلانی ??ر، بهداشت روانی،تهران،قومس،1372،ص53

68. P.M. Salkovskis, C. Richards & E. Forrester (1995), The Relation between Obsessional Problems and Intrusive Thoughts: Behavioral and Cognitive Psychothrapy, 23, 281, 299.

69 ر.ک.به: کیت هاوتون و همکاران، پیشین.

70. form.

71. Content.

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1221[/ATTACH]

 

مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی

 

روش های ارزیابی مورد است??اده در شناخت ر??تار درمانگری

 

1. شرح کلی ماهیت مسأله

 

این مرحله طی مصاحبه آغازین و با است??اده از سؤال های باز ، مانند «ممکن است درباره مسأله ای که این اواخر داشته اید، توضیح دهید» آغاز می شود. آن گاه مصاحبه کننده با طرح سؤالی درباره تأثیر آن مسأله در طی ه??ته گذشته ، دامنه را کمی محدودتر می سازد. وقتی تصویری کلی از مسائل موجود بیمار ??راهم آمد، نمونه هایی از وقوع مسأله در زمان های اخیر، مورد توجه قرار می گیرد. درمانگر باید سعی کند درباره پیوندهای کارکردی ممکن سرنخ هایی پیدا کند و به ویژه رویدادهایی را که احتمالاً ا??کار یا ر??تارهای خاصی رابرمی انگیزانند، مورد توجه قرار دهد.

2. شرح ت??صیلی و اختصاصی و تحلیل ر??تاری

 

وقتی تصویری کلی ??راهم آمد، مصاحبه وارد تحلیل ت??صیلی می شود و بدین منظور ، از نمونه های اختصاصی، که مسأله را مشخص می سازند، است??اده می گردد. درمانگر می تواند این کار را بر حسب نظام های پاسخی سازمان دهی کند؛ به این معنا که درباره جنبه های شناختی ذهنی ، هیجانی، ??یزیولوژیک و ر??تاری مسأله به پرسش بپردازد و از سؤال های مستقیم است??اده کند و در هر نظام پاسخی، اطلاعاتی درباره ا??کار وسواسی ، برانگیزاننده های آن، اجتناب و آیین مندی ??راهم آورد. در هر مرحله، درستی درک ارزیابی کننده از مسأله، با ارائه خلاصه هایی از گ??ته های درمانجو وارسی می شود.

ال??. جنبه شناختی ذهنی

 

در ارزیابی تجربه ذهنی وسواس ، توجه اصلی به شکل(72) (??کر، تصویر یا تکانه) و محتوای(73) ا??کار مزاحم معطو?? می شود. محتوای ا??کار هر ??رد، ویژه(74) است و باید به ت??صیل مورد ارزیابی قرار گیرد. برانگیزاننده های ذهنی ا??کار وسواسی را نیز می توان همزمان با ارزیابی محتوای این ا??کار، مورد ارزیابی قرار داد. این برانگیزاننده ها ممکن است ا??کار، تصورات یا تکانه های غیر وسواسی باشند.

از سوی دیگر ، آیین مندی های ذهنی نیز باید ارزیابی شوند و بدین منظور ، از درمانجو درباره حوادث اخیری، که ??کر وسواسی را برمی انگیخته اند ، به دقت سؤال می شود. در این سؤال ها ا??کار یا تصاویری که بیمار در ذهنش شکل می دهد، یا هر نوع ??عالیت ذهنی که آگاهانه پدید می آورد یا می خواهد به مرحله عمل برساند، مورد توجه قرار می گیرد.

به دلیل آن که اجتناب (رویگردانی) ممکن است به صورت شناختی یا ذهنی صورت پذیرد، بیمار سعی می کند درباره هیچ چیز ??کر نکند یا سراسیمه می خواهد درباره سایر چیزها بیندیشد. این امر نه تنها از رویارویی و ارزیابی مجدّد که قبلاً به آن اشاره شد جلوگیری می کند، بلکه بر عکس ، اشتغال ذهنی درباره چیزهایی را که بیمار نمی خواهد درباره آن ها ??کر کند، بیش تر می سازد. بنابراین، مهم است بدانیم که آیا بیمار ا??کار وسواسی خود را جزو لاین??ک شخصیت خود می داند یا نه. همچنین مهم است بدانیم میزان مقاومت بیمار در مورد وسواس ها و نیز آیین مندی های مربوط به آن ها چقدر و چگونه است؛ زیرا این مقاومت، در پذیرش دلیل درمانگر برای جلوگیری از واکنش بیمار مؤثر است. همچنین لازم است میزان بی معنا بودن ا??کار یا ر??تارهای وسواسی از نظر بیمار ، مورد ارزیابی قرار گیرد.

ب. جنبه هیجانی

 

تغییرات خلقی مرتبط با وقوع وسواس ، بخصوص اضطراب ، ناراحتی و ا??سردگی ، حتما باید مورد بررسی قرار گیرند. این گرایش وجود دارد که اضطراب ، هیجانی مسلط ??رض شود ، اما بسیاری از بیماران ، اثر هیجانی وسواس را ناراحتی، تنش خاص، خشم یا انزجار ذکر می کنند. باید معلوم شود که آیا تغییرات خلقی ، قبل از ا??کار و ر??تارهای وسواسی ات??اق می ا??تند یا به دنبال آن ها.

ج. ر??تارها

 

ارزیابی ر??تارها، اهمیتی اساسی دارد. هر ر??تاری که ا??کار وسواسی را برمی انگیزد، از رویارویی با آن ها جلوگیری می کند (اجتناب) ، آن ها را پایان می بخشد یا از آن ها ممانعت به عمل می آورد، به ت??صیل مورد ارزیابی قرار می گیرد و بنابراین، در مورد هر ر??تاری اطلاعات دقیقی ??راهم می آید.

این اطلاعات شکل واقعی ر??تار ، طول مدت وقوع ، ??راوانی و ثبات ر??تار را در بر می گیرند. همچنین عواملی که شدت ر??تار را کم و زیاد می کنند مورد ارزیابی قرار می گیرند. این عوامل ممکن است موقعیتی ، عاط??ی ، شناختی و یا بین ??ردی و اجتماعی باشند.

د. عوامل ??یزیولوژیک

 

زمانی که احساس های جسمی، خود منشأ ناراحتی به حساب می آیند ، این قسمت از ارزیابی بخصوص ضروری است؛ زیرا احساس هاس جسمی ممکن است ا??کار و ر??تارهای وسواسی را برانگیزانند (مثلاً ، در یک مورد ، بیمار هرگاه احساس می کرد بدنش عرق کرده است، تصور آلودگی پیدا می کرد و باید خود را می شست.) گاهی ممکن است تغییرات بدنی ناشی از ر??تار وسواسی باشند و مثلاً بر اثر شست وشوی زیاد پوست آسیب ببیند.

ه. زمینه بروز مشکل

 

ارزیابی کلی درباره تاریخچه بیماری ضروری است. شرایط مربوط به آغاز مشکل بسیار مهم است. شروع مشکل در نوجوانی، در جامعه پذیری و توانایی عمومی بیمار برای مقابله اثر می گذارد. از سوی دیگر ، دخالت و نقش سایر ا??راد خانواده در ر??تار وسواسی بیمار باید ارزیابی شود. اثر مشکل بر کار ، روابط جنسی و خانوادگی ??رد باید مورد بررسی قرار گیرد. آخرین بخش مهم در مصاحبه ر??تاری، ارزیابی ارزش کارکردی نشانه ها و توجه دادن بیمار به سود وزیان نسبی تغییر است. در پایان مصاحبه ارزیابی، درمانگر باید درباره ماهیت و دامنه مشکل ، یک صورت بندی اولیه به دست دهد و این ??رمول بندی باید با بیمار در میان گذاشته شود تا به دنبال آن ، بتوان منطق درمان را مطرح کرد. در این بحث، حتما باید اهمیت «خودکنترلی»(75) و همکاری در درمان مورد تأکید قرار گیرد. همچنین می توان برای روشن نمودن جزئیات مشکل، از آزمون های ر??تاری، مصاحبه با بستگان و ا??راد خانواده ، سنجش های پرسشنامه ای و خود بازبینی(76) به صورت یادداشت روزانه ا??کار و اعمال وسواسی نیز است??اده کرد. (هاوتون و همکاران، 1989، ترجمه قاسم زاده 1376)

به طور کلی، رویارویی و جلوگیری از واکنش از بهترین ??نون برای درمان وسواس همراه با ر??تار اجباری آشکار است و شامل روش های ذیل می شود:

1. رویارویی ارادی و عمدی با همه موقعیت های اجتنابی؛

2. رویارویی مستقیم با محرّک های ترسناک ، از جمله ا??کار مزاحم؛

3. جلوگیری از آیین مندی های اجباری و ر??تارهای خنثی ساز، از جمله ر??تارهای ناآشکار.

درمان وسواس های بدون ر??تار اجباری آشکار ، مبتنی بر دو روش «عادت آموزی» و «ایجاد وق??ه و ??کر» است. «عادت آموزی» بر این ??رض استوار است که تمرین های اولیه باید به طور مکرّر و پیش بینی پذیر ، ا??کاری را طی دوره لازم برای کاهش اضطراب، برانگیزاند و در عین حال، هر نوع اجتناب نه??ته و ر??تارهای خنثی ساز را متوق?? سازد. وقتی در بیمار نسبت به محرّک های پیش بینی پذیر عادت ایجاد شد ، درمان به سوی محرّک های پیش بینی ناپذیر و ایجاد عادت سوق داده می شود و این کار در حالی صورت می گیرد که بیمار هنوز اضطراب دارد. هد?? از ایجاد وق??ه در ??کر این است که راهبردی به منظور کنار گذاشتن ا??کار ??راهم بیاورد و از این رهگذر ، دوام آن ها را کم کند. این امر ممکن است بر ا??زایش احساس کنترل بیمار و در نتیجه ، در کاهش ناراحتی او اثر بگذارد. در الگوی شناختی ر??تاری ، پیش بینی می شود که ا??کار وسواسی بر اثر خنثی سازی و اجتناب تداوم یابند. بنابراین ، با است??اده از روش مؤثر ایجاد وق??ه در ??کر ، سعی می شود برنامه ای نیز در جهت حذ?? خنثی سازی و از جمله ، حذ?? کسب اطمینان و خاطر جمع شدن و نیز اجتناب تنظیم شود.(77)

به دلیل آن که در شناخت ر??تار درمانگری بر اهمیت نقش ??رایندهای شناختی و ر??تاری در شکل گیری و تداوم اختلالات روان شناختی و کاربرد روش های تجربی مبتنی بر ر??تارگرایی و شناخت گرایی ، برای درمان الگوهای پاسخ دهی نادرست ، تأکید می گردد و با توجه به این که تل??یق ??نون شناختی با درمان های ر??تاری موجود ، رویکرد غالب در درمان اختلالات روانی است،(78) به سایر ??نون ر??تاری مؤثر در درمان OCD اشاره می شود. این ??نون عبارتند از : رویارویی تجسّمی یا تخیّلی، شوخی و مزاح ، تنش زدایی، نیت متناقض ، تل??ن زدن ، درمان به روش بارداری ، که خود شامل روش های خودکنترلی، آموزش هایی برای توق?? تشری??ات وسواسی، روش های تدریجی (به تأخیر انداختن واکنش)، نظارت شدید و روش های انزجاری می شود.

خلاصه و نتیجه گیری

 

در رویکرد شناختی ر??تاری، وسواس به عنوان ا??کار ، تکانه ها یا تصورات مزاحم و ناخواسته ای تعری?? می شود که ??رد کنترلی بر آن ها ندارد و عملکرد اجتماعی، شغلی، خانوادگی و تحصیلی او را تحت تأثیر قرار می دهند و برای وی آش??تگی و اضطراب ایجاد می کنند. ??رد برای تسکین اضطراب و آش??تگی خود ، به طور موقّت، به خنثی سازی روی می آورد و این خنثی سازی، شکل ر??تارهای وسواسی و اجباری به خود می گیرد.

در دیدگاه اسلامی، منظور از «وسوسه» یا «وسواس» به عنوان یک اختلال روانی ، همان وسواس ??کری است که توسط شیطان برانگیخته می شود؛ زیرا کار شیطان آن است که ا??راد را به سوی ا??کار ناخواسته ، مزاحم و مذموم بکشاند تا بدین وسیله، ر??تارهای ناپسند و اعمال نادرستی از آنان صادر شود. به عبارت دیگر ، نسبت دادن این اندیشه ها و ا??کار مزاحم، ناخواسته و نادرست به شیطان، دلالت بر اجباری بودن آن ها و غیرقابل کنترل بودن این ا??کار توسط ??رد دارد.

همچنین در متون و منابع اسلامی به اضطراب زا بودن وسواس نیز اشاره شده و «وسواس عملی» به عنوان نتیجه و پیامدی از «وسواس ??کری» مطرح شده است. بنابراین ، به طور کلی ، می توان استنتاج نمود که در هر دو رویکرد، به تعری?? مشابهی از وسواس برمی خوریم و در این زمینه ، ت??اوت محسوسی بین دو رویکرد موجود نیست.

اگرچه محتوای وسواس از ??ردی به ??رد دیگر مت??اوت است، اما شایع ترین وسواس ها عبارتند از: وسواس آلودگی، ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگری، داشتن ر??تارهای غیراجتماعی ، اشتغال به امور جنسی غیرطبیعی، وسواس های مذهبی، نظم و ترتیب، وسواس های بی معنا و ا??کاری در مورد مرگ خود یا عزیزان و وابستگان.

در ارتباط با محتوای وسواس، اگرچه متون و منابع اسلامی بیش تر به وسواس هایی در ارتباط با انجام اعمال و ??رایض مذهبی و دینی نظیر شک در تعداد رکعات نماز ، وضو ، غسل ، نیت نماز ، تکبیرة الاحرام، قرائت، وسواس در طهارت و نجاست (شست وشو) اشاره شده است، با این حال، به انواع دیگر وسواس همچون وسواس در مورد سلامتی و ترس از بیماری، داشتن اندیشه های بیهوده (وسواس اعتقادی)، وسواس در ارتباط با مرگ ، برزخ ، قبر ، دوزخ و معاد ، وسواس های ا??راطی مانند داشتن ا??کار و عقاید غیرمنطقی و ناعاقلانه و وسواس جدال و کشمکش نیز اشاره شده است. به طور کلی، در رویکردهای گوناگون، علایم و نوع ا??کار و حرکات اجباری تقریبا مشابه هستند و بر علایم خاصی مثل تشری??ات و آیین مندی های ر??تاری، نشخوارهای ذهنی و ??کری و اجتناب تأکید شده است.

مشهورترین اشکال بالینی تشری??ات «شست وشو و پاکیزگی» است و تظاهر دیگر وسواس تشری??ات «وارسی» است که با هد?? جلوگیری از ??اجعه های ویژه ای همچون آتش سوزی ، دزدی و مانند آن طراحی می شوند. اَشکال دیگر تشری??ات به صورت «نظم و ترتیب» و «احتکار» مشاهده می شود. تشری??ات یا نشخوارهای ذهنی، که برای کاهش تشویش و ناراحتی برانگیخته می شوند، توسط ترس های وسواسی طراحی می گردند و شامل شمارش و وردخوانی و مانند آن هستند.

در متون و منابع اسلامی نیز به هر سه مورد مزبور یعنی «اعمال و آیین مندی های وسواسی» ، «ا??کار وسواسی یا نشخوارهای ذهنی و ??کری» و «اجتناب» اشاره شده است. در احادیث و روایات تأکید شده است که ??رد مبتلا به وسواس برای اجتناب از ا??کار ناخواسته و مزاحم، به ر??تارهای اجباری پناه می برد (اجتناب). در متون اسلامی، به این موضوع نیز اشاره شده است که اعمال و ر??تارهای اجباری ناشی از ا??کار و اندیشه های ناخواسته و مزاحم هستند که ??رد کنترلی بر آن ها ندارد و ناشی از وسوسه شیطان هستند.

در ارتباط با سبب شناسی وسواس، رویکردهای شناختی ر??تاری بر چگونگی ادراک و ارزیابی پدیده ها توسط ??رد تأکید دارند و این اختلال را ناشی از پردازش شناختی نادرست و غیر منطقی ا??راد مبتلا می دانند. ا??راد مبتلا به وسواس نه تنها دارای احساس مسؤولیت و احساس گناه ا??راطی و شدید برای رخ دادن حوادث و وقایع می باشند، بلکه باورهای نادرستی در مورد شایستگی ها و لیاقت های خود دارند که ناشی از کمال گرایی ا??راطی یا اخلاق گرایی متعالی آن هاست. همچنین این ا??راد به طور ا??راطی و شدیدی به ا??کار مزاحم و ناخواسته ای که تجربه می کنند اهمیت می دهند و تعبیر و ت??سیرهای ??اجعه آمیزی از این ا??کار دارند.

در متون و منابع اسلامی، در زمینه سبب شناسی وسواس ، هم به نقش ??رایندهای شناختی و عقلانی مانند «عدم رشد عقلی»، «ضع?? در اراده و تسلیم شدن در برابر ا??کار شیطانی» ، «عدم اعتماد به ن??س»، «توجه ا??راطی به غرق بودن در برابر غرایز و شهوات» و «امیال کاذب» و نیز به نقش عوامل ??یزیولوژیک همچون «سوء هاضمه» و هم به نقش عوامل عاط??ی و هیجانی مانند « اضطراب » اشاره شده است.

یکی از نکات اساسی که در هر دو رویکرد بر آن تأکید بسیار می شود، مسأله پیش گیری و درمان است. درباره پیش گیری، نظریه پردازان شناختی بر شناخت منطقی تأکید می کنند و اعتقاد دارند که ایجاد احساس امنیت ، آرامش و تعادل روانی و شناخت منطقی می توانند عوامل مؤثری در پیش گیری از اختلالات روانی باشند واین تحقق نمی یابد، مگر در پرتو تربیت صحیح و درست ا??راد و جامعه ای با زمینه مناسب برای پذیرش ا??راد سازگار و متعادل.

به دلیل این که نظریه های ر??تارگرایی بر یادگیری و ارائه الگوهای ر??تاری صحیح و منطقی تأکید می ورزند، پیش گیری طبق رویکرد «شناخت ر??تار درمانگری» شامل ارائه الگوهای صحیح ر??تاری از طریق تقویت و پاداش و روش حذ?? یا تنبیه و شرطی سازی می باشد. البته باید متذکر شد که کارایی این روش ها بیش تر در حیطه پیش گیری ثانویه به اثبات رسیده است. در دیدگاه اسلامی، راهکارهایی که از ابتلا به اختلالات روانی ، از جمله وسواس ??کری عملی، پیش گیری می کنند، شامل روش های ذکر شده در رویکردهای روان کاوی، زیست شناختی ، شناختی و ر??تاری می باشند. برخی از این راهکارها عبارتند از: پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی ، عدم به کارگیری شیوه های سلبی در تربیت مانند تنبیه و تهدید ، جلوگیری از بروز عوامل زمینه ساز اختلالات روانی، همچون اضطراب و ترس ، ایجاد تعادل و نظم در کلیه برنامه های زندگی، دادن آگاهی صحیح یعنی ایجاد شناخت منطقی در ا??راد نسبت به وظای?? شرعی و اجتماعی ، است??اده از گیاهان دارویی مانند سدر و ایجاد اشتغال ذهنی (قرائت قرآن و ذکر).

در زمینه درمان اختلال وسواس ??کری عملی، رویکرد «شناخت ر??تار درمانگری» متأثر از نظریه سالکوسکیس (1989) تأکید می کند که اگرچه «مواجهه طولانی مدت با جلوگیری از پاسخ» در درمان بعضی از انواع وسواس مو??قیت آمیز می باشد، اما برای سایر ا??راد مبتلا به اختلال، مانند ا??رادی که دارای ا??سردگی شدید و یا عقاید بیش بها داده شده هستند، سودمند نمی باشد. بنابراین، در این رویکرد ، بر شناسایی و اصلاح ارزیابی های من??ی و ا??کار مداخله گر ، اصلاح نگرش های مربوط به احساس مسؤولیت و جلوگیری از خنثی سازی ، که در پی ارزیابی متأثر از احساس مسؤولیت پدید می آید، تأکید می شود.

این در حالی است که بر اساس متون و منابع اسلامی (آیات، احادیث و روایات) ، می توان از روش ها و ??نون گوناگون شناختی، معنوی، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان این اختلال است??اده کرد. در واقع ، در رویکرد اسلامی ، بر تمام ابعاد و جنبه های این اختلال تأکید شده و درمان های گوناگونی از این قبیل در آن به چشم می خورند. آگاه سازی ??رد وسواسی از وضع نابهنجار خود و موقعیتی که در ارتباط با خداوند دارد ، پرورش عزّت ن??س و تبیین منا??ات آن با وسواس و بندگی شیطان، تغییر موقعیت در مورد اعمال وسواسی، پناه بردن به خداوند (توکّل به خداوند) و توجه قلبی و زبانی (ذکر خدا و ذکر اهل بیت علیهم السلام )، اکت??ا به واجبات و ترک مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهیز از اعمال غیرضروری، توجه دادن به الگوها و اسوه ها در اعمال دینی و تشریح ر??تار معصومان علیهم السلام ، غرقه سازی در امور معنوی، حسّاسیت زدایی و زدودن اشکال از ذهن ??رد وسواسی، تأکید بر روزه داری و پرهیز از پرخوری و درمان های دارویی مانند مصر?? بعضی از مواد غذایی، به ویژه انار، خرما، سیب و روغن زیتون و انجام اعمالی که موجب موقعیت روانی ویژه و شادابی و آرامش ??رد می گردد، مانند خضاب و رنگ کردن مو، بی اعتنایی به شک و تردید و مراقبت مستمر از ??رد مبتلا به وسواس و کنترل پیوسته ا??کار و اعمال وی.

بنابراین، ??نون درمانی برگر??ته از متون اسلامی شامل ??نون درمان شناختی، ر??تاری و دارویی است. همچنین نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر و کارامدی بیش تر این ??نون به صورت ترکیبی است، تا به کارگیری این ??نون به تنهایی؛ زیرا به کارگیری ??نون مزبور به صورت ترکیبی، اثر تعاملی و یا دست کم اثر تجمعی دارد و به بهبودی سریع تر ، بیش تر و پایدار این اختلال منجر می شود. بنابراین، می توان نتیجه گر??ت که شیوه های پیش گیرانه و درمانی رویکرد اسلامی به وسواس، کلی تر، کامل تر و کارامدتر می باشند.

پی نوشت ها :

 

72. Idiosyncratic.

73. Self0 ontrol.

74. Self - monitoring.

75. P.M. Salkovskis, P. Cambell (1994), Thought Suppression in Naturally.

76. P.M. Salkovskis, Cognitive - Behavioral Factors and The Persisstence of Intrusive Thoughts in Obsessional Problems: Behaviors Research and Theory, 27, 677, 682 / P.M. Salkovskis & H.C. Warwick (1988), Cognitve Theorg of Obsessive Compulsive Disorder: In the Theory and Practice of Cognitive Theory (Perris, C.Blackburn, I.M. and Perris H. eds), P.P 376 - 395, Springer, Heidelbery.

 

••• سایر منابع

1. The Etiology of Obsessive - Compulsive Disorder Behavior and Research, 35 (3), 211- 219.

2. Occuring negative In Trusive Thoughts: Behavior Research and Therapy, 32, 1-8.

3. American Psychiatric Association (1994), Diagnostic, and Statistical "Manual of Mental Disorders", Fourth Edition.

4. P.M. Salkovskis (1985), Obsessional - Compulsive Problems: Acognitive - Behavioral analysis; Behavior Research and Therapy, 23, 571 - 583.

5. I.M. Marks (1986), Fears, Phobias and Rizuals (New York: Oxford University Press).

6. S. Rachman (1996), Obsessions, Responsibility, and Guilt: Behavior Research and Therapy, 31, 149 - 254.

7. S. Rechman, R. Hodgson & I.M. Marks (1971), How to Remain Neutral: An Experimental Analysis of Neutralization: Behavior Research and Therapy, 34, 889- 898.

8. A.E. Bergin (1991), "Values and Religious lssues in Psycho Therapy and Mental Health". American Psychologist, 45, 394- 403.

9. O. Conner, K. Todorov, c. Rebillard, S. Borgeat & M. Brault (1999) "Cognitive - Behavior Therapy and Medication in The Treatment of Obsessive - Compulsive Disorder, Canadian, journal of Psychiatry, 44 (1), 64- 72.

10.M.J. Kozak, M.R. Liedowitz & E.B. Foa (2000), Cognitive Behavior Therapy and Pharmacotherapy for Obsessive - Compulive Disorde, Goodman, Waynek, Rudorfer, Maltt Hew, V. (Eds), Personality and Clinical Psychology Series.

11. S. Rachman (1997), A Cognitive Theory of Obsessions: Behavior Research and Therapy, 35, 793- 802.

12. P.M. Salkovskis & D. Westbrook (1989) Behavior Therapy and Obsessional Rumminations: Can Failure be Turned in to Success, Behavior Research and Therapy, 27, 149 - 160.

 

 

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1222[/ATTACH]

 

 

یکی از بیماری*های روانی که اندیشه جامعه امروزی ما را سخت درگیر خود کرده است، بیماری روانی وسواس می باشد.

امروزه، ا??راد زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می*کنند و نه تنها با خود، بلکه با اطرا??یان خود نیز درگیری*هایی پیدا کرده*اند. شخص وسواس، همیشه خود را از دیگران برتر، بهتر و پاکیزه*تر می*بیند و همین، موجب دلگیری و رنجش اطرا??یان می*شود. وسواس انواع گوناگونی دارد: وسواس ??کری، اخلاقی و عملی و باید بدانیم، همان طور که شستشوهای بیش از اندازه، پیامدهای تلخ و ناگواری را به دنبال دارد، وسواس ??کری هم با پریشان ??کری ها و ناآرامی*هایی که زائیده پندارهای غلط شخص بد ??کر می*باشد، در نشست* و برخاست*ها و روابط اجتماعی، موجب اختلا??*های دامنه داری می*شود که همه را در آتش سوزان خود می*سوزاند و خ***تر می*کند.

عوامل و ریشه*های بیماری وسواس، عبارتند از :

1. اختلالات روانی

 

متاس??انه ، وجود یک سلسله آش??تگی*های روانی باعث می*شود که شخص دچار شک شود و پیوسته جان و روح خود را، در معرض نا آرامی و نگرانی قرار دهد که ما در رویارویی با این ا??راد،به روشنی، این نگرانی را در چشمان و ر??تارشان می*بینیم!

2. نداشتن شناخت و آگاهی

 

نا آگاهی در زمینه احکام دینی و عبادت*ها موجب بروز این بیماری می*شود، حال آنکه دین اسلام س??ارش کرده است که از به رنج انداختن خود بپرهیزیم.

3. وسوسه*های شیطانی

 

بزرگ*ترین ریشه وسواس ، همین تلقین*های شیطانی است.خداوند ، در کتاب آسمانی خویش می*??رماید: بگو از شر شیطان وسوسه گر به خداوند آدمیان پناه می*برم!

از این رو،جلوگیری از ن??وذ شیطان در کارهای روزمره و به ویژه در هنگام عبادت (نماز، روزه، اعمال حج و…) که حساس*ترین لحظه حضور شیطان برای جدایی انداختن میان عابد و معبود می*باشد، بسیار ضروری است.و در این صورت است که، شیطان به ناتوانی خود پی می برد.

4. عامل وراثت

 

همانطور که ??رزندان ویژگی*های ظاهری مانند: قد و شکل و… را از راه ژنتیک دریا??ت می کنند، از نظر روانی نیز، از پدر و مادر ارث می برند که با روش*های درست تربیتی و چیرگی بر اراده می*توان، تا اندازه زیادی، به برطر?? ساختن این کمبود پرداخت.

5. بحرانهای دوران نوجوانی

 

در این دوران نیز،به دلیل دگرگونی*های بسیار، برای نوجوان دغدغه ها و آش??تگی*های روحی و روانی زیادی وجود دارد که به طور طبیعی، بر ??کر و روان او تاثیر می*گذارد و به شکل بیماری وسواس نمود می*یابد.

6. روش*های تربیتی نامطلوب

 

بیشتر وقت*ها، پدر و مادر در تربیت ??رزندان خود دچار زیاده*روی و یا کوتاهی می*شوند. بی توجهی در دوران کودکی، وجود ضربه*ها و استرس*های روحی ناشی از درگیری*های خانوادگی وجدایی پدر و مادر باعث می*شود که ??رزندان در دوران نوجوانی و جوانی برای ابراز شخصیت و جلب توجه، به این شکل خود را مطرح کنند!

پیامدهای بیماری وسواس

 

در میان زیان*های ناشی از این بیماری، می*توان به زیان*های ??ردی، اجتماعی، اقتصادی و اعتقادی اشاره کرد.

ال??: زیان*های ??ردی

 

1. خارج شدن از محور طاعت و خلوص نیت، به خاطر از دست دادن حالت بندگی.

2. به هدر دادن وقت پر ارزشی که می*تواند در راستای کارهای بهتر و م??یدتری است??اده شود.

3. بی محتوا شدن عبادت و از دست ر??تن هد?? اصلی عبادت که ??روتنی در برابر پروردگار می باشد، چنان که گاهی توجه بیش از اندازه، به تل??ظ و قرائت در نماز، از حضور قلب و رکن اصلی نماز می*کاهد.

4. بدعت*گذاری در دین؛ شخص وسواس ، به دلیل نداشتن تمرکز ??کری، چیز تازه*ای را اضا??ه یا کم می*کند.

امام باقر(علیه السلام) در این باره می ??رمایند:«کل بدعة ضلالة، وکل ضلالة سبیلها الی النار؛ هر بدعتی، گونه*ای گمراهی خواهد بود و هر گمراهی هم، راهی به سوی آتش جهنم خواهد بود».

5. آخرین ضرر ??ردی این بیماری، گاهی، باطل شدن عبادت می باشد.

ب: زیانهای اجتماعی

 

1. گوشه گیری و انزوا طلبی، به خاطر ارتباط نداشتن با دیگران و بدبینی و بد گمانی نسبت به ا??راد.

2. آزار اطرا??یان، به دلیل وقت گذرانی بیهوده و در نتیجه، معطل کردن دیگران.

امام صادق(علیه السلام) می*??رماید: روز قیامت، آنگاه که کسانی که بندگان خدا را به زحمت انداخته*اند ، ??را خوانده می*شوند، گروهی حرکت می کنند که در چهره آنان گوشتی وجود ندارد، آن وقت گ??ته می*شود: هؤلاء الذین آذوا المؤمنین؛ اینها ا??رادی هستند که در دنیا موحبات آزار اهل ایمان را ??راهم کرده*اند.

3. زمینه گناه سازی: بدین معنی که شخص وسواس، به دلیل بد گمانی و حساسیت*های نابجای سایرین ، گاهی خیلی راحت،به آنها تهمت می*زند و دروغ می*گوید، در حالی که خداوند در کتاب آسمانی خویش می*??رماید: یا ایها الّذین آمنوا اجتنبوا کثیرا مّن الظن انّ بعض الظن اثم؛ ای اهل ایمان، از بسیاری گمان بردنها خودداری کنید؛ زیرا برخی از گمان بردنها، گناه می باشد.(سوره حجرات،ایه 12)

4. بد جلوه دادن چهره دین

5. ایجاد اختلا??ات خانوادگی

راههای درمان بیماری وسواس

 

همان گونه که برای بیماری*های دیگر راه چاره و درمان وجود دارد ، معالجه بیماری وسواس نیز دو مرحله دارد:

1. مطالعه و بررسی در دستورات دین

2. به کار بردن شیوه*های درمان وسواس.

ال??: مطالعه در احکام و برنامه*های دینی

 

1. در مورد پاکی

آنچه در مورد «طهارت و نجاست» باید بدانیم ، این است که بیشتر ??قیهان ، چیزهای نجس را در 11 مورد دانسته و غیر از این، همه چیز پاک است، مگر این که به نجس بودن آن یقین شود که در سه حالت ، می*توان اطمینان پیدا کرد که چیزی نجس است:1. خود انسان یقین پیدا کند،2. کسی که چیزی را در اختیار دارد، مانند همسر و کارمند بگویند، این جسم نجس است،3. دو مرد عادل گواهی بدهند که آن چیز نجس است.

2. در مورد وضو و غسل

به همان اندازه که وضو و غسل را باید با دقت انجام دهیم ، همانطور هم باید از ریختن آب زیاد خودداری کنیم و همچنین؛ اگر چنانچه آبی در اختیار نبود، می*توان از خاک به جای آب است??اده کرد و تیمم کرده قرآن می*??رماید: ??لم تجدوا ماء ، ??تیمموا صعیدا طیبا؛ اگر آبی نیا??تید ، که با آن وضو بگیرید یا غسل کنید، پس تیمم کنید.(سوره مائده،ایه 6)

3. در مورد نماز خواندن

وسواس و دقت بیش از اندازه در نماز ، گاهی موجب باطل شدن نماز می*شود. در عین حال، به منظور جلوگیری از شک زیاد،ر??تن به نماز جماعت در مساجد روش پسندیده*ای است؛ زیرا از جمله مواردی که می*توان به شک بی اعتنا بود، شک امام و مأموم می*باشد. به این ترتیب شک*های بعد از سلام، بعد از وقت، کثیر الشک و شک در نمازهای مستحبی موجب باطل شدن نماز نمی*شود.

4. در مورد روزه

با توجه به ایه: ??من کان منکم مریضاً أو علی س??ر ??عدّة من ایام اخر و علی الّذین یطیقونه ??دیة طعام مسکین…؛ در روز گر??تن برای ا??راد بیمار، مسا??ر، مردان پیرو زنان باردار و شیرده و غیره ار??اق در نظر گر??ته شده است و نیازی به مشقت انداختن خود نمی*باشد.(سوره بقره،ایه 184)

در ادامه همین بحث ، در مورد جهاد برای ا??راد ناتوان نیز معا??یت قرار داده شده و دین ما هرگز ما را به سختی نینداخته است.

ب: راههای درمان وسواس

 

1. توجه به عاقبت وسواس؛2. مراجعه به پزشک و یا مشاورین اجتماعی؛ 3. برنامه غذایی مناسب.

ال??: در این مورد، خوردن «انار» و نیز تص??یه خون از وسواس جلوگیری می*کند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می ??رماید: «هر کس انار بخورد، قلب او نورانی می گردد و وسوسه،* تا چهل روز از او برطر?? می*شود».

ب: آب نیسان رومی که مدت آن از 23 ??روردین تا 30 روز بعد می*باشد.

با توجه به ??رموده پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) داروی همه دردها ، همین آب نیسان معر??ی شده است.

4. مسواک زدن و است??اده از «سدر» و خضاب؛5. عبادت و توسل؛6. تلقین به ن??س؛7. توجه به موازین اسلامی و شرعی.

ت??اوت و سواس و احتیاط

 

در این بخش، لازم به یادآوری است که بگوئیم: میان وسواس و احتیاط کاری ت??اوت*هایی وجود دارد. چنانچه در احادیث ، احتیاط، راه نجات معر??ی شده است و عملی پسندیده می باشد.

مرحوم «محمد حسن نج??ی» صاحب کتاب ارزشمند «جواهر الکلام» می*نویسند: اگر احتیاط سبب وسواس شود ، ممنوع و حرام است.

در پایان امید آن داریم که خداوند ما را از وسوسه های شیطانی دور بدارد.و در این راستا ، به این نکته توجه می*کنیم که: ان الظّن لا یغنی من الحق شیئ .(سوره یونس،ایه 36)

ظن و گمان انسان را بحق نمی رساند و آنچه موجب اعتبار است ، علم و یقین می*باشد.

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1223[/ATTACH]

 

 

آیا شما هر بار که کسی به دستگیره*های درب منزل*تان دست می*زند، آن*ها را پاک می*کنید؟ آیا شما برای این*که پای*تان را بر روی ترک*های پیاده*رو نگذارید، گام تان را بلندتر برمی*دارید، یا این*که احساس می*کنید مجبور هستید آن*قدر دست*های*تان را بشویید که مجروح و ترک*خورده شوند؟ احساس اجبار به انجام این تشری??ات به*طور تکرار*شونده ، ممکن است نشانه*ی این امر باشد که شما اختلال وسواس ??کری-عملی دارید. اگر شما اختلال وسواس داشته باشید، ممکن است ر??تارهای تکرارشونده، تمام زندگی*تان را پرکنند. در این*صورت، پریشانی، ا??کار ناخواسته یا تصاویری دارید که برای شما م??هومی ندارند. این ا??کار یا تصاویر، با وجود تلاش شما برای نادیده گر??تن*شان، مدام بازمی*گردند. شما ممکن است برای مخ??ی*کردن وسواس*تان، از ترس این*که دوستان و همکاران*تان اسم دیوانه را روی شما نگذارند، بسیار عذاب بکشید.

علائم و نشانه*ها

 

علائم اختلال وسواس ??کری-عملی می*توانند شدید و وقت*گیر باشند. به*عنوان مثال، کسی که دست*هایش به میکروب آلوده شده (یک وسواس ??کری)، ممکن است هر روز ، ساعت*ها به شستن آن*ها مشغول شود (تکرار جبری) و ممکن است تمرکز او بر روی شست*وشو آن*قدر زیاد باشد که نتواند کار دیگری را به انجام برساند.

وسواس*های ??کری

 

وسواس*های ??کری ، عقاید ، ا??کار ، تصاویر یا برانگیزش*های ناخواسته ، مداوم و تکرارشونده*ای هستند که شما به*طور غیرارادی تجربه می*کنید و بی*معنی به*نظر می*رسند. این وسواس*ها به*طور عموم ، وقتی شما سعی*می*کنید به چیزهای دیگری ??کر کنید یا کارهای دیگری را انجام دهید ، مزاحم شما می*شوند. در زیر ، مثال*هایی از وسواس*های ??کری آورده شده است:

- ترس از سرایت بیماری از طریق دست*دادن یا لمس*کردن اشیایی که دیگران لمس کرده*اند.

- شک در مورد این*که درب را ق??ل کرده یا اجاق*گاز را خاموش کرده*اید.

- ا??کار تکرارشونده در مورد این*که شما در یک تصاد?? به شخص صدمه زده*اید.

- احساس پریشانی وقتی که اشیاء مرتب نیستند یا به*طور مناسب در یک خط قرار نگر??ته*اند یا در بهترین حالت خود قرار ندارند.

- تصاویر ذهنی آزاردیدن ??رزندتان

- برانگیختگی برای ??ریاد زدن به *طور وقیحانه در مکان های نامناسب

- خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس می*شود مانند دست*دادن

- آماس پوست به دلیل شست*وشوی مداوم دست

- زخم پوست به دلیل خارش آن

- کم*شدن موی سر یا محل*های کچلی به دلیل کشیدن مو

تکرارهای اجباری

 

تکرارهای جبری، ر??تارهای جبری هستند که احساس می*کنید مجبور به انجام آن*ها می*باشید. این*گونه ر??تارهای تکراری، به*منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب و پریشانی ناشی از وسواس*های شما انجام می*شود. به*عنوان مثال، اگر شما اعتقاد داشته باشید که با اتومبیل**تان با کسی تصاد?? کرده*اید، به این علت که نمی*توانید از تردیدهای*تان خلاص شوید، ممکن است به*د??عات، به آن محل بازگردید. عوامل تشدید*کننده:زمانی تصور می*شد که اختلال وسواس، حالت نادری می*باشد اما امروزه، از سایر اختلال*های دیگر شایع*تر بوده و تنها بزرگسالان را تحت*تأثیر قرار نداده است. این اختلال اغلب در دوره*ی بلوغ یا اوایل کودکی، به*طور معمول در حدود 10* سالگی و در بزرگسالان در حدود 21* سالگی شروع می*شود.

چندین عامل، موجب تشدید این اختلال در ا??راد می*شود:

1) سابقه*ی خانوادگی :

 

داشتن پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده که دارای این اختلال باشند، می*تواند خطر ابتلا به اختلال وسواس ??کری-عملی را در شما ا??زایش دهد. با این*وجود، محققان هیچ ژنی که در اختلال وسواس دخیل باشد را شناسایی نکرده*اند.

2) حوادث استرس*زا در زندگی :

 

اگر شما به*شدت به استرس واکنش نشان دهید یا در برابر عوامل استرس*زا آسیب*پذیر باشید، ممکن است خطر ابتلا به اختلال وسواس در شما ا??زایش یابد.

3) بارداری :

 

برخی مطالعات نشان می*دهند که زنان باردار و زنانی که به*تازگی مادر شده*اند، در معرض خطر بیش*تری قرار دارند ولی علت آن، مشخص نیست. در این*گونه موارد، علائم اختلال وسواس به*طور عمده بر روی ا??کار صدمه*زدن به نوزاد متمرکز می*شود.

چه هنگام در جست*وجوی توصیه*های روان*شناختی باشیم؟

 

بین کمال*گرا بودن و داشتن اختلال وسواس ??کری- عملی، ??رق وجود دارد. ممکن است شما ک?? منزل*تان را آن*قدر تمیز نگه*دارید که برق بزند یا این*که بخواهید خرت*و*پرت*های*تان را مرتب قرار دهید. این مسأله به*طور لزوم به این معنی نیست که شما اختلال وسواس دارید. در اختلال وسواس ??کری- عملی ، کی??یت زندگی شما به*گونه*ای آزار دهنده ا??ت می*کند چرا که این وضعیت ، بیش*تر?? اوقات شما را اشغال می*کند و درگیر انجام ر??تارهای تکراری و اجباری می*شوید. بسیاری از بزرگسالان ، از وسواس*های خود و این*که بیش*تر آن*ها بی*معنی هستند ، آگاه می*باشند اما کودکان ممکن است متوجه نشوند مشکل دارند. با این حال، زندگی هر دو، به*طور معنی*داری تحت*تأثیر این اختلال قرار می*گیرد. کودکان ممکن است حضور در مدرسه را سخت بدانند و بزرگسالان کار کردن برای*شان دشوار باشد. چنان*چه وسواس*ها زندگی شما را تحت *تأثیر قرار داده* است، با یک روان*شناس در ارتباط باشید. ا??راد وسواسی به*طور عموم ، از وضعیت*شان خجل و سرشکسته هستند ولی حتی اگر تکرار جبری در شما به**طور عمیق تثبیت شده باشد، می*توان آن را درمان نمود.

برخی علت*ها:

 

1) زیستی:

 

برخی محققان اعتقاد دارند اختلال وسواس، درنتیجه*ی تغییرات شیمیایی در بدن است.

2) عوامل محیطی:

 

گاهی اختلال وسواس، بر اثر عادت*های ر??تاری که با گذشت *زمان، آموخته و در درون ??رد نهادینه می*شود، به*وجود می*آید.

3) سروتونین ناکا??ی:

 

سطح ناکا??ی سروتونین که یکی از گیرنده*های مغزی شماست، می*تواند به اختلال وسواس دامن بزند. برخی مطالعات که تصاویر مغزی ا??راد دارای اختلال وسواس را با ا??رادی که دارای این اختلال نمی*باشند، مقایسه می*کند، اختلا??اتی را در الگوهای عملکرد مغزی نشان*می*دهد. به*علاوه ، ا??راد دارای اختلال وسواس که داروهایی مصر?? می*کنند که عملکرد سروتونین را تقویت کند، اغلب علائم وسواس کمتری دارند. درمانچنان*چه وسواس ??کری-عملی درمان نشود، زندگی را نامطلوب و غیرلذت*بخش می*سازد. ممکن است احساس کنید توسط وسواس اسیر شده*اید چراکه نمی*توانید ??عالیت*های عادی روزمره*تان را انجام دهید. هرچه شما وقت بیش*تری را به ر??تارهای وسواس و تکرارهای اجباری اختصاص دهید، مدرسه، کار و روابط اجتماعی*تان بیش*تر آسیب می*بینند. اختلال وسواس ??کری-عملی هم*چنین می*تواند خطر خودکشی را ا??زایش دهد چراکه موجب پریشانی و تضعی?? روحیه می*شود. هم*چنین به دلیل گرایش ا??راد به مکانیزم*های ناسالم برای کنارآمدن با این اختلال، خطر است??اده از الکل و مواد مخدر را ا??زایش می*دهد.

درمان اختلال وسواس، ممکن است بسیار مشکل باشد با این حال، سه رویکرد وجود دارد که می*تواند این اختلال را تحت کنترل درآورد:

1) روان درمانی :

 

نوعی روان*درمانی به نام درمان ر??تاری-شناختی، به*عنوان مؤثرترین شیوه*ی درمان وسواس در هر دو مورد کودکان و بزرگسالان شناخته شده است. درمان ر??تاری-شناختی، الگوهای ا??کار تکراری شما را به*گونه*ای بازسازی می*کند که دیگر، ر??تارهای تکراری و جبری شما ضرورتی نداشته باشد. این شیوه*ی درمان، به*صورت در معرض قراردادن تدریجی شما به یک شئ ترسناک یا ایجادکننده*ی وسواس مانند کثی??ی و آموزش روش*های سالم برای کنارآمدن با آن انجام می*شود. یادگر??تن ??نون و الگوهای جدید ??کری، مستلزم تلاش و تمرین است ولی ارزشش را دارد. بسیاری از ا??راد مبتلا، با اجرای این شیوه*ی درمان، بهبود پیدا کرده*اند.

2) دارو درمانی :

 

بسیاری از ا??راد، از داروهای خاص روان*پزشکی است??اده می*کنند به*ویژه برخی داروها از قبیل داروهای ضدا??سردگی که تمامی این داروها، عوارض جانبی و نکات ایمنی دارند. ممکن است شما چندین دارو را امتحان کنید تا ببینید کدام*یک برای*تان م??ید و قابل تحمل است.

3) مراقبت شخصی:

 

اختلال وسواس، یک بیماری مزمن است بدین**معنا که می*تواند به*مدت طولانی، بخشی از زندگی شما را تشکیل دهد. با این حال، مراقبت شخصی، یکی از عوامل کنترل*کننده و تخ??ی??*دهنده*ی این اختلال می*باشد.مراحل مراقبت شخصی، شامل موارد زیر است :

- به برنامه*ی درمانی خود ادامه دهید حتی اگر در بعضی مواقع ، ناراحت*کننده و مستلزم مبارزه*طلبیدن باشد.

- داروهای خود را طبق دستور مصر?? کنید و درخصوص عوارض جانبی و موارد دیگر، با متخصصان این امر مشورت کنید.

- به منظور در میان نهادن تجربیاتتان در شرایط مشابه با دیگران، به یک گروه حمایتی ملحق شوید.

- لیستی از حمایت دوستان محبوبی که در مواقع سخت می*توانند موجب دلداری*تان شوند را تهیه کنید.

- در مورد اختلالتان، اطلاعات کسب کنید تا این*که ??رق بین واقعیت و ا??سانه را دریابید.

- به*جای منزوی شدن، در ??عالیت*های اجتماعی مشارکت کنید.

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1224[/ATTACH]

 

« واي چقدر وسواسي هستي » !

اگر کسي به شما اين جمله را بگويد مسلما ناراحت مي شويد و مي گوييد :

« نه ، من خيلي بهداشتي هستم.»

اما براي اينکه واقعا به ديگران و بیشتر از همه به خودتان ثابت کنيد که وسواسي نيستيد مطلب زيرا بخوانید و ببينيد آيا واقعا شما وسواسي هستيد يا نه. و اگر وسواسي هستيد راهي براي اين معضل بيابيد. ما آدم ها وسواس را بي مورد مي دانيم اما وسواس حالتي اجبارگونه است که به ناچار تسليم آن مي شويم. وقتي از ??کري مزاحم يا تصوراتي بي اساس به اضطراب مي ا??تيم ، دچار وسواس هستيم. ا??کار وسواس گونه يا وسواس هايي که با بررسي و ترديد همراه است معمولا شخص را به طر?? تشويش و نگراني سوق مي دهد. نگراني ها ، ترديدها و باورهاي خرا??ي که معمولا در زندگي روزمره شايع هستند اگر جنبه ا??راطي و شديد به خود بگيرند وسواس ناميده مي شوند. مثلا يک ??رد در هنگام شستشوي دست و يا بدن و يا بازرسي و چک کردن، به صورت خيلي زياد و شديد دست به اين عمل بزند که در مواقع وجود مانع ??رد دچار اضطراب و استرس شود. علائمي مانند ن??رت و يا نگراني از د??ع ترشحات بدن ، ترس از احتمال وقوع ات??اقي وحشتناک ، زهدورزي و عبادت م??رط، اعتقاد به اعداد سور و نحس ، مسواک زدن شديد و م??رط ، رسيدن به سرو وضع خود به نحو ا??راطي ، مو کندن از بدن و ناخن جويدن هم ممکن است از علائم وسواس باشد. اين بيماري در مواردي با ا??سردگي همراه مي باشد. اگر درصدد يا??تن ريشه وسواس هستيد بايد بدانيد عامل وراثت در به وجود آوردن آن نقش مهمي ندارد. وسواس بيشتر اوقات بر اثر الگوبرداري از والدين جنبه عادت به خود مي گيرد. بنابراين علت اساسي آن تربيت و محروميت هاي شديد دوران کودکي و خطاي والدين است. کمال طلبي ، غرور کامل بودن، عدم اعتماد به ن??س و احساس ناامني در ايجاد وسواس نقش موثري اي??ا مي کنند. حال اگر ايرادگيري، سرکو??ت مدام پدر و مادر ، سرزنش و ملامت و ا??راط در مراقبت را به آن اضا??ه کنيم، مي بينيم که از کودک بي گناه ، انساني مردد، ??اقد اعتماد به ن??س و مضطرب ساخته مي شود. گاه وسواس در زندگي خانوادگي نيز نقش ويرانگري را بازي مي کند به عنوان مثال اگر وسواس زني ناشي از کمال طلبي باشد ، مايل است همسرش بي عيب و نقص باشد و هرگاه شوهر، اشتباهي مرتکب شود ، به شدت عصباني مي شود. شوهر وسواسي که براي کاهش اضطراب هاي خود به نظم و مقررات شديد پناه مي برد، به همسر خود دستورهاي پي درپي مي دهد که در نتيجه زن دست و پاي خود را گم مي کند و احساس مي کند که دائما تحت مراقبت شوهر است. اگر زني از آلوده شدن به شئي کثي?? ترس داشته يا نسبت به آن شرطي شده باشد، ناچار است براي تخ??ي?? اضطراب هاي خود به شستن و آب کشيدن ظر?? هاي خانه روي بياورد. گاهي اوقات وسواس در کودکان هم ديده شده است که بر اثر سخت گيري هاي بيش از حد براي کودک در مسائل بهداشتي، باعث ايجاد وسواس و يا اختلالات ر??تاري در کودک شده است. چنانچه آموزش بهداشتي و اقدامات بهداشتي طبق اصول علمي و به جا و مناسب باشد مشکلات آنها کمتر خواهد بود. پس براي اينکه کودک دچار وسواس نشود به او در مسائل بهداشتي بيش از حد سخت نگيريد. اختلال وسواس به دو صورت ??کري و عملي نمود مي کند و در تمام سنين رخ مي دهد اما در سنين جواني کمي شايع تر مي باشد.

1 ) وسواس عملي :

وسواس عملي اعمال اجباري هستند که شخص بارها و بارها و بر طبق يکسري قواعد و مناسکي براي خنثي کردن ا??کار وسواسي خود اقدام به انجام آن مي کند. شايع ترين نوع وسواس عملي عبارتند از: وارسي ، شستشو ، شمارش ، پرسيدن و يا اعترا?? ، تقارن و دقت و ذخيره سازي و يا انبار نمودن مي باشد.

2 ) وسواس ??کري :

وسواس ??کري ا??کار و يا تصاويري هستند که مکررا رخ مي دهند و احساس مي شود خارج از کنترل هستند که شخص نمي خواهد اين ا??کار را داشته باشد و آنها را ناراحت کننده ,مزاحم و بي معنا تلقي مي کند. شايع ترين نوع وسواس ??کري عبارتند از : ترس هاي آلودگي به ميکروب ها و چرک ، ترديد و شک نسبت به انجام دادن درست يک کار ، ا??کار مزاحم در خصوص تکرار يا عمل پرخاشگرانه يا جنسي ، تقارن و يا دقت بيش از حد و شک ديني و يا اخلاقي م??رط.

علائم وسواس

 

علائم ناهنجاري وسواسي - جبري طي??ي از خ??ي?? تا شديد را در برمي گيرد. عده اي ممکن است ??قط به ??کرهاي وسواسي دچار باشند. برخي ممکن است بتوانند ا??کار وسواسي و ر??تارهاي جبري خود را براي مدت کوتاهي مهار کنند و بدينوسيله علائم خود را در مدرسه يا محل کار پنهان کنند. اما هنگامي که وضعيت شديد تر مي شود ، اختلال وسواسي - جبري آنقدر زندگي ??رد را اشغال مي کند که ديگر نمي تواند در ??عاليت هاي روزانه عملکرد داشته باشد چون بسياري از وقت خود را صر?? مراسم وسواسي خود مي کند. ناهنجاري وسواسي - جبري گاهي همراه ا??سردگي ، اختلالات تغذيه اي ، ناهنجاري سو» مصر?? مواد ، يک ناهنجاري شخصيتي، ناهنجاري نقصان توجه يا ديگر ناهنجاري هاي اضطرابي باشد. اين اختلالات همراه، در ترکيب با تمايل به پنهان کردن مشکل، تشخيص و درمان ناهنجاري را بسيار مشکل مي کنند. و بدين ترتيب ا??راد مبتلا به ناهنجاري وسواسي - جبري تا سال ها پس از شروع علائم هيچ درماني دريا??ت نمي کنند.

راه حل هايي براي بهبود وسواس

 

اختلالات وسواسي - اجباري از ديرباز يکي از پيچيده ترين و مقاوم ترين اختلالات نوروتيک (عصبي) شناخته شده و بدون مراجعه به متخصص به آساني درمان پذير نيست. برخي اقدامات اوليه که به بهبود نسبي اين مشکل کمک مي کند، به شرح زير است :

ال??) روش حساسيت زدايي :

با اين روش از اضطراب ها و تشويش هاي خود کم کنيد تا نياز به واکنش جانشيني که به نظر آرام بخش مي آيد، نداشته باشيد.

ب) روش نيت متضاد :

شخص وسواسي بايد سعي کند در ذهن ، خود را با موقعيت هاي گوناگوني که از آنها مي ترسد روبه رو سازد، يعني به صورت ارادي بالاترين اشتباه يا شکست را در ذهن مجسم نمايد و به خود تلقين کند در بدترين شرايط هم ات??اق مهمي نخواهد ا??تاد.

ج) روش اشباع سازي :

آدم وسواسي بايد ا??کار وسواس گونه خود را پشت سر هم برزبان آورد يا آن را روي يک ص??حه کاغذ بنويسد تا غيرمنطقي بودنش به او ثابت شود.

د) روش مواجهه :

آدم وسواسي بايد به اشيايي که به نظرش آلوده مي آيد دائما دست بزند. اين روش معمولا در درمان وسواس ناشي از ترس هاي ناشناخته هم موثر است.

ه) تقويت اعتماد به ن??س و توجه شديد به ارزش ها :

هر قدر اعتماد به ن??س بيشتر شود ، اضطراب هاي ناشي از وسواس هاي ??کري کاهش مي يابد.

و) تغيير آب و هوا ، محيط زندگي، محل کار :

زندگي در جمع و حشر و نشر با آدم ها در ??رونشاندن اضطراب هاي ناشي از وسواس ??کري موثر است.

شيوه هاي رهايي از وسواس ??کري در تصميم گيري

 

1 ) هنگام تصميم گيري به خود ترديد راه ندهيد. اجازه ندهيد ا??کار من??ي بر شما مسلط شود وگرنه نمي توانيد هيچ کاري انجام بدهيد. بايد هميشه ديدي مثبت نسبت به توانايي هاي خود داشته باشيد.

2 ) اگر از عواقب احتمالي تصميم خود هراس داشته باشيد ، قادر به تصميم گيري نخواهيد بود ، ??کر شکست را از خود دور کنيد تا بتوانيد بر وسواس خويش غلبه کنيد.

3 ) تا زماني که کاملا به اشتباه بودن تصميمتان پي نبرده ايد ، آن را تغيير ندهيد. تا رسيدن به نتيجه نهايي حوصله به خرج دهيد هيچ کاري را نيمه کاره رها نکنيد. از اين شاخ به آن شاخ پريدن هيچ حاصلي در بر ندارد.

4 ) اجازه ندهيد ديگران در تصميم گيري شما دخالت کنند، مگر اينکه قصد مشورت داشته باشيد، در هر حال بکوشيد تصميم نهايي را خود بگيريد.

5 ) هيچ گاه عجولانه تصميم نگيريد. ممکن است شکست بخوريد و شکست زمينه وسواس را بيشتر مي کند، به طوري که ديگر قادر به تصميم گيري نخواهيد بود.

توصيه به خانواده ها در مورد بيمار وسواسي

 

1 ) استرس و موارد بحران وضعيت بيمار را بدتر کرده و احتمال عود را ا??زايش مي دهد. لذا علي رغم ايجاد مشکلات و آش??تگي در خانواده به واسطه اين بيماري در منزل سعي نمايند ??ضاي آرامي برقرار باشد.

2 ) بيمار نياز به درک خود از طر?? ديگران دا رد لذا پايين آوردن انتظارات به طور موقت ، مهربان و شکيبا بودن کمک کننده خواهد بود.

3 ) بدانيد بيمار براي ر??ع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه مي زند و هيچ کس به اندازه خود او از ر??تارهايش متن??ر نمي باشد. لذا از قضاوت و يا مسخره نمودن اعمال او حذر نمايند.

4 ) شما درگير ر??تارهاي وسواس گونه بيمار نشويد اما حد و حدود اين اعمال بايد به روشني مشخص شده و ??رد وسواسي طبق همان محدوديت ها و قواعد عمل نمايد.

5 ) به بيمار جهت ترک اعمال خود ??شار وارد نياوريد.

6 ) حرکات ر??تاري که براي بيمار بسيار سخت است و قادر به انجام آن نمي باشد به صورت آهسته و در دراز مدت تغيير دهيد و هميشه تغييرات را به بيمار گوشزد نماييد.

7 ) خشونت ، تهديد به خودکشي و يا ديگرکشي را جدي بگيريد.

8 ) بايد مواظب اعتمادبه ن??س بيمار باشيد و به جاي او تصميم نگيريد ولي در تصميم گيري او را کمک نماييد.

9 ) ??عاليت هاي روزانه مثل دويدن ، شنا و ورزش هاي گوناگون که باعث صر?? انرژي مي شود را زياد نماييد.

10 ) تلاش مو??قيت آميز ??رد براي مو??قيت در برابر وسواس را مورد تشويق قرار دهيد.

11 ) دائم ر??تارها و علائم بيماري را زير نظر داشته باشيد درصورت ظهور علائم جديد و علائم عود مسئله را با درمانگر در ميان بگذاريد.

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1225[/ATTACH]

 

وسواس چیست ؟

 

وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده ا??کار ناخوشایند . اگر چه ??رد می ??همد که این ا??کار نامناسب وغیر عادی است لیکن قادر به دور کردن آنها نیست . وسواس تا اندازه ای در همه ا??راد بشر وجود دارد و مظاهر آن در شک و تردید ، عدم قدرت در تمرکز ??کری ، ??راموشی و گاهی کم خوابی دیده می شود .

وسواس هنگامی غیر عادی محسوب می شود که شخص مبتلا به آن می ??همد که ??کری که او را به خود مشغول کرده بسیار قوی است و سعی می کند که آنرا از خود دور سازد ولی چون قادر نیست احساس می نماید که ??کر مذکور بر او مسلط شده است .

وسواس یک ایده ، ??کر ، تصور ، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت ???به شخصیت??? خود بوده از غیر عادى و نابهنجار بودن ر??تار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نوروزهاى شدید مى???دانند که تعادل روانى و ر??تارى را از بیمار سلب و او را در سازگارى با محیط دچار اشکال مى???سازد و این عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است.

روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معر??ى مى???کنند و آن را حالتى مى???دانند که در آن ، ??کر، میل، یا عقیده???اى خاص ، که اغلب وهم???آمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى???گیرد، آنچنان که حتى اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامى???دارد که حتى ر??تارى را برخلا?? میل و خواسته???اش انجام دهد و بیمار هر چند به بیهودگى کار یا ا??کار خودآگاه است اما نمى???تواند از قید آن رهایى یابد.

وسواس به صورتهاى مختل?? بروز مى???کند و در بیمار مبتلاى به آن این موارد ملاحظه مى???شود :

اجتناب ؛ تکرار و مداومت ؛ تردید ؛ شک در عبادت ؛ ترس ؛ دقت و نظم ا??راطى ؛ اجبار و الزام ؛ احساس بن بست ؛ عناد و لجاجت.

علائم دیگر:

 

در مواردى وسواس بصورت ، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جایى، درآوردن جامه خود ، بیقرارى، بهانه???گیرى ، بى???خوابى، بدخوابى، بى???اشتهایى،… متجلى مى???شود آنچنانکه به اطرا??یانش این احساس دست مى???دهد که نکند دیوانه شده باشد.

اشخاصی که مبتلا به وسواس هستند اعتماد به ن??س ندارند و خود را موجودی بی ارزش و ناچیز می شمارند. ولی چون نمی توانند ا??کار وسواس را دور اندازند. بیشتر احساس مقاومت می کنند.

اینگونه ا??راد معمولا بسیار تکامل جو می باشند. لیستی از علائم و مقیاس های درجه بندی در اینجا آورده شده است که برای تشخیص اختلالات روانی وسواس ??کری عملی کمک خواهد کرد. ولی هیچ لیستی کلی نمی تواند چنین کاری انجام دهد، شما باید با پزشک خود یا یک روانشناس مشورت کنید تا اطمینان یابید.

اختلالات دیگر از جمله ا??سردگی و اضطراب می توانند تا حدودی مشکلات مشابهی را با عث شود.پس اگر شما بعضی ازاین علائم را دارا هستید، حتما بدان معنی نیست که بیماری شما اختلال روانی وسواس ??کری – عملی است .

بنابراین مهمترین سوالی که شما باید بپرسید این است که آیا ا??کار ، عادتها سد راه زندگی شغلی ، زندگی اجتماعی یا زندگی خصوصی شما هستند؟

مقیاس وسواس ??کری- عملی

 

مواردی که ذیلا می آیند مقیاس اندازه گیری شدت وسواس ??کری عملی است که معمولا در کلینیک ها اندازه گیری میشود. بهبود آن معمولا با درمان انجام می شود گر چه علائم بیماری شخص به مرور زمان ممکن است تغییر یابد.

جزئی

 

شخص مدت کوتاهی را برای مقاومت در برابر علائم صر?? می کند و تقریبا هیچ گونه تداخلی در ??عالیت های روزمره وجود ندارد.

ر??تار وسواس ??کری – عملی غیر قابل تشخیص درمعاینات بالینی

 

علائم ملایم بوده و قابل توجه برای خود شخص و برای بیننده می باشد و باعث تداخل ملایمی در زندگی شخص می شود که شاید مدت زمان کوتاهی در مقابل آنان ایستادگی شود. علائم به آسانی برای دیگران قابل تحمل هستند.

ر??تار وسواس ??کری- عملی کلینیکی

 

علائم تداخل مشخصی با زندگی معمولی دارند، شخص انرژی زیادی را برای مقاومت و کمک گر??تن از دیگران صر?? می کند تا امور زندگی روزمره ی خود را بگذراند

ر??تار وسواس ??کری- عملی شدید

 

علائم بیماری در این مرحله عاجز کننده و مداخله گرند. ??عالیت روزمره یک کشمکش ??عال است شخص شاید تمام وقت خود را برای ایستادگی در برابر علائم صر?? کند و کمک زیادی را از اطرا??یان برای ای??ای وظی??ه ی خود جلب نماید.

ر??تار وسواسی ??کری – عملی بسیار شدید

 

علائم کاملا ??لج کننده هستند شخص نظارت مستقیمی را در اموری مانند خوردن، خوابیدن و غیره نیاز دارد. حتی جزئی ترین تصمیم گیری ها یا جزئی ترین ??عالیت ها حمایت پرسنل را طلب می کند این شدید ترین حالت است .

اگر شما خود را در شماره ی ۷ یا بالاتر از آن قیاس کرده اید بهتر است مشورتی با یک روانپزشک یا روانشناس داشته باشید ولی اگر با مو??قیت علائم خود را می توانید کنار بگذارید. یک مشاور شاید به شما کمک کند نحوه ی زندگی خود را بهتر نمایید.

انواع وسواس :

 

وسواسهایى که تمام ??کر و اندیشه ا??راد را تحت تاثیر قرار داده و احاطه???شان مى???کند معمولا بصورتهاى زیر است:

1- وسواس ??کرى :

 

این وسواس بصورتهاى مختل?? خود را نشان مى???دهد که برخى از نمونه???هاى آن بشرح زیر است:

اندیشه درباره بدن :

 

بدین گونه که بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و ??کرى بیمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه مى???کند و در صدد به???دست آوردن دارویى جدید براى سلامت ???بدن است.

ر??تار حال یا گذشته :

 

مثلا در این رابطه مى???اندیشد که چرا در گذشته چنین و چنان کرده؟ آیا حق داشته است ??لان کار را انجام دهد یا نه؟ و یا آیا امروز که مرتکب ??لان عملى مى???شود آیا درست مى???اندیشد یا نه؟ تصمیمات او رواست???یا ناروا ؟

در رابطه با اعتقادات: زمانى ??کر وسواسى زمینه را براى تضادها و مغایرت???هاى اعتقادى ??راهم مى???سازد. مسایلى در زمینه حیات و ممات، خیر و شر ، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مى???دارد.

اندیشه ا??راطى:

 

زمانى وسواس در مورد امرى بصورت ا??راط در قبول یا رد آن است??? با اینکه بیمار خلا?? آن را در نظر دارد ولى بصورتى است که گویى اندیشه مزاحمى بر او مسلط است که او را ناگزیر به د??اع از یک اندیشه غلط مى???سازد ، از آن د??اع و یا آن را طرد مى???کند بدون اینکه آن مساله کوچکترین ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارویى عقیده???اى ا??راطى پیدا مى???کند بگونه???اى که طول عمر ، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصر?? آن دارو مى???داند ، اگرچه در اثر مصر?? به چنان نتیجه???اى دست نیابد.

۲- وسواس عملى:

 

وسواس عملى به شکلهاى گوناگون خود را بروز مى???دهد که ما به نمونه???ها و مواردى از آن اشاره مى???کنیم :

شستشوى مکرر: مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس مى???دانند و این بیمارى در نزد زنان رایج تر است.

ر??تار منحر??انه:

 

جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و این امر حتى در ا??رادى دیده مى???شود که هیچ???گونه نیاز مادى ندارند.

دقت وسواسى:

 

نمونه???اش را در منظم کردن دگمه لباس و… مى???بینیم و وضعیت ??رد بگونه???اى است که گویى از این امر احساس آرامش مى???کند.

شمردن:

 

شمردن و شمارش???ها در مواردى مى???تواند از همین قبیل بحساب آید مثل شمردن نرده???ها با اصرار بر این که اشتباهى در این امر صورت نگیرد.

راه ر??تن:

 

گاهى وسواس???ها بصورت راه ر??تن اجبارى است. شخص از این سو به آن سو راه مى???رود و اصرار دارد که تعداد قدمها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا ??اصله بین دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.

۳- وسواس ترس:

 

صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى – ترس از مرگ – ترس از د??ع – ترس از محیط محدود – ترس از امرى خلا?? اخلاق – ترس از تحقق آرزو.

۴- وسواس الزام:

 

در این نوع وسواس نمى???تواند خود را از انجام عمل و یا ??کرى بیرون آورد و در صورت رهایى از آن ??کر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پدید خواهد آمد.

وسواس در چه کسانی بروز می کند؟

 

ال??) در رابطه با سن

تجارب حیات عادى ا??راد نشان مى???دهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در ا??راد پایه گر??ته و تدریجا رشد مى???کند. اگر در آن ایام شرایط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دوره???اى پدید مى???آید وگرنه بیمارى سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایى که خود بیمار به ستوه مى???آید.

ب) در رابطه باهوش:

بررسیهاى علمى نشان داده???اند که وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى???هایى که داراى هوش اندک و یا با درجه ضعی?? باشند بسیار کمند بر این اساس ر??تار آنها نباید حمل بر کم???هوشى شان شود.

ج) در رابطه با اعتقاد:

د) در رابطه با شخصیت و محیط:

تجارب نشان داده???اند آنهایى که در زندگى شخصى حساس???ترند امکان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین ??رزندانى که والدینشان معمولا محکومشان مى???کنند این بیمارى بیشتر دیده مى???شود.

پاره???اى از تحقیقات نشان داده???اند که شخصیت والدین و حتى ص??ات ژنتیکى، روابط همگن خویى و محیطى در این امور مؤثرند بهمین نظر وسواس در بین دوقلوهاى یکسان بیشتر دیده مى???شود تا در دیگران، اگر چه ریشه???هاى اساسى و کلى این امر کاملا مشهود نیست.

مساله شخصیت را اگر با دامنه???اى وسیعتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که این امر حتى در برگیرنده ا??راد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلا?? بیمارى هیسترى است که اغلب در جوامع عقب نگه داشته شده دیده مى???شود، در جوامع بظاهر متمدن و پیشر??ته و حتى در بین ا??راد هوشمند هم بمیزانى قابل توجه دیده مى???شود.

ریشه???هاى خانوادگى وسواس

 

در مورد ریشه و سبب این بیمارى مطالب بسیارى ذکر شده که اهم آنها عبارتند از وراثت ، شخصیت زیر ساز یا الحاقى، وضع هوشى ، عوامل اجتماعى ، عوامل خانوادگى ، عوامل ات??اقى ، رقابت???ها ، منع???ها و… که ما ذیلا به مواردى از آن اشاره مى???کنیم.

ال??) وراثت:

تحقیقات برخى از صاحبنظران نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسیها ، این بیمارى را از والدین خود به ارث برده???اند، اگرچه گروهى دیگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قایل شده???اند، انتقال زمینه???هاى عصبى مى???تواند ریشه و عاملى در این راه باشد.

ب) تربیت :

در این مورد مباحثى قابل ذکرند که اهم آنها عبارتند از:

۱- دوران کودکى:

اعتقاد گروهى از محققان این است که پنجاه درصد وسواس???هاى ا??راد در سنین جوانى و پس از آن از دوران کودکى پایه???گذارى شده و تاریخچه زندگى آنها حاکى از دوران کودکى ویژه???اى است که در آن کشمکش???ها و مقاومت???ها و سرسختى???هاى ??وق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواسته???هاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.

۲- شیوه تربیت:

در پیدایش گسترش وسواس براى شیوه تربیت والدین نقش ??وق العاده???اى را باید قایل شد. بررسیها نشان مى???دهد مادران حساس و کمال جو بصورتى ناخودآگاه زمینه را براى وسواسى شدن ??رزندان ??راهم مى???کنند و مخصوصا والدینى که ر??تار ط??ل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقیق مى???خواهند و انعطا?? پذیرى کمترى دارند در این رابطه مقصرند. تربیت??? خشک و مقرراتى در پیدایش و گسترش این بیمارى زیاد مؤثر است. نحوه از شیر گر??تن کودک بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظا??ت و طهارت و کنترل کودک در ر??تار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است.

۳- تحقیر کودک:

عده???اى از بیماران وسواسى کسانى هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که: آدم بى عرضه???اى هستى، لیاقت ندارى، در خور آدم نیستى، بدرد زندگى نمى???خورى… و از بابت عدم لیاقت??? خود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد سرکو??ت ???شنیده و تنبیه شده???اند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را براى ناراحتى عصبى و یا وسواس آنها ??راهم کرده است.

۴- ناامنى???ها:

پاره???اى از تحقیقات نشان داده???اند برخى از آنها که دوران حیات کودکى آش??ته???اى داشته و با ترس و نا امنى همساز بوده???اند بعدها به چنین بیمارى دچار شده???اند. آنها در مرحله کودکى وحشت از آن داشته???اند که نکند کار و ر??تارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکى براى راضى کردن مربیان خود مى???کوشیدند و سعى داشته???اند که دقتى ا??راطى درباره کارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باریک???بینى و موشکا??ى وارد شوند.

۵- منع???ها:

گاهى وسواس ??ردى بزرگسال نشات گر??ته از منع???هاى شدید دوران کودکى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهاى بسیار ، توقعات ??وق العاده از زیر دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق مذاق خواستاران پدید آورد معلوم نیست عاقبت???خوش و میمونى داشته باشد.

۶- خانواده ا??راد وسواسى:

بررسیها نشان داده???اند:

- اغلب وسواسى???ها والدین لجوج داشته???اند که در وظی??ه خواهى از ??رزندان سماجت ???بسیار نشان مى???داده???اند.

- ایرادگیر و عیبجو بوده???اند اگر مختصر لغزشى از ??رزندان خود مى???دیدند ، آن را به رخ ??رزندان مى???کشیدند.

- خسیس و ممسک بوده???اند به طورى که کودک براى دستیابى به هد??ى ناگزیر به شیوه???اى اصرارآمیز بوده است و بالاخره ا??رادى کم گذشت، طعنه زن ، ملامتگر ، بوده???اند و کودک سعى مى???کرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود. (۶)

درمان :

 

براى درمان مى???توان از راه و رسم???ها و وسایل و ابزارى است??اده کرد که یکى از آنها تغییر محیطى است که بیمار در آن زندگى مى???کند.

۱- تغییر آب و هوا:

دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخ??ی?? اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد و این امرى است که اولیاى بیمار مى???توانند به آن اقدام کنند.

۲- تغییر شرایط زندگى:

از شیوه???هاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهاى تجربى نشان مى???دهند که در مواردى با تغییر شرایط زندگى و حتى تغییر خانه و محل کار و زندگى بهبود کامل حاصل مى???شود.

۳- ایجاد اشتغال و سرگرمى:

تطهیرهاى مکرر و دوباره???کارى???ها بدان خاطر است که بیمار وقت و ??رصتى کا??ى براى انجام آن در خود احساس مى???کند و وقت و زمانى ??راخ در اختیار دارد. بدین سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر گردد تا وقت اضا??ى نداشته باشد. اشتغالات یکى پس از دیگرى او را وادار خواهد کرد که نسبت ???به برخى از امور بى???اعتماد گردد ، از جمله وسواس.

۴- زندگى در جمع:

??رد وسواسى را باید از گوشه???گیرى و تنهایى بیرون کشاند. زندگى در میان جمع خود مى???تواند عاملى و سببى براى ر??ع این حالت ???باشد. ترتیب دادن مسا??رتهاى دسته جمعى که در آن همه ا??راد ناگزیر شوند شیوه واحدى را در زندگى پذیرا شوند، در تخ??ی?? و حتى درمان این بیمارى مخصوصا در ا??را کمرو مؤثر است.

۵- شیوه???هاى اخلاقى:

رودربایستى???ها و ملاحظات ??یما بین که هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زیادى سبب تخ??ی?? این بیمارى مى???شود. طرح سؤالات انتقادى توام با لط?? و شیرینى، بویژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگى بیمار بسیار مؤثر است و مى???تواند موجب پیدایش تخ??ی?? هایى در این رابطه شوند و البته باید سعى بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود روح بیمار را نیازارد. احیاى غرور بیمار در مواردى بسیار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خ??ت و خوارى ناشى از پذیرش ر??تارهاى ناموزون وسواسى است و به بیمار قدرت مى???دهد. باید گاهى غرور ??رد را با انتقادى ملایم زیر سؤال برد و با کنایه به او ت??هیم کرد که عرضه اداره و نجات خویش را ندارد تا او بر سر غرور آید و خود را بسازد. باید به او القا کرد که مى???تواند خود را از این وضع نجات دهد. همچنین باید به بیمار اجازه داد که درباره ا??کار خود اگر چه بى معنى است صحبت کند و از انتقاد ناراحت نباشد.

۶- تنگ کردن وقت:

بیش از این هم گ??ته???ایم که گاهى تن دادن به تردیدها ناشى از این است که بیمار خود را در ??راخى وقت و ??رصت ???ببیند و براى درمان ضرورى است که در مواردى وقت را بر ??رد وسواسى تنگ کنند. در چنین مواردى لازم است??? با است??اده از متون و شیوه???هایى او را به کارى مشغول دارید به امر و وظی??ه???اى او را وادار نمایید تا حدى که وقتش تنگ گردد و ناگزیر شود با سر هم کردن عمل و وظی??ه کار و برنامه خود را اگرچه نادرست است??? سریعا انجام دهد. تکرار و مداومت در چنین برنامه???اى در مواردى مى???تواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.

۷- زیرپاگذاردن موضوع وسواس:

در مواردى براى درمان بیمار چاره???اى نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معرو?? به سیم آخر بزند، حتى با پیراهنى که آن را او نجس مى???داند و یا با دست و بدنى که او تطهیر نکرده مى???شمارد و به نماز بایستد و وظی??ه???اش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کارى را که از آن مى???ترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در مى???یابد هیچ واقعه???اى ات??اق نمى???ا??تد.

شیوه???هاى اصولى در درمان وسواس:

 

ال??) روانپزشکى:

اگر ر??تار و یا عمل وسواسى شدید شود نیاز به متخصص روانى و درمانگرى است که در این زمینه اقدام کند. کسى که تعلیمات تخصصى و تحصیلى???اش در روان پزشکى او به او اجازه مى???دهد که براى شناخت ریشه بیمارى و درمان بیمار اقدام نماید. علاوه بر اینکه در زمینه ریشه???یابى???ها کار و تلاش کرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتى بعمل آورده و لااقل حدود ۳۰۰-۲۰۰ ساعتى هم در رابطه با شناخت??? خویش گام برداشته است. اینان اجازه دارند که در موارد لازم نسخه بنویسند و یا داروهایى تجویز کنند و یا شیوه???هاى دیگرى را براى درمان لازم مى???بینند بکار گیرند.

بیماران را گاهى لازم است که در مؤسسات روان???پزشکى و گاهى هم در بیمارستان???ها به طرق روانکاوى و روان???درمانى درمان نمایند و در موارد ضرور باید آنها را بسترى نمود. درمان بیمارى براى برخى از ا??راد بسیار ساده و آسان و براى برخى دیگر بسیار سخت است ; بویژه که شرایط اقتصادى و اجتماعى بیمار هم در این امر مؤثر است.

ب) روان درمانى:

این هم نوعى درمان است که توسط روانکاو یا روانشناس صورت مى???گیرد و آن یک همکارى آزاد بین بیمار و درمان کننده مبتنى بر اعمال متقابل است که بر اساس روابطى نسبتا طولانى و طبق هد?? و برنامه ریزى مشخصى به پیش مى???رود. درمان اختلال به??? صورت مکالمه و صحبت و یا هر شیوه م??یدى که قادر به اصلاح زندگى روانى ??رد باشد انجام مى???گیرد. در این درمان گاهى هم ممکن است دارو مورد است??اده قرار گیرد. البته اصل بر این است که بر اساس شیوه مصاحبه و گ??تگو زمینه براى یک تحول درونى ??راهم شود.

اصولى در روان درمانى: در روان درمانى ا??راد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام که به این جنبه???ها توجه نشود امکان اصلاح و درمان نخواهد بود:

ال?? – اصلاح محیط:

غرض محیط زندگى بیمار ، توجه به امنیت آن، بررسى اصول حاکم بر جنبه???هاى محبتى و انضباطى، نوع روابط و معاشرتها، ??عالیتهاى ت??ریحى، گردشها ، تلاشهاى جمعى، مشارکتها در امور،… است.

ب – ارتباط خوب و مناسب:

در روان درمانى آنچه مهم است داشتن و یا ایجاد روابط خوب و مناسب همدردى و همراهى ، کمک کردن ، دادن اعتبار و رعایت احترام، وانمود کردن حق بجانبى براى بیمار ، تقویت قدرت استدلال ، بیان خوب، خوددارى از سرزنش و… .

ج – روانکاوى و روان درمانى:

که در آن تلاشى براى ریشه???یابى، ایجاد زمینه براى د??اع خود بیمار از وضع و حالات خود گشودن عقده???ها ، توجه دادن بیمار به ریشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و…

مشاوره و درمان روانی:

 

در درمان غیردارویی، از الگوهای مختل?? برای کاهش این اختلال بهره می???گیرند که به برخی از آنها به طور اجمال اشاره می???کنیم زیرا از این تکنیک???ها متناسب با نوع و شدت و ضع?? بیماری است??اده می???شود:

۱) شناخت درمانی ، در این روش طی جلسات مکرر و متعدد ، بینش بیمار درباره تعارضهای درونی خود به کمک روان???درمان???گر تغییر می???یابد.

۲) ر??تار درمانی: روشهای متعدد و متنوعی است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و ??عالیت???هایی جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه ??کر یا عمل وسواس او وا می???دارد.

۳) گاهی نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگی???های احتمالی در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگی آنها می???پردازد.

روشهای کلی درمان:

 

برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آن را انتخاب نمود . ما در این قسمت به برخی از روشهای کلی مبارزه با این حالت اشاره می نماییم.

۱) عدم پاسخ دهی:

مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است . این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و ا??راطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد.

۲) تقابل به ضد:

برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران ، از راههای درمان و ر??ع حساسیت به این امر است . اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود.

۳) ??رمان ایست:

در منابع علمی جدید ، برای متوق?? کردن ا??کار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی است??اده می شود که مهمترین آنها روش توقی?? ??کر نام دارد، بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد ا??کار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، ??ریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان ??کر وسواسی را متوق?? می کند .

درمان دارویی:

 

بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با ??عالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است ، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند ??عالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا ??رد بتواند راحت تر با این مشکل طر?? شود و آن را از خویش براند.

توصیه های عملی

 

1) اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستید ، خود را در معرض چیزهای آلوده و نجس قرار دهید و یا به تجسّم چنین موقعیت???هایی بپردازید و از انجام دادن آن کار خودداری نکنید. ، از ??ردی بخواهید خودش را در معرض این موقعیت???ها یا موضوع???های ذکر شده قرار دهد بدون این که «واکنش بی اختیاری» از خودش نشان دهد.

سپس شما نیز همان کار را انجام دهید. این کار باعث می???شود موضوع???ها یا موقعیت???های اضطراب آور ، کم کم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما کاهش پیدا کند. در واقع ریشه و علت اصلی وسواس (اضطراب) از بین برود.

۲ ) به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.

۳ ) به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه زودتر بر این مشکل ??ایق آیید.

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1226[/ATTACH]

این مقاله به مطالعه درباره رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری اسلامی» و مقایسه آن با رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری سنّتی» در زمینه علایم پیش???گیری و درمان اختلال وسواس ??كری ـ عملی می???پردازد. اختلال وسواس ??كری ـ عملی (OCD)(3) یكی از اختلالات اضطرابی است كه با ت??كر وسواسی، ر??تار اجباری و درجات مت??اوت اضطراب مشخص می???شود. اولین و جامع???ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه (Johane) در سال 1903 انجام داد و پس از آن، رویكردهای روان تحلیلگری، زیست???شناختی، ر??تاری، شناختی و شناختی ـ ر??تاری به بررسی این اختلال پرداختند. در این میان، شناخت ـ ر??تار درمانگری بر پردازش???های شناختی نادرست در شكل???گیری و تداوم این اختلال تأكید كرده، با ایجاد دگرگونی و تغییر نظام شناختی ??رد و بهره???گیری از ??نون و اصول شناختی و ر??تاری، به درمان این اختلال می???پردازد.(4)

از سوی دیگر، در متون اسلامی به نكات ظری?? و كاربردی در ارتباط با این اختلال برمی???خوریم. در این رویكرد، علاوه بر نقش عوامل ??یزیولوژیك و عوامل عاط??ی و هیجانی، بر نقش ??رایندهای شناختی و عقلانی تأكید شده است. همچنین راهبردهای پیشگیرانه و درمانی اسلامی بر تمام جنبه???های درمانی، به ویژه ??نون شناختی، ر??تاری، معنوی، ارتباطی و دارویی، تأكید دارند.

مقاله حاضر درصدد مقایسه رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری سنّتی» با «شناخت ـ ر??تار درمانگری اسلامی» برگر??ته از متون و منابع اسلامی در زمینه علایم، محتوا، سبب???شناسی، پیش???گیری و درمان اختلال وسواس ??كری ـ عملی و شناخت وجود تشابه و تمایز این دو رویكرد در ارتباط با موارد مذكور است.

مقدّمه

«وسواس ??كری ـ عملی» یكی از اختلالات اضطرابی است كه ویژگی???های بارز آن شامل ا??كار وسواسی،(5) تصورات وسواسی،(6) نشخوارهای وسواسی،(7) شك???های وسواسی،(8) تكانه???های وسواسی(9) و آیین???های وسواسی(10) است كه عامل مهمی در ایجاد آش??تگی در ا??راد مبتلا به آن می???باشد و غالبا در عملكرد و سازگاری اجتماعی این ا??راد اختلال ایجاد می???كند. ا??كار وسواسی پیوسته موجب پریشانی بیمار می???شوند و ??رد مبتلا با تلاش نامو??ق، درصدد مقابله با آن???ها برمی???آید. اعمال یا آیین???های وسواسی به صورت ر??تارهایی كلیشه???ای درمی???آیند كه بیمار مدام آن???ها را تكرار می???كند. این اعمال ماهیتا لذتبخش نبوده و م??ید نیستند. علایم خودكار اضطراب غالبا وجود دارند.

ارتباط تنگاتنگی میان علایم وسواسی، به ویژه ا??كار وسواسی، و ا??سردگی وجود دارد. این اختلال در زنان و مردان به طور مساوی وجود دارد و به عنوان اختلالی نه??ته مطرح شده است كه قریب یك درصد از نوجوانان و دو درصد از بزرگ???سالان از آن رنج می???برند. شروع اختلال معمولاً در كودكی یا اوایل بزرگ???سالی است. سیر آن متغیر بوده و احتمالاً بدون علایم عمده ا??سردگی به سوی مزمن شدن پیش می???رود.(11)

این اختلال در طول تاریخ، دامنگیر تعدادی از انسان???ها بوده است. جان بانیان (Bunyan) و چارلز داروین (Darwin) از جمله ا??راد مشهوری به شمار می???روند كه در گذشته مبتلا به این اختلال ??لج???كننده بوده???اند.(12)

در بسیاری از توصی?????های اولیه از این اختلال، محتوای مذهبی آن مورد تأكید قرار گر??ته است. این نوع محتوا راهنمای مهمی در درك ماهیت این اختلال به شمار می???رود. محتوای وسواس???ها منعكس???كننده نگرانی عمده هرعصر به شمار می???روند، خواه این محتوا مربوط به كار شیاطین و آلودگی به وسیله میكروب باشد، خواه مربوط به تشعشع یا خطر ابتلا به ایدز. اگرچه اولین و جامع???ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه در سال 1903 انجام داد، اما تا زمانی كه ??روید راهی به سوی درك عمیق???تر این اختلال نگشود و توصی?? بالینی خوبی از آن به دست نداد، این اختلال به خوبی شناخته نشده بود. با این حال، ناتوانی و ضع?? رویكرد روان تحلیلگری در درمان منجر به شكل???گیری رویكردهای دیگری همچون رویكردهای زیست???شناختی، ر??تاری، شناختی و شناختی ـ ر??تاری در ارتباط با علایم، پدیده???شناسی، سبب???شناسی و درمان این اختلال گردیده است.

عوامل زمینه???ساز اختلال (OCD) شناخته نشده???اند، اما سه علت احتمالی شامل علل عضوی، ژنتیك و تجربیات اولیه بررسی شده???اند.(13) مطالعات درمانی در مورد این اختلال به طور كلی در سه زمینه دارو درمانی، ر??تار درمانی، شناخت درمانی و تركیب درمان???های شناختی ـ ر??تاری با دارو درمانی بوده است.

شناخت ـ ر??تار درمانگری از جمله رویكردهایی است كه بر نقش پردازش???های شناختی نادرست در شكل???گیری و تدام این اختلال تأكید كرده است. در رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری سنّتی»، وسواس به عنوان ا??كار، تصاویر ذهنی و تكانه???های ناخواسته و مزاحم تعری?? شده است و محتوای آن می???تواند شامل وسواس آلودگی با نجاست، آسیب???رسانی به خود و دیگران، ر??تارهای غیرقابل پذیرش از نظر اجتماعی، وسواس???های جنسی و وسواس نظم و ترتیب یا شمارش باشد. همچنین پیش???گیری از وسواس به میزان شناخت ??رد از خود و تعیین در موقعیت???های زندگی او وابسته است. مهم???ترین تدابیر درمانی ذكر شده در این رویكرد شامل رویارویی و جلوگیری از پاسخ است كه طی آن، درمانگر به شناسایی ا??كار خودكار من??ی ??رد پرداخته و با ایجاد تغییر در نظام شناختی و اعتقادی او و است??اده از ??نون شناختی و ر??تاری به درمان وی می???پردازد.(14)

در متون و منابع اسلامی نیز به نكات كاربردی قابل اعتمادی در عرصه وسواس و چگونگی درمان آن برمی???خوریم؛ در آیات متعددی، واژه «وسواس» در قرآن كریم آمده (سوره???های مباركه ناس، اعرا?? و طه) و منظور از آن نوعی اختلال روانی و ??كری است كه متراد?? با ذهاب عقل بوده، باعث می???شود ا??راد به سوی ا??كار ناخواسته كشیده شوند و در نتیجه، دست به ر??تارهای نادرست یا ناپسند بزنند.

پیامبراكرم نیز وسواس را به صورت تصورات و ا??كاری تعری?? می???كند كه شخص را تحت تأثیر قرار داده، او را به قهقرا می???برد و از انجام اعمال طبیعی باز می???دارد.

بر اساس متون و منابع اسلامی، محتوای وسواس بیش???تر در ارتباط با اعمال و ر??تارهای عبادی و مذهبی همچون نماز، غسل، طهارت و نجاست است و علامت مشخصه آن وجود اضطراب می???باشد، به گونه???ای كه اضطراب، آسایش و راحتی را از ??رد سلب می???كند و همراه با شك و تردید است. ا??راد وسواسی دایم در مورد امور اعتقادی مانند وضو و طهارت دچار شك و تردید می???شوند و احساس الزام و اجبار به اعمال و ر??تارهای تكراری دارند.

با مراجعه به آیات، روایات و متون اسلامی می???توان مشاهده كرد كه وسواس انواع مت??اوتی دارد كه عبارتند از: وسواس ??كری (ترس از بیماری و ت??كر ا??راطی در مورد سلامتی)، وسواس اعتقادی (اندیشه???های بیهوده درباره مرگ، قبر، برزخ و معاد)، وسواس ا??راطی (داشتن ا??كاری كه به هیچ وجه عاقلانه نمی???باشند)، و وسواس عملی (تكرار ركعات نماز، طهارت یا غسل.)

در مورد سبب???شناسی وسواس، نظریه???پردازان اسلامی با استنباط از آیات و احادیث، معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه ا??راطی به غرایز (شهوت و امیال كاذب)، عدم رشد عقلی، ضع?? اراده و عدم اعتماد به ن??س و برخی عوامل دیگر می???توانند سرچشمه ایجاد این اختلال گردند. همچنین پرورش صحیح ذهنی، رشد عقلانی، به كارگیری شیوه???های تربیتی درست، پیش???گیری از تشدید اضطراب و ترس و پرخاشگری، برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی، آگاهی از وظای?? شرعی و زدودن ابهام در این زمینه از جمله راهبردهای پیش???گیرانه???ای هستند كه در متون اسلامی بر آن???ها تأكید شده است.

در احادیث و روایات، به روش???ها و ??نون شناختی، معنوی، ارتباطی، ر??تاری و دارویی برای درمان این اختلال اشاره شده است كه برخی از آن???ها عبارتند از: پرورش عزّت ??رد مبتلا به وسواس، تشریح كامل وظای?? شرعی در مورد ا??كار و اعمال وسواسی، تكیه به خداوند و توكّل به او و استعانت از او، اكت??ا به واجبات و ترك مستحبات، مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پیوسته ا??كار و اعمال خود در ??رایند درمان، نظارت مشاوری معتبر و متخصص بر اجرای راهبردهای درمانی مذكور، درمان از طریق خوردن انار شیرین، روغن زیتون، خرما، سیب، كندر و سبزیجات، شست???وشوی سر با آب سدر، دود كردن اسپند و خضاب و رنگ كردن مو.

وسواس از دیدگاه اسلام

ال??. «وسواس» از نظر لغوی و اصطلاحی

«وسواس» یكی از نكاتی است كه مكرّر در كتب آسمانی و به ویژه در قرآن كریم به آن اشاره شده است. وسواس در زبان عربی و ??ارسی در اصل، بر نوعی اندیشه و محتوای ناخواسته و نامطلوب دلالت می???كند.(15)

«وسواس» از ماده «وسوسه» مشتق شده كه بیانگر رابطه شیطان با قلب انسان است. بهتر است بگوییم: القائات و تصورات نامقدّس و باطل بر قلب انسان را در مكتب اسلام «وسواس» می???گویند. وسواس دو جنبه ??كری و عملی دارد و نوعی بیماری روانی است. كسی كه به «وسوسه» مبتلا شده است «وسواس» و «موسوس» نام دارد.

در لغت، «وسوسه» و «وسواس» یكی دانسته شده و «وسوسه» كلامی پنهانی است كه در آن اختلاط صورت گر??ته و در هم و بر هم و بی???نظم است. همچنین «وسواس» در جایی گ??ته می???شود كه كسی وحشت كرده، كلامش در اثر وحشت، بی???نظم شده باشد و همانند دیوانگان عمل كند.

زمخشری گ??ته است: «الوسواس» اسمی است به معنای «وسوسه» و مراد از آن شیطان است.(16)

در قرآن كریم نیز آمده است كه «??وسوَس له??ما الشیطان»؛ (اعرا??: 30) پس شیطان آنان را وسوسه كرد. بنابراین، «وسواس» با (??تح واو) هم به معنای شیطان و هم به معنای گ??ته وسوسه???آمیز است.

از سوی دیگر، در علم كلام نیز برای وسواس و وسوسه تعاری??ی بیان شده است كه در این???جا به برخی از آن???ها اشاره می???شود:

ـ دو دلی، تردید و شكی كه در ضمیر انسان پدید می???آید؛

ـ شك و شبهه در عبادات و احكام مذهبی، بخصوص در طهارت و نجاست؛

ـ آنچه شیطان در دل انسان ا??كند و او را به كار بد برانگیزاند؛

ـ ایجاد امری بی???ن??ع یا ضرر در ضمیر كسی توسط ن??س شخص یا توسط شیطان ـ كه نیروی محرّك انسان به انجام بدی???هاست.(17)

نكته قابل ذكر در مورد وسواس این است كه طبق متون و منابع اسلامی، وسواس ??قط در اعمال انسان تجلّی پیدا نمی???كند، بلكه به اندیشه او نیز راه می???یابد. مرحوم علّامه مجلسی ضمن شرح یك روایت می???گوید: «وسوسه سخن بیهوده و بی???سودی است كه ن??س و شیطان در روح انسان پدید می???آورند.»(18)

همچنین از شیخ م??ید نیز نقل گردیده كه «وسوسه» عبارت است از تحریك ا??عال و اعمال و نیات باطل انسانی به وسیله عوامل شیطانی.(19)

میر سید شری?? جرجانی، مؤل?? ترجمان القرآن، «وسوسه» را چنین تعری?? كرده است: «اندیشه بد در دل كرده» و در تعری?? «وسواس» چنین می???گوید: «دیو وسوسه???كننده یعنی اندیشه بد در دل ا??كننده». نسبت دادن این وسوسه???ها یا اندیشه???های بد به دیو یا شیطان از غایت اجباری بودن ا??كار وسواسی حكایت می???كند.(20)

به طور كلی، از روایات می???توان نتیجه گر??ت كه:

اولاً، وسوسه یا وسواس نوعی اختلال روانی است.

ثانیا، با اضطراب و ترس همراه است.

ثالثا، وسوسه و ذهاب عقل و كثرة???التخلیط در اختلال روانی باهم مشتركند.

رابعا، مراد از وسوسه، وسوسه ??كری است و از این???رو، از آن به «شیطان الوسوسة» تعبیر شده است؛ زیرا شیطان كارش این است كه ا??راد را به ا??كار ناخواسته و مذموم بكشاند تا به وسیله آن، ر??تاری ناپسند از آن???ها صادر شود.(21)

ب. محتوای وسواس

وسوسه و وسواس در ??رهنگ عر??انی، همان «هواجس و خواطر» ن??سانی و به معنای انگیزش???های ن??س آدمی است. ن??س، آدمی را به انجام كارهایی ترغیب می???كند و بر آن اصرار می???ورزد. این خاطره???های ن??سانی اگر طبق موازین شرع باشند، به سمت نعمت???های خداوند و انجام اعمال مشروع گرایش پیدا می???كنند، اما وسوسه???های شیطانی همواره آدمی را به سوی گناه و معصیت می???برند و تنها با توكّل به ذات اقدس خداوند و ذكر حضرت او از میان می???روند و بی???اثر می???شوند. وسواس مرضی است كه اغلب، اشخاص متدیّن به آن مبتلا می???شوند؛ گاه در نیت و گاه در مخارج حرو?? و گاه در صحّت وضو و غسل و گاه در عدد ركعات نماز و گاه در طهارت و نجاست. به همین دلیل، در علم ??قه، بابی تحت عنوان «كثیرالشك» یا «وسواس» وجود دارد و طبق دلایل ??قهی، شك وسواسی ارزش مذهبی ندارد و احكام شك شامل ا??راد وسواسی نمی???شود. به طور كلی، محتوای متداول و رایج وسواس، شك و شبهه در عبادات و در امور مذهبی، به ویژه طهارت و نجاست، است.

مرحوم دهخدا در یادداشت???های خود درباره این كلمه آورده است: «در تداول، حالتی است كه به بعضی مقدّسین دست می???دهد كه متنجّس را ـ مثلاً ـ صد بار می???شویند و گمان می???برند هنوز پاك نشده، یا كلمه???ای از نماز را صدبار می???گویند و تصور می???كنند درست نبوده، یا بارها در آب غوطه می???خورند و ??كر می???كنند ارتماس لازم بجا نیامده است.»(22)

حضرت امام خمینی قدس???سره نیز در این???باره مواردی از ابتلا به وسواس را ذكر می???كنند؛ از جمله درباره طهارت و نجاست، نیت و تكبیرة???الاحرام، قرائت به واسطه تكرار آن و تغلیظ در ادای حرو?? آن و خروج از قواعد تجوید و وسواس در وضو و غسل.(23)

یحیی سیدمحمدی انواع مت??اوت وسواس را این???گونه ذكر كرده است:(24)

وسواس ??كری: درباره سلامتی بدن بسیار ??كر كردن و ترس از بیماری، به طوری كه ??رد وسواسی ممكن است بدون هیچ كسالت و دردی، به پزشك مراجعه كند و دارو مصر?? نماید.

وسواس اعتقادی: اندیشه???های بیهوده درباره مردن، قبر، برزخ، معاد، خیر و شرّ، خوبی و بدی و...

وسواس ا??راطی: وجود ا??كاری كه به هیچ وجه عاقلانه نیست؛ مثلاً، گاه ??رد وسواسی عقیده دارد كه داروی بخصوصی طول عمر می???آورد و حال آن???كه ممكن است مضر باشد.

وسواس عملی: ??رد وسواسی دست به كارهایی می???زند كه كاملاً بی???مورد و حتی مخال?? عر?? و خلا?? شرع و احكام الهی است و شاید بدعت محسوب گردد. در صورت همراه شدن وسواس عملی و ??كری، ??رد با مشكلات بیش???تری مواجه می???شود.

آثار وسواس عملی ??راوانند؛ از جمله تكرار شستن، ر??تارهای انحرا??ی (مثل دزدی بدون نیاز مادی)؛ شمارش بی?????ایده اشیا، به صورت خاصی راه ر??تن (مثلاً، با ??اصله 3 سانتی) و ترس از آلودگی و مرگ. به طور كلی، ا??راد مبتلا به وسواس ممكن است به امراضی مانند ا??سردگی، كم???خونی، بی???محبت شدن، احساس???های بیجا كه جنبه ا??راط و ت??ریط دارند و پندارهای موهوم دچار شوند.

انواع وسواس

از آیات و روایات نیز می???توان انواعی از وسواس را استخراج كرد كه عبارتند از:

1. وسواس جدال و كشمكش

یكی از نمونه???های بارز و روشن وسوسه???های شیطانی، جدال و كشمكش و گ??ت???وگوهای زننده و پرخاش???جویی و ستیز است. خداوند در قرآن كریم می?????رماید: «به تحقیق، شیاطین دوست خود را وسوسه می???كنند تا با شما به جدال و كشمكش برخیزند.» (انعام: 121)

2. وسواس در نیت

وسواس در نیّت نوعی از كارهای عجیب و غریب و بیهوده برخی ا??راد مبتلا به وسواس است؛ مانند این???كه در نیت برای نماز تعلّل می???كند و از نماز جماعت باز می???ماند.

ابوحامد غزّالی معتقد است وسوسه در نیت نماز، یا به سبب كمبود عقل است یا به دلیل آشنا نبودن به شرع؛ زیرا ??رمان???برداری و تعظیم و اجرای دستورات در قصد و نیت، مثل ??رمان???برداری و تعظیم دستورات دیگران است.

3. وسواس???های اعتقادی

وسوسه???های شیطان گاه به مراحل خطرناك???تری می???رسند و تا پای اعتقادات مؤمنان پیش می???روند. شیطان می???كوشد مؤمنان را در اعتقادات و مبانی ??كری وسوسه كند و پایه???های ایمانی آن???ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلی همچون حج، نماز، روزه، صدقه، صله رحم، خوش زبانی، تقدّم در سلام و مانند آن.

4. وسواس در زمان عبادات

برخی از ا??راد متدیّن در تعیین و ??را رسیدن زمان عبادات دچار وسواس هستند، به گونه???ای كه یقینی عادی مثل سایر ا??راد برای آن???ها حاصل نمی???شود و در نتیجه، از ??ضیلت عبادت محروم می???شوند.

5. وسواس در وضو

این نوع وسواس یكی از وسواس???های بسیار شایع و متداول بین ا??راد مبتلا به این بیماری است. مبتلایان این كار را آن???قدر تكرار می???كنند كه وقت ??ضیلت عبادت می???گذرد و در آب نیز اسرا?? می???شود.

6. وسواس بروز حَدَث

كار شیطان همواره وسوسه???های آزاردهنده و شكنجه???كننده است؛ از قبیل این???كه پس از ??راغ از غسل و وضو ??رد بیهوده احساس می???كند كه حدث هایی از او خارج می???شوند، كه البته نباید به آن???ها توجه كند.

به طور كلی، در كلیه مسائل عبادی و اعتقادی، با تسلط شیطان، ??رد دچار وسوسه می???شود و با تكرار یا اجتناب از آن اعمال یا ا??كار، موجبات محرومیت خویش را از پاداش و ثواب ??راهم می???سازد. سایر اعمال عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا، وسوسه ریا، ثروت، دنیاخواهی و مانند آن.

ج. علایم وسواس

از احادیث مربوط به علایم وسواس، می???توان نتیجه گر??ت:

اولاً، وسواسی كسی است كه برای دوری از ا??كار ناخواسته (مذموم، رنجش???آور یا ناشدنی) به ا??عالی مانند خوردن خاك، خرد كردن كلوخ، كندن ناخن???ها با دندان و به دندان گر??تن ریش پناه می???برد.

ثانیا، تمنّا و به ??كر آرزوهای غیرممكن بودن از مصادیق وسواس است.

ثالثا، مراد از «وسواس» در این روایات، وسواس ??كری است؛ زیرا علایم ذكر شده مانند خوردن خاك ربطی به وسواس عملی ندارد.

از سوی دیگر، بر اساس احادیث مربوط به وسواس، وسواس با شك و تردید همراه است و وسواسی در امور اعتقادی، وضو، طهارت و مانند آن زیاد دچار تردید می???شود.(25)

وسواسی به صحّت و درستی عملی كه انجام می???دهد اطمینان ندارد و از این???رو، آن را تكرار می???كند و در آخر هم رضایتی از عمل خود ندارد. احادیثی كه از اعاده و تكرار عمل منع می???كنند، بر این موضوع دلالت دارند.(26)

احساس الزام و اجبار به عمل و ر??تار و دخالت نداشتن اراده وسواسی در آن، به گونه???ای كه گویا عمل خود را ناشی از شیطان می???داند، از ویژگی???های دیگر ا??راد مبتلا به وسواس است.(27) احساس به بن بست رسیدن و این???كه خود قادر به انجام عمل به صورت عادی نیست و از این???رو، از ??رد دیگری مثل امام علی علیه???السلام كمك می???خواهد یا به خداوند التجا می???كند، از ویژگی???های دیگر وسواسی در روایات است.(28)

د. سبب???شناسی وسواس

نظریه???پردازان اسلامی با استنباط از روایات و احادیث معصومان علیهم???السلام معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه ا??راطی و غرق بودن در غرایز (شهوات و امیال كاذب) عدم رشد عقلی، ضع?? در اراده (تسلیم شدن در برابر ا??كار شیطانی)، شك و تردید در اعمال، عدم اعتماد به ن??س و مواردی مانند آن می???توانند سرچشمه اختلال وسواس ??كری ـ عملی گردند.

از احادیث گوناگون به دست می???آید كه بین معده و دستگاه گوارش با وسواس (??كری) رابطه وجود دارد:(29)

امام موسی كاظم علیه???السلام می?????رماید: «چه بسا شخصی كه دچار سوءهاضمه است و در هضم غذا با مشكل روبه روست یا پرخوری زیاد می???كند، به اختلال وسواس دچار می???شود.»(30)

همچنین بین امیال كاذب و وسواس ??كری رابطه وجود دارد. در روایت دیگری می?????رماید: «هرچه شهوت?? غیر واقع???بینانه بیش???تر باشد، احتمال مبتلا شدن به وسواس نیز بیش???تر است.»(31)

بین رشد عقلی و وسواس ??كری نیز رابطه من??ی وجود دارد و از این???رو، ملائكه به وسواس ??كری مبتلا نمی???شوند.(32) ریشه وسواس عملی هم در وسواس ??كری است و از این???رو، اگر از كسی كه به وسواس (مثلاً، وضو یا نماز) مبتلا شده است، سؤال شود كه چرا این???گونه عمل می???كنی، در پاسخ می???گوید: ا??كار شیطانی باعث می???شوند.(33)

پیش???گیری از وسواس

از نظر اسلام، راهكارهایی كه از ابتلا به وسواس پیش???گیری می???كنند، همان شیوه???های تربیتی هستند كه سلامت روانی ??رد را ارتقا می???دهند و مانع بروز بیماری???های روانی می???گردند. در ادامه، به تعدادی از این روش???ها اشاره می???شود:

1. پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی و پرهیز از تقویت بیش از اندازه قوّه خیال در مراحل رشد؛

2. عدم به كارگیری شیوه???های نادرست تربیتی از قبیل سخت???گیری بیجا، تهدید، تنبیه بدنی، تحقیر، ملامت و خرده???گیری ا??راطی؛ زیرا این شیوه???ها امنیت روانی كودك و نوجوان را مختل می???سازند.

3. پیش???گیری از تشدید اضطراب، ترس، پرخاشگری و مانند آن???كه زمینه???ساز ابتلا به وسواس هستند.

4. برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی و برنامه???ریزی صحیح در اشتغالات، استراحت و عبادت، به گونه???ای كه ??رد اوقات خود را به بیكاری و بطالت نگذراند و زمینه را برای اشتغال به امور خیالی ??راهم نسازد.

5. كسب آگاهی صحیح و كا??ی نسبت به وظای?? شرعی و زدودن هرگونه ابهام در این زمینه و توجه به اصول برائت در همه امور و تعیین قلمرو و اصل احتیاط؛(34)

6. استحمام و شست???وشوی سر با آب و برگ سدر كه در جلوگیری از ابتلا به اختلالات مغزی مؤثر است.(35)

7. ایجاد اشتغال ذهنی با ذكر و قرائت قرآن به ویژه سوره «یس».(36)

و. درمان وسواس

درمان این مرض قلبی، كه احتمال دارد ا??راد را به هلاكت ابدی و شقاوت سرمدی برساند، همچون سایر بیماری???های روانی، با علم و عمل بسیار آسان است، ولی انسان باید ابتدا خود را مریض بداند و پس از آن درصدد علاج برآید. مشكل در اینجاست كه شیطان طوری مقدّمات را برای این بیماری آماده می???كند كه ??رد خود را مریض نمی???داند، بلكه دیگران را منحر?? و سهل???انگار می???پندارد. هركسی كه در خود شائبه این امر را یا??ت، باید به مردم معمولی مراجعه كند و عمل خود را بر علما و ??قها عرضه دارد و از آن???ها بپرسد كه آیا مبتلا به وسواس است یا نه. پس از آن???كه دریا??ت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.

راه عمده برای معالجه وسواس، بی???اعتنایی به وسوسه???های شیطانی و خیالاتی است كه شیطان به ??رد القا می???كند. بدون شك، پس از چندین مرتبه بی???اعتنایی و عمل بر خلا?? رأی شیطان، او از انسان مأیوس می???شود و قطعا بیماری???اش معالجه خواهد شد.(37)

در احادیث و روایات معصومان علیهم???السلام به روش???ها و ??نون شناختی، معنوی، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان اختلال وسواس ??كری ـ عملی اشاره شده است.(38) این روش???ها به شرح ذیل می???باشند:

1. آگاه???سازی ??رد وسواسی از وضع نابهنجار خود و موقعیتی كه در ارتباط با خداوند دارد و ایجاد آمادگی روانی برای درمان؛ از جمله زنده كردن امید به درمان در وی؛(39)

2. پرورش عزّت ن??س و تبیین منا??ات آن با وسواس و بندگی شیطان و تقویت اراده و اعتماد به ن??س در ??رد.(40)

3. تشریح كامل وظای?? شرعی در مورد ا??كار و اعمال وسواسی و تقویت اراده و تعهد عملی به ضوابط و احكام شرعی و عدم تخلّ?? از آن.(41)

در این زمینه، امام علی علیه???السلام نیز می?????رمایند: «هركس یقین و اعتقادش درست باشد، رغبتی به جدال و كشمكش نشان نمی???دهد.»(42)

از برهان خ??ل?? سخن حضرت علی علیه???السلام چنین استنباط می???شود كه اهل شك و تردید و وسوسه، ا??رادی هستند كه در مباحثه و گ??ت???وگوی روزمرّه و عملی جدل می???كنند و از سركوب كردن مخاطب خود احساس غرور می???نمایند.(43)

وضو گر??تن قبل از غذا و بعد از غذا و ذكر نام خداوند، از جمله شیوه???های مهم مقابله با وسوسه شیطان است.(44) امام صادق علیه???السلام ??رمودند: «زمانی كه كسی وضو بگیرد و بسم???اللّه نگوید، شیطان در آن وضو شریك خواهد بود و در خوردن و آشامیدن و هر كار دیگری سزاوار است كه بسم???اللّه گ??ته شود و در غیر این صورت، شیطان در آن شركت خواهد داشت.»(45)

4. تغییر موقعیت در مورد عمل وسواسی؛ برای مثال، در مورد لباسی كه پس از شستن، رنگ خون در آن هنوز باقی است و زمینه وسواس را در ??رد ??راهم می???كند، پیشنهاد می???شود كه آن لباس را رنگ???آمیزی كند یا از لباس تیره، كه پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نیست، است??اده نماید؛

5. به خدا تكیه كردن و به وی پناه بردن، استعانت و توجه قلبی و زبانی به پروردگار كه وسوسه???های ن??س و شیطان را دور می???كند و به تدریج، از بروز ا??كار ناخواسته جلوگیری می???نماید و ??رد با اعتماد به خداوند، می???تواند خود را كنترل نماید و از وسواس دوری كند.

حضرت علی علیه???السلام می?????رمایند: «هنگامی كه شیطان كسی را وسوسه كرد، باید به خدا پناه ببرد و بگوید: "آمنت?? بالله و برسوله مخلصا له الدین".»(46)

از ظاهر روایت مزبور معلوم می???شود كه وسواس اعتقادی و ??كری منظور است كه درمان آن شامل دو چیز می???باشد: توكّل به خداوند و خود را در پناه وی احساس نمودن؛ و دیگر این???كه با زبان تكرار كند تا ??كر ناخواسته و انحرا??ی در ذهن او نیاید.

6. درمان از طریق خوردن انار، به ویژه انار شیرین و همچنین خوردن روغن زیتون، خرما، سیب، كندر، سبزیجات و دود كردن اسپند؛

پیامبراكرم صلی???الله???علیه???و???آله ??رمودند: «هركس انار بخورد، قلبش نورانی می???گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور می???شود.»(47)

در مورد ??واید سیب نیز روایاتی آمده است؛ چنان???كه جع??ری نقل می???كند: امام كاظم علیه???السلام ??رمودند: «سیب ش??ا و درمان چندین مرض است: زهر و جادو و وسوسه???هایی كه از ساكنان زمین پدیدار می???شوند و بلغمی كه غالب شده است، و هیچ چیز نیست كه زودتر از سیب سود ببخشد.»(48)

در زمینه است??اده از كندر و اسپند نیز امام صادق علیه???السلام ??رموده???اند: «است??اده از كندر ??راری???دهنده شیطان???ها و برطر?? كننده دردهاست و هر خانه???ای كه در آن اسپند دود كنند، شیطان از آن خانه تا ه??تاد خانه می???گریزد.»(49)

همچنین پیامبراكرم صلی???الله???علیه???و???آله ??رمودند: «س??ره???های خود را با سبزیجات مزیّن كنید؛ زیرا خوردن آن???ها همراه با گ??تن "بسم???الله الرحمن الرحیم" سبب گریز شیطان خواهد بود.»(50)

در كتاب???های معتبر دینی و ??قهی، بیش از ده روایت درباره روغن زیتون آمده است. برای نمونه، امام موسی كاظم علیه???السلام ??رمودند: «از جمله س??ارش???های پیامبر صلی???الله???علیه???و???آله به علی علیه???السلام آن است كه روغن زیتون را بخور و به بدنت بمال! بدون تردید، هركسی از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شیطان به او نزدیك نخواهد شد.»(51)

در سخنان معصومان علیهم???السلام ??واید بسیاری برای خوردن خرما بیان شده است؛ از جمله پیامبراكرم صلی???الله???علیه???و???آله ??رمودند: «جبرئیل به من خبر می???دهد كه در خرما ن??ه خصلت است: از بین بردن توانایی شیطان و قوّت ت??كر و ازدیاد حس شنوایی و بینایی و خوش???بویی و سلامتی دهان و معده و برطر?? كردن دردها و مؤثر در هضم غذا و موجب تقرّب به درگاه حضرت احدیت و دوری از شیطان.»(52)

همچنین روزه???داری و پرهیز از پرخوری از ??نون مهم درمان وسواس است و به دو دلیل در ارتباط با وسواس بر روزه???داری تأكید شده است: یكی معنوی؛ زیرا انسان روزه???دار توجهش به خدا زیاد است و از این???رو، ا??كار شیطانی به او هجوم نمی???آورند، و دوم آن???كه لازمه روزه???داری پرهیز از پر بودن دایمی معده می???باشد و این در كاهش ا??كار و امیال وسواسی مؤثر است.

امام صادق علیه???السلام ??رمودند: «حقیقتا هیچ راحتی برای مؤمن جز ارتباط و لقای پروردگار وجود ندارد. البته چهار چیز است كه راحتی را ??راهم می???سازد؛ از جمله گرسنگی و روزه???داری برای خدا كه دارای دو تأثیر مهم است: 1. امیال و هواهای ن??سانی را تحت كنترل قرار داده، مانع تبلور ا??راطی آن می???شود. 2. ??رد را از وسوسه???های شیطانی و اوهام و ا??كار مزاحم باز می???دارد.»(53)

مطالعات اخیر حاكی از آن است كه میزان ابتلا به وسواس درا??راد طبقات مر??ّه جامعه بیش از بقیه ا??راد جامعه می???باشد.(54)

7. خضاب و رنگ كردن مو و شانه كردن آن موجد شادابی و آرامش ??رد می???شوند و در كاهش وسواس مؤثرند؛ حضرت محمد صلی???الله???علیه???و???آله ??رمودند: «لاغری و بیماری را از بین می???برد و از وسوسه???های شیطانی كم می???كند.»(55)

8. اكت??ا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت???ها و پرهیز از غیر آن.

امام علی علیه???السلام ??رمودند: «دل???های آدمیان گاهی پرنشاطند و گاهی بی???نشاط؛ آن???گاه كه پرنشاطند، آن???ها را به انجام مستحبات نیز وادار كنید و آن???گاه كه بی???نشاطند، تنها به انجام واجبات قناعت كنید.»(56)

9. مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پیوسته ا??كار و اعمال خود در ??رایند درمان و نظارت مشاوره???ای معتبر بر اجرای دستورات و انجام وظای??.

در این???باره امام صادق علیه???السلام ??رمودند: «هرگز نمی???توانی با شیطان و راه???های چیرگی او و انواع وسوسه???های وی مقابله كنی، مگر با رعایت چهار نكته:

1) مراقبت دایم از نگرش???ها و ا??كار خود و عوامل تأثیرگذار بر آن???ها؛

2) پایداری در مسیر حق و انجام وظی??ه شرعی؛

3) توجه به عظمت و اعتبار زندگی اخروی ـ یعنی مقصد متعالی و خوش???بختی جاوید خود؛

4) توجه به خدا و قدرت او و توكّل بدو.»(57)

وسواس از دیدگاه سنّتی

ال??. تعری?? وسواس

وسواس???های عبارتند از: ا??كار، تصاویر ذهنی و تكانه???های ناخواسته و مزاحم. این وسواس???ها معمولاً از جانب ??رد به عنوان ا??كار، تصاویر و تكانه???های ناسازگار، بی???معنا، ناپذیر??تنی و مقاومت???ناپذیر، تلقّی می???شوند. محرّك???های برانگیزاننده زیادی وجود دارند كه وسواس???ها را موجب شوند. وقتی ??رد دچار یك ??كر وسواسی می???شود، احساس ناراحتی یا اضطراب می???كند و مایل است برای خنثی???سازی(58) (جبران) وسواس یا پیامدهای آن اقدام كند. خنثی???سازی غالبا شكل ر??تار اجباری(59) (شست???وشو یا وارسی كردن) به خود می???گیرد. ر??تارهای وسواسی معمولاً به شیوه???ای قالبی یا طبق قواعد برخاسته از دیدگاه ویژه ??ردی، به وقوع می???پیوندند. این ر??تارها به تسكین موقّتی اضطراب منجر می???شوند، به طوری كه ??رد تصور می???كند اگر این ر??تار صورت نمی???گر??ت، اضطرابش ا??زایش می???یا??ت.

ر??تارهای بی???اثرساز شامل تغییراتی در ??عالیت ذهنی هستند؛ مانند این???كه ??رد در واكنش به یك ??كر وسواسی بخواهد آگاهانه به چیز دیگری ??كر كند. همچنین در این ا??راد ر??تارهای اجتنابی(60) نیز مشاهده می???گردد، بخصوص اجتناب از موقعیت???هایی كه ا??كار وسواسی را برمی???انگیزانند.

از لحاظ بالینی، پدیده وسواس ??كری ـ عملی را معمولاً به دو دسته ا??كار وسواسی بدون ر??تارهایی آشكار و وسواس???های همراه با ر??تارهای آشكار تقسیم كرده???اند. (راچمن و هاجسون(61) 1980، نقل از سالكوسكیس و همكاران، 1977).

ب. محتوای وسواس???ها

محتوای ا??كار، تكانه???ها و تصورات وسواسی معمولاً از دیدگاه ??رد مبتلا، غیرقابل قبول و منا??ی با اصول است. هرقدر اندیشه مزاحم ناپذیر??تنی???تر باشد، وقوعش ??رد را بیش???تر ناراحت می???كند. شایع???ترین محتوای ا??كار وسواسی، همراه با نمونه???هایی از انواع ا??كار و ر??تارهای اجباری مربوط به آن???ها در ذیل ارائه شده است. (سالكوسكیس و كمپل، 1994)

نمونه وسواس

ـ آلودگی (ا??كار مربوط به آسیب دیدن بر اثر تماس با میكروب، مد??وع، خون، سم و مانند آن)؛

ـ آسیب رساندن به خود یا دیگران؛

ـ مرگ یا تصور مرگ عزیزان؛

ـ ترس از ر??تار غیرقابل پذیرش از لحاظ اجتماعی (مثل داد زدن، ناسزا گ??تن و به زبان آوردن ال??اظ ركیك)؛

ـ امور جنسی (اشتغال ذهنی درباره اندام???ها و اعمال جنسی غیرقابل پذیرش)؛

ـ مذهب (ا??كار ك??رآمیز و شكل???های مذهبی).

ـ نظم و ترتیب (قرار دادن اشیا در جای خود، انجام اعمال به نحو درست و بر حسب الگو و یا شمارش خاص)؛

ـ بی???معنا (جمله???ها، تصورات، آهنگ???ها، كلمات و رشته???های بی???معنای اعداد).

نمونه ر??تارهای اجباری

ـ ضد ع??ونی كردن تمام چیزهایی كه احتمالاً دیگران با آن???ها تماس داشته???اند؛

ـ پنهان كردن اشیای تیز مثل چاقو؛

ـ وارسی كردن ماشین خود برای اطمینان از این???كه با كسی تصاد?? كرده یا كسی را كشته است؛

ـ سعی در كنترل ر??تار خود، اجتناب از موقعیت???های اجتماعی و نظرخواهی از دیگران در مورد مناسب بودن ر??تار خود؛

ـ ترس از تنها بودن با جنس مخال?? یا كودكان؛

ـ دعا خواندن ا??راطی، نذر و نیاز زیاد در راه خداوند؛

ـ كارها را به تعداد موردپسند تكرار كردن، تكرار یك كار تا وقتی به آرامش خیال برسد؛

ـ شنیدن آهنگ برنامه ورزشی تلویزیون در ذهن هنگام مطالعه و تكرار این كار تا زمانی كه بتواند پاراگرا?? موردنظر را بدون شنیدن آهنگ بخواند.

ج. علایم و ملاك???های تشخیصی وسواس

طبق چهارمین مجموعه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روان???پزشكی امریكا (DSM- IV 1994)(62) ملاك???ها و علایم تشخیصی اختلال وسواس ??كری ـ عملی عبارتند از:

1. وجود ا??كار وسواسی

ا??كار، تكانه???ها یا تصاویر ذهنی كه گاهی در حین اختلال روانی تجربه می???شوند، ایجاد آش??تگی می???كنند، مزاحم و نامناسب تلقّی شده، موجب اضطراب یا نگرانی قابل ملاحظه می???شوند.

این ا??كار، تكانه???ها، یا تصورات ذهنی صر??ا ناشی از نگرانی???های م??رط درباره مسائل واقعی زندگی نیستند.

شخص تلاش می???كند این ا??كار، تكانه???ها یا تصاویر ذهنی را متوق?? كند، از آن???ها اجتناب نماید یا با ??كر و عمل دیگری، آن???ها را خنثی سازد.

شخص می???داند كه ا??كار، تكانه???ها یا تصورات وسواسی محصول ذهن او هستند و از خارج به او تحمیل نمی???شوند.

2. وجود اعمال اجباری

ر??تارهای تكراری (مثل شستن دست و وارسی كردن) یا اعمال ذهنی (مثل نیایش، دعا، شمارش و تكرار لغات به صورت بی???صدا) كه شخص احساس می???كند مجبور است در واكنش به یك ??كر وسواسی انجام دهد یا مطابق اصولی كه باید به دقت رعایت شوند، عمل كند.

این ر??تارهای تكراری یا اعمال ذهنی با هد?? جلوگیری از ناراحتی یا رخ دادن ات??اقات و وقایع وحشتناك طرح???ریزی می???شوند و در عین حال، با آنچه قرار است خنثی یا پیش???گیری شود ارتباط ندارند و به وضوح ا??راطی???اند.

د. سبب???شناسی وسواس

به طور كلی، نظریه???های شناختی بر شیوه شناخت ا??راد از محیط و از خودشان تأكید دارند؛ این???كه آنان چگونه پدیده???ها را درك و ارزشیابی می???كنند، چگونه یاد می???گیرند و چگونه می???اندیشند. اختلال وسواس ??كری ـ عملی نیز از دیدگاه شناختی اختلالی است كه ریشه در پردازش???های شناختی دارد و ??رد ا??كار، عقاید، و تصورات و تكانه???های ناخواسته مزاحمی را تجربه می???كند كه در او ایجاد تشویش می???كنند و حذ?? آن???ها برایش مشكل است.

از سوی دیگر، هنگام ارزیابی و درمان وسواس???ها، به آسانی می???توان بسیاری از تحری??ات شناختی موجود در اغلب درمان???جویان وسواسی را مشاهده كرد. چندین نوع از خطاهای شناختی یا عقاید غیرمنطقی ـ كه تاكنون شناخته شده???اند، شامل مقوله???های ذیل هستند.(63)

1. خطر، آسیب؛

2. شك، عدم یقین و تصمیم???گیری؛

3. كمال???گرایی؛(64)

4. احساس گناه، مسؤولیت، شرم، تعصّب و اخلاق؛(65)

بسیاری از پژوهشگران معتقدند: ا??راد مبتلا به اختلال OCD غالبا خطر پیامدهای من??ی بسیاری از اعمال را به صورت ا??راطی و بیش از اندازه براورد می???كنند.(66)

حال، سالكوسكیس (1985) اعتقاد دارد كه مبتلایان ممكن است واقعا خطر یا آسیب را به صورت ا??راطی براورد نكنند، بلكه مسؤولیت خود را بیش از اندازه براورد كنند یا به خاطر ??رضیات اساسی، خود را سرزنش نمایند.ناتوانی در تصمیم???گیری یكی دیگر از خصوصیات شناختی مبتلایان به OCDاست. در یك بررسی مقایسه???ای، ??ریستون و همكاران او (1993) دریا??تند كه ناتوانی در تحمّل عدم قطعیت، یكی از مشخصه???های مهم نگرش???های شناختی وسواسی است.یكی دیگر از باورهای نادرست مبتلایان OCD این است كه انسان باید در همه زمینه???ها شایستگی داشته باشد و ناكامی در جامه عمل پوشاندن به عقاید كمال???گرایانه باید تنبیه گردد.

پیمتن (Pimten) (1987) معتقد است: اعمال كمال???گرایانه مكرّر در مبتلایان، نشان???دهنده كنترل ا??راطی ر??تار است؛ بدین معنا كه این ا??راد می???كوشند ادراكات خود را با عط?????های ذهنی ویژه???ای انطباق دهند.

همچنین پژوهشگران معتقدند: احساس مسؤولیت ادراك شده و احساس گناه، پیش???بینی كننده???های خوبی برای محتوای ??كر وسواسی و اعمال تشری??اتی ا??راد می???باشند.(67) در مورد تعصّب و اخلاق مبتلایان به OCD اطلاعات كمی در دسترس است. یا??ته???های گزارش شده توسط استكتی و همكاران او (1991) نشان می???دهند كه نوع مذهب ??رد نقش نسبتا ضعی??ی در نشانه???شناسی روانی دارد.

راچمن (1997) نیز عوامل ذیل را در سبب???شناسی OCD مؤثر می???داند:

1. شناخت???های نادرست كه منجر به ایجاد اضطراب می???شوند؛

2. میزان اهمیتی كه ??رد به ا??كار وسواسی خود می???دهد

(اهمیت ا??راطی به ا??كار مزاحم)؛

3. جهت???گیری و تحری??ات شناختی (خود را مسؤول و مقصّر دانستن برای حوادث ناراحت???كننده)؛

4. تعبیرها و ت??سیرهای ??اجعه???آمیز و ا??راطی از میزان اهمیت ا??كار مزاحم.

به طور كلی، می???توان گ??ت: ا??كار و تكانه???های مزاحم زمانی می???توانند منجر به اغتشاش در ا??راد شوند كه برای ??رد مهم باشند و با ا??كار خود كار?? من??ی مرتبط گردند. بنابراین، مشكل به خود ا??كار مزاحم مربوط نمی???شود، بلكه به ارتباط پردازشی آن???ها با ا??كار من??ی?? خودكار و باورهای مربوطه برمی???گردد.(68)

پیش???گیری از وسواس

از دیدگاه شناخت ـ ر??تار درمانگری، هركس می???تواند دارای ا??كار ناخواسته، تكراری یا ناخوشایند باشد، اما در حالی كه بسیاری از ا??راد این ا??كار را بی???معنا تلقّی می???كنند و آن???ها را به آسانی از قلمرو ذهنی خویش بیرون می???رانند، ا??راد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنین ا??كار وحشتناكی مسؤول و قابل سرزنش می???دانند و می???ترسند كه این ا??كار به اعمال یا پیامدهای زیان???بخشی منجر شوند و كوشش می???كنند با است??اده از جلوه???هایی مانند القای ارادی ا??كار خوب به خویشتن و وارسی كردن به خنثی???سازی این ا??كار بپردازند. بدین???سان، نارسایی در عملكرد نظام شناختی مبتلایان به وسواس، باورهای نامتناسبی در پی دارد كه به ادراك نادرست تهدیدها، كه خود نیز ایجاد كننده اضطراب هستند، منتهی می???شود. بر این اساس، در رویكرد شناخت ـ ر??تار درمانگری، مسئله پیش???گیری به میزان شناخت ??رد از خود و تغییرات موقعیت???های زندگی برمی???گردد و احساس امنیت، آرامش، تعادل روانی، احساس پیشر??ت و برتری و شناخت منطقی از جمله اصول مهم سلامت روان به شمار می???آیند.

بنابراین، داشتن شناخت صحیح، دانستن نیازها و احتیاجات، نیروهای داخلی، نحوه ارضا و ر??ع آن???ها از راه???های منطقی و مطلوب و است??اده از واكنش روانی ناخودآگاه در هنگام مواجه شدن با مشكلات و ناكامی???ها باعث تعادل روانی بیش???تر می???شوند و در نتیجه، شخص با اطمینان خاطر به زندگی بدون تشویش خود ادامه می???دهد. تمام این مسائل مستلزم تربیت صحیح و درست و جامعه???ای با زمینه مناسب برای پذیرش ا??راد متعادل و سازگار می???باشد. در نتیجه، پیش???گیری در دیدگاه شناختی، شامل كلیه روش???هایی است كه در نظام شناختی و اعتقادی ??رد تغییر و دگرگونی ایجاد می???كند.(69)

و. درمان وسواس

در شناخت ـ ر??تار درمانگری، معمولاً ارزیابی و درمان در هم ادغام می???شوند، به گونه???ای كه جنبه بسیار مهم ارزیابی، پاسخ به رویارویی بدون خنثی???سازی، چه در حین برقراری جلسه درمانی و چه در بین جلسات درمانی، از تكالی?? مهم به شمار می???رود؛ زیرا زمانی كه حلقه???های بین برانگیزاننده???ها، ا??كار، ??عالیت???های خنثی???ساز و اجتنابی روشن شوند، درمانگر و درمانجو به سرعت می???توانند طرح درمانی را به مرحله اجرا درآورند. وقتی ارزیابی دقیق و جزء به جزء ??راهم شود، درمان مبتنی بر دو اصل «رویارویی» و «جلوگیری از پاسخ»، نسبتا راحت و سر راست صورت می???پذیرد.(70) برای ارزیابی و شناخت ـ ر??تار درمانگری OCD از الگوی روان???شناختی اختلال وسواس ??كری ـ عملی است??اده می???شود كه ??رض???های اساسی آن عبارتند از:

1. وسواس???ها ا??كاری هستند كه با اضطراب ارتباط پیدا كرده???اند (شرطی شده???اند.) اگر این ا??كار بیش???تر مورد شرطی???سازی قرار نگیرند، اضطراب معمولاً كاهش می???یابد، اما به دلیل وقوع ر??تارهای اجباری، اضطراب در ا??كار وسواسی كاهش پیدا نمی???كند.

2. اجبارها ر??تارهایی هستند ارادی (آشكار یا ناآشكار) كه به رویارویی با این ا??كار خاتمه می???دهند و ممكن است موجب تسكین اضطراب یا ناراحتی به وجود آمده شوند. وقتی ر??تار اجباری از طریق كاهش اضطراب تقویت می???شود، احتمال وقوعش بیشتر می???گردد. بنابراین، ر??تارهای اجباری كوتاه مدت از ناراحتی جلوگیری می???كنند.

3. علاوه بر این، مبتلایان به OCD یاد می???گیرند كه ر??تارهای اجتنابی می???توانند مانع ا??كار وسواسی واضطراب شوند، به گونه???ای كه از رویارویی با این ا??كار هرچه بیش???تر كاسته می???شود.(71)

به طور خلاصه، اجتناب مانع رویارویی با ا??كار ترسناك می???شود و ر??تارهای اجباری آشكار و پنهان به رویارویی خاتمه می???بخشند. هر دو نوع ر??تار، بیمار را از مقابله و رویارویی با ا??كار و موقعیت???های ترسناك باز می???دارند. بدین???سان، ر??تارهای اجباری و اجتناب، مانع ارزیابی مجدّد می???شوند. (اگر بیمار این ر??تارها را متوق?? سازد، درمی???یابد كه چیزهایی كه او را می???ترسانند در عمل ات??اق نمی???ا??تند.)

بنابراین، درمان شامل رویارو ساختن بیمار با محرّك???های ترسناك و در عین حال، تشویق او برای وق??ه در هر نوع ر??تاری است كه مانع این رویارویی می???شود یا به آن پایان می???بخشد. همزمان با آن، ارزیابی مجدد ترس???ها مورد تشویق قرار می???گیرد، به نحوی???كه???بیمار درمی???یابدچیزهای???موردترس،درواقع ات??اق نمی???ا??تند.چنان???كه ذكر شد، در شناخت ـ ر??تار درمانگری OCD، معمولاً ارزیابی و درمان در هم ادغام می???شوند. ارزیابی شامل مصاحبه م??صّل بالینی، خود بازبینی، تكالی?? خانگی و مشاهده مستقیم است. هد?????های عمده ارزیابی عبارتند از:

1. توا??ق در تنظیم ??هرستی از مشكلات؛

2. تدوین یك صورت???بندی روان???شناختی از مشكل شامل عوامل زمینه???ساز، آشكارساز و عوامل نگه???دارنده ??علی؛

3. ارزیابی میزان تناسب درمان روان???شناختی؛

4. ??راهم كردن وسیله???ای برای ارزیابی پیشر??ت كار.

از سوی دیگر، هد?? درمان قرار دادن ??رد در بالاترین سطح ممكن رویارویی و در عین حال، حذ?? هر نوع خنثی???سازی است. در غیر این صورت، خنثی???سازی باعث می???شود كه ??رد مبتلا به OCD به انتهای جلسه رویارویی برسد، بدون آن???كه مقابله كاملی با ترس???ها صورت گر??ته باشد. درمان با مشاركت بیمار و با این هد?? كه بیمار هرچه زودتر در ??رایند درمان، مسؤولیت برنامه???ریزی و ادامه آن را خود بپذیرد، صورت می???گیرد. است??اده گسترده از تكالی?? خانگی باعث می???شود كه نیل به هد?????های درمانی زودتر و با كارایی بیش???تری انجام پذیرد. در مراحل بعدی درمان، بیمار خود مسؤولیت اجرا و برنامه???ریزی را برعهده می???گیرد.

روش???های ارزیابی مورد است??اده در شناخت ـ ر??تار درمانگری

1. شرح كلی ماهیت مسأله

این مرحله طی مصاحبه آغازین و با است??اده از سؤال???های باز، مانند «ممكن است درباره مسأله???ای كه این اواخر داشته???اید، توضیح دهید» آغاز می???شود. آن???گاه مصاحبه???كننده با طرح سؤالی درباره تأثیر آن مسأله در طی ه??ته گذشته، دامنه را كمی محدودتر می???سازد. وقتی تصویری كلی از مسائل موجود بیمار ??راهم آمد، نمونه???هایی از وقوع مسأله در زمان???های اخیر، مورد توجه قرار می???گیرد. درمانگر باید سعی كند درباره پیوندهای كاركردی ممكن سرنخ???هایی پیدا كند و به ویژه رویدادهایی را كه احتمالاً ا??كار یا ر??تارهای خاصی رابرمی???انگیزانند، مورد توجه قرار دهد.

2. شرح ت??صیلی و اختصاصی و تحلیل ر??تاری

وقتی تصویری كلی ??راهم آمد، مصاحبه وارد تحلیل ت??صیلی می???شود و بدین منظور، از نمونه???های اختصاصی، كه مسأله را مشخص می???سازند، است??اده می???گردد. درمانگر می???تواند این كار را بر حسب نظام???های پاسخی سازمان???دهی كند؛ به این معنا كه درباره جنبه???های شناختی ـ ذهنی، هیجانی، ??یزیولوژیك و ر??تاری مسأله به پرسش بپردازد و از سؤال???های مستقیم است??اده كند و در هر نظام پاسخی، اطلاعاتی درباره ا??كار وسواسی، برانگیزاننده???های آن، اجتناب و آیین???مندی ??راهم آورد. در هر مرحله، درستی درك ارزیابی كننده از مسأله، با ارائه خلاصه???هایی از گ??ته???های درمانجو وارسی می???شود.

ال??. جنبه شناختی ـ ذهنی

در ارزیابی تجربه ذهنی وسواس، توجه اصلی به شكل(72) (??كر، تصویر یا تكانه) و محتوای(73) ا??كار مزاحم معطو?? می???شود. محتوای ا??كار هر ??رد، ویژه(74) است و باید به ت??صیل مورد ارزیابی قرار گیرد. برانگیزاننده???های ذهنی ا??كار وسواسی را نیز می???توان همزمان با ارزیابی محتوای این ا??كار، مورد ارزیابی قرار داد. این برانگیزاننده???ها ممكن است ا??كار، تصورات یا تكانه???های غیر وسواسی باشند.

از سوی دیگر، آیین???مندی???های ذهنی نیز باید ارزیابی شوند و بدین منظور، از درمانجو درباره حوادث اخیری، كه ??كر وسواسی را برمی???انگیخته???اند، به دقت سؤال می???شود. در این سؤال???ها ا??كار یا تصاویری كه بیمار در ذهنش شكل می???دهد، یا هر نوع ??عالیت ذهنی كه آگاهانه پدید می???آورد یا می???خواهد به مرحله عمل برساند، مورد توجه قرار می???گیرد.به دلیل آن???كه اجتناب (رویگردانی) ممكن است به صورت شناختی یا ذهنی صورت پذیرد، بیمار سعی می???كند درباره هیچ چیز ??كر نكند یا سراسیمه می???خواهد درباره سایر چیزها بیندیشد. این امر نه تنها از رویارویی و ارزیابی مجدّد ـ كه قبلاً به آن اشاره شد ـ جلوگیری می???كند، بلكه بر عكس، اشتغال ذهنی درباره چیزهایی را كه بیمار نمی???خواهد درباره آن???ها ??كر كند، بیش???تر می???سازد. بنابراین، مهم است بدانیم كه آیا بیمار ا??كار وسواسی خود را جزو لاین??ك شخصیت خود می???داند یا نه. همچنین مهم است بدانیم میزان مقاومت بیمار در مورد وسواس???ها و نیز آیین???مندی???های مربوط به آن???ها چقدر و چگونه است؛ زیرا این مقاومت، در پذیرش دلیل درمانگر برای جلوگیری از واكنش بیمار مؤثر است. همچنین لازم است میزان بی???معنا بودن ا??كار یا ر??تارهای وسواسی از نظر بیمار، مورد ارزیابی قرار گیرد.

ب. جنبه هیجانی

تغییرات خلقی مرتبط با وقوع وسواس، بخصوص اضطراب، ناراحتی و ا??سردگی، حتما باید مورد بررسی قرار گیرند. این گرایش وجود دارد كه اضطراب، هیجانی مسلط ??رض شود، اما بسیاری از بیماران، اثر هیجانی وسواس را ناراحتی، تنش خاص، خشم یا انزجار ذكر می???كنند. باید معلوم شود كه آیا تغییرات خلقی، قبل از ا??كار و ر??تارهای وسواسی ات??اق می???ا??تند یا به دنبال آن???ها.

ج. ر??تارها

ارزیابی ر??تارها، اهمیتی اساسی دارد. هر ر??تاری كه ا??كار وسواسی را برمی???انگیزد، از رویارویی با آن???ها جلوگیری می???كند (اجتناب)، آن???ها را پایان می???بخشد یا از آن???ها ممانعت به عمل می???آورد، به ت??صیل مورد ارزیابی قرار می???گیرد و بنابراین، در مورد هر ر??تاری اطلاعات دقیقی ??راهم می???آید.این اطلاعات شكل واقعی ر??تار، طول مدت وقوع، ??راوانی و ثبات ر??تار را در بر می???گیرند. همچنین عواملی كه شدت ر??تار را كم و زیاد می???كنند مورد ارزیابی قرار می???گیرند. این عوامل ممكن است موقعیتی، عاط??ی، شناختی و یا بین ??ردی و اجتماعی باشند.

د. عوامل ??یزیولوژیك

زمانی كه احساس???های جسمی، خود منشأ ناراحتی به حساب می???آیند، این قسمت از ارزیابی ـ بخصوص ـ ضروری است؛ زیرا احساس???هاس جسمی ممكن است ا??كار و ر??تارهای وسواسی را برانگیزانند (مثلاً، در یك مورد، بیمار هرگاه احساس می???كرد بدنش عرق كرده است، تصور آلودگی پیدا می???كرد و باید خود را می???شست.) گاهی ممكن است تغییرات بدنی ناشی از ر??تار وسواسی باشند و ـ مثلاً ـ بر اثر شست???وشوی زیاد پوست آسیب ببیند.

ه. زمینه بروز مشكل

ارزیابی كلی درباره تاریخچه بیماری ضروری است. شرایط مربوط به آغاز مشكل بسیار مهم است. شروع مشكل در نوجوانی، در جامعه???پذیری و توانایی عمومی بیمار برای مقابله اثر می???گذارد. از سوی دیگر، دخالت و نقش سایر ا??راد خانواده در ر??تار وسواسی بیمار باید ارزیابی شود. اثر مشكل بر كار، روابط جنسی و خانوادگی ??رد باید مورد بررسی قرار گیرد. آخرین بخش مهم در مصاحبه ر??تاری، ارزیابی ارزش كاركردی نشانه???ها و توجه دادن بیمار به سود وزیان نسبی تغییر است. در پایان مصاحبه ارزیابی، درمانگر باید درباره ماهیت و دامنه مشكل، یك صورت???بندی اولیه به دست دهد و این ??رمول???بندی باید با بیمار در میان گذاشته شود تا به دنبال آن، بتوان منطق درمان را مطرح كرد. در این بحث، حتما باید اهمیت «خودكنترلی»(75) و همكاری در درمان مورد تأكید قرار گیرد. همچنین می???توان برای روشن نمودن جزئیات مشكل، از آزمون???های ر??تاری، مصاحبه با بستگان و ا??راد خانواده، سنجش???های پرسشنامه???ای و خود بازبینی(76) به صورت یادداشت روزانه ا??كار و اعمال وسواسی نیز است??اده كرد. (هاوتون و همكاران، 1989، ترجمه قاسم???زاده 1376)

به طور كلی، رویارویی و جلوگیری از واكنش از بهترین ??نون برای درمان وسواس همراه با ر??تار اجباری آشكار است و شامل روش???های ذیل می???شود:

1. رویارویی ارادی و عمدی با همه موقعیت???های اجتنابی؛

2. رویارویی مستقیم با محرّك???های ترسناك، از جمله ا??كار مزاحم؛

3. جلوگیری از آیین???مندی???های اجباری و ر??تارهای خنثی???ساز، از جمله ر??تارهای ناآشكار.

درمان وسواس???های بدون ر??تار اجباری آشكار، مبتنی بر دو روش «عادت???آموزی» و «ایجاد وق??ه و ??كر» است. «عادت???آموزی» بر این ??رض استوار است كه تمرین???های اولیه باید به طور مكرّر و پیش???بینی???پذیر، ا??كاری را طی دوره لازم برای كاهش اضطراب، برانگیزاند و در عین حال، هر نوع اجتناب نه??ته و ر??تارهای خنثی???ساز را متوق?? سازد. وقتی در بیمار نسبت به محرّك???های پیش???بینی???پذیر عادت ایجاد شد، درمان به سوی محرّك???های پیش???بینی???ناپذیر و ایجاد عادت سوق داده می???شود و این كار در حالی صورت می???گیرد كه بیمار هنوز اضطراب دارد. هد?? از ایجاد وق??ه در ??كر این است كه راهبردی به منظور كنار گذاشتن ا??كار ??راهم بیاورد و از این رهگذر، دوام آن???ها را كم كند. این امر ممكن است بر ا??زایش احساس كنترل بیمار و درنتیجه، در كاهش ناراحتی او اثر بگذارد. در الگوی شناختی ـ ر??تاری، پیش???بینی می???شود كه ا??كار وسواسی بر اثر خنثی???سازی و اجتناب تداوم یابند. بنابراین، با است??اده از روش مؤثر ایجاد وق??ه در ??كر، سعی می???شود برنامه???ای نیز در جهت حذ?? خنثی???سازی و از جمله، حذ?? كسب اطمینان و خاطر جمع شدن و نیز اجتناب تنظیم شود.(77)

به دلیل آن???كه در شناخت ـ ر??تار درمانگری بر اهمیت نقش ??رایندهای شناختی و ر??تاری در شكل???گیری و تداوم اختلالات روان???شناختی و كاربرد روش???های تجربی مبتنی بر ر??تارگرایی و شناخت???گرایی، برای درمان الگوهای پاسخ???دهی نادرست، تأكید می???گردد و با توجه به این???كه تل??یق ??نون شناختی با درمان???های ر??تاری موجود، رویكرد غالب در درمان اختلالات روانی است،(78) به سایر ??نون ر??تاری مؤثر در درمان OCD اشاره می???شود. این ??نون عبارتند از: رویارویی تجسّمی یا تخیّلی، شوخی و مزاح، تنش???زدایی، نیت متناقض، تل??ن زدن، درمان به روش بارداری، كه خود شامل روش???های خودكنترلی، آموزش???هایی برای توق?? تشری??ات وسواسی، روش???های تدریجی (به تأخیر انداختن واكنش)، نظارت شدید و روش???های انزجاری می???شود.

خلاصه و نتیجه???گیری

در رویكرد شناختی ـ ر??تاری، وسواس به عنوان ا??كار، تكانه???ها یا تصورات مزاحم و ناخواسته???ای تعری?? می???شود كه ??رد كنترلی بر آن???ها ندارد و عملكرد اجتماعی، شغلی، خانوادگی و تحصیلی او را تحت تأثیر قرار می???دهند و برای وی آش??تگی و اضطراب ایجاد می???كنند. ??رد برای تسكین اضطراب و آش??تگی خود، به طور موقّت، به خنثی???سازی روی می???آورد و این خنثی???سازی، شكل ر??تارهای وسواسی و اجباری به خود می???گیرد.در دیدگاه اسلامی، منظور از «وسوسه» یا «وسواس» به عنوان یك اختلال روانی، همان وسواس ??كری است كه توسط شیطان برانگیخته می???شود؛ زیرا كار شیطان آن است كه ا??راد را به سوی ا??كار ناخواسته، مزاحم و مذموم بكشاند تا بدین???وسیله، ر??تارهای ناپسند و اعمال نادرستی از آنان صادر شود. به عبارت دیگر، نسبت دادن این اندیشه???ها و ا??كار مزاحم، ناخواسته و نادرست به شیطان، دلالت بر اجباری بودن آن???ها و غیرقابل كنترل بودن این ا??كار توسط ??رد دارد.

همچنین در متون و منابع اسلامی به اضطراب???زا بودن وسواس نیز اشاره شده و «وسواس عملی» به عنوان نتیجه و پیامدی از «وسواس ??كری» مطرح شده است. بنابراین، به طور كلی، می???توان استنتاج نمود كه در هر دو رویكرد، به تعری?? مشابهی از وسواس برمی???خوریم و در این زمینه، ت??اوت محسوسی بین دو رویكرد موجود نیست.اگرچه محتوای وسواس از ??ردی به ??رد دیگر مت??اوت است، اما شایع???ترین وسواس???ها عبارتند از: وسواس آلودگی، ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگری، داشتن ر??تارهای غیراجتماعی، اشتغال به امور جنسی غیرطبیعی، وسواس???های مذهبی، نظم و ترتیب، وسواس???های بی???معنا و ا??كاری در مورد مرگ خود یا عزیزان و وابستگان.

در ارتباط با محتوای وسواس، اگرچه متون و منابع اسلامی بیش???تر به وسواس???هایی در ارتباط با انجام اعمال و ??رایض مذهبی و دینی نظیر شك در تعداد ركعات نماز، وضو، غسل، نیت نماز، تكبیرة???الاحرام، قرائت، وسواس در طهارت و نجاست (شست???وشو) اشاره شده است، با این حال، به انواع دیگر وسواس همچون وسواس در مورد سلامتی و ترس از بیماری، داشتن اندیشه???های بیهوده (وسواس اعتقادی)، وسواس در ارتباط با مرگ، برزخ، قبر، دوزخ و معاد، وسواس???های ا??راطی مانند داشتن ا??كار و عقاید غیرمنطقی و ناعاقلانه و وسواس جدال و كشمكش نیز اشاره شده است. به طور كلی، در رویكردهای گوناگون، علایم و نوع ا??كار و حركات اجباری تقریبا مشابه هستند و بر علایم خاصی مثل تشری??ات و آیین???مندی???های ر??تاری، نشخوارهای ذهنی و ??كری و اجتناب تأكید شده است.

مشهورترین اشكال بالینی تشری??ات «شست???وشو و پاكیزگی» است و تظاهر دیگر وسواس تشری??ات «وارسی» است كه با هد?? جلوگیری از ??اجعه???های ویژه???ای همچون آتش???سوزی، دزدی و مانند آن طراحی می???شوند. اَشكال دیگر تشری??ات به صورت «نظم و ترتیب» و «احتكار» مشاهده می???شود. تشری??ات یا نشخوارهای ذهنی، كه برای كاهش تشویش و ناراحتی برانگیخته می???شوند، توسط ترس???های وسواسی طراحی می???گردند و شامل شمارش و وردخوانی و مانند آن هستند.در متون و منابع اسلامی نیز به هر سه مورد مزبور یعنی «اعمال و آیین???مندی???های وسواسی»، «ا??كار وسواسی یا نشخوارهای ذهنی و ??كری» و «اجتناب» اشاره شده است. در احادیث و روایات تأكید شده است كه ??رد مبتلا به وسواس برای اجتناب از ا??كار ناخواسته و مزاحم، به ر??تارهای اجباری پناه می???برد (اجتناب). در متون اسلامی، به این موضوع نیز اشاره شده است كه اعمال و ر??تارهای اجباری ناشی از ا??كار و اندیشه???های ناخواسته و مزاحم هستند كه ??رد كنترلی بر آن???ها ندارد و ناشی از وسوسه شیطان هستند.

در ارتباط با سبب???شناسی وسواس، رویكردهای شناختی ـ ر??تاری بر چگونگی ادراك و ارزیابی پدیده???ها توسط ??رد تأكید دارند و این اختلال را ناشی از پردازش شناختی نادرست و غیر منطقی ا??راد مبتلا می???دانند. ا??راد مبتلا به وسواس نه تنها دارای احساس مسؤولیت و احساس گناه ا??راطی و شدید برای رخ دادن حوادث و وقایع می???باشند، بلكه باورهای نادرستی در مورد شایستگی???ها و لیاقت???های خود دارند كه ناشی از كمال???گرایی ا??راطی یا اخلاق???گرایی متعالی آن???هاست. همچنین این ا??راد به طور ا??راطی و شدیدی به ا??كار مزاحم و ناخواسته???ای كه تجربه می???كنند اهمیت می???دهند و تعبیر و ت??سیرهای ??اجعه???آمیزی از این ا??كار دارند.

در متون و منابع اسلامی، در زمینه سبب???شناسی وسواس، هم به نقش ??رایندهای شناختی و عقلانی مانند «عدم رشد عقلی»، «ضع?? در اراده و تسلیم شدن در برابر ا??كار شیطانی»، «عدم اعتماد به ن??س»، «توجه ا??راطی به غرق بودن در برابر غرایز و شهوات» و «امیال كاذب» و نیز به نقش عوامل ??یزیولوژیك همچون «سوء هاضمه» و هم به نقش عوامل عاط??ی و هیجانی مانند «اضطراب» اشاره شده است.یكی از نكات اساسی كه در هر دو رویكرد بر آن تأكید بسیار می???شود، مسأله پیش???گیری و درمان است. درباره پیش???گیری، نظریه???پردازان شناختی بر شناخت منطقی تأكید می???كنند و اعتقاد دارند كه ایجاد احساس امنیت، آرامش و تعادل روانی و شناخت منطقی می???توانند عوامل مؤثری در پیش???گیری از اختلالات روانی باشند واین تحقق نمی???یابد، مگر در پرتو تربیت صحیح و درست ا??راد و جامعه???ای با زمینه مناسب برای پذیرش ا??راد سازگار و متعادل.

به دلیل این???كه نظریه???های ر??تارگرایی بر یادگیری و ارائه الگوهای ر??تاری صحیح و منطقی تأكید می???ورزند، پیش???گیری طبق رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری» شامل ارائه الگوهای صحیح ر??تاری از طریق تقویت و پاداش و روش حذ?? یا تنبیه و شرطی???سازی می???باشد. البته باید متذكر شد كه كارایی این روش???ها بیش???تر در حیطه پیش???گیری ثانویه به اثبات رسیده است. در دیدگاه اسلامی، راهكارهایی كه از ابتلا به اختلالات روانی، از جمله وسواس ??كری ـ عملی، پیش???گیری می???كنند، شامل روش???های ذكر شده در رویكردهای روان???كاوی، زیست???شناختی، شناختی و ر??تاری می???باشند. برخی از این راهكارها عبارتند از: پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی، عدم به كارگیری شیوه???های سلبی در تربیت مانند تنبیه و تهدید، جلوگیری از بروز عوامل زمینه???ساز اختلالات روانی، همچون اضطراب و ترس، ایجاد تعادل و نظم در كلیه برنامه???های زندگی، دادن آگاهی صحیح یعنی ایجاد شناخت منطقی در ا??راد نسبت به وظای?? شرعی و اجتماعی، است??اده از گیاهان دارویی مانند سدر و ایجاد اشتغال ذهنی (قرائت قرآن و ذكر).

در زمینه درمان اختلال وسواس ??كری ـ عملی، رویكرد «شناخت ـ ر??تار درمانگری» متأثر از نظریه سالكوسكیس (1989) تأكید می???كند كه اگرچه «مواجهه طولانی مدت با جلوگیری از پاسخ» در درمان بعضی از انواع وسواس مو??قیت???آمیز می???باشد، اما برای سایر ا??راد مبتلا به اختلال، مانند ا??رادی كه دارای ا??سردگی شدید و یا عقاید بیش بها داده شده هستند، سودمند نمی???باشد. بنابراین، در این رویكرد، بر شناسایی و اصلاح ارزیابی???های من??ی و ا??كار مداخله???گر، اصلاح نگرش???های مربوط به احساس مسؤولیت و جلوگیری از خنثی???سازی، كه در پى ارزيابى متأثر از احساس مسؤوليت پديد مى???آيد، تأكيد مى???شود.اين در حالى است كه بر اساس متون و منابع اسلامى (آيات، احاديث و روايات)، مى???توان از روش???ها و ??نون گوناگون شناختى، معنوى، ارتباطى، عملى و دارويى براى درمان اين اختلال است??اده كرد. در واقع، در رويكرد اسلامى، بر تمام ابعاد و جنبه???هاى اين اختلال تأكيد شده و درمان???هاى گوناگونى از اين قبيل در آن به چشم مى???خورند. آگاه???سازى ??رد وسواسى از وضع نابهنجار خود و موقعيتى كه در ارتباط با خداوند دارد، پرورش عزّت ن??س و تبيين منا??ات آن با وسواس و بندگى شيطان، تغيير موقعيت در مورد اعمال وسواسى، پناه بردن به خداوند (توكّل به خداوند) و توجه قلبى و زبانى (ذكر خدا و ذكر اهل???بيت عليهم???السلام )، اكت??ا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت???ها و پرهيز از اعمال غيرضرورى، توجه دادن به الگوها و اسوه???ها در اعمال دينى و تشريح ر??تار معصومان عليهم???السلام ، غرقه سازى در امور معنوى، حسّاسيت زدايى و زدودن اشكال از ذهن ??رد وسواسى، تأكيد بر روزه???دارى و پرهيز از پرخورى و درمان???هاى دارويى مانند مصر?? بعضى از مواد غذايى، به ويژه انار، خرما، سيب و روغن زيتون و انجام اعمالى كه موجب موقعيت روانى ويژه و شادابى و آرامش ??رد مى???گردد، مانند خضاب و رنگ كردن مو، بى???اعتنايى به شك و ترديد و مراقبت مستمر از ??رد مبتلا به وسواس و كنترل پيوسته ا??كار و اعمال وى.

بنابراين، ??نون درمانى برگر??ته از متون اسلامى شامل ??نون درمان شناختى، ر??تارى و دارويى است. همچنين نتايج پژوهش???ها نشان???دهنده تأثير و كارامدى بيش???تر اين ??نون به صورت تركيبى است، تا به كارگيرى اين ??نون به تنهايى؛ زيرا به كارگيرى ??نون مزبور به صورت تركيبى، اثر تعاملى ويا دست كم اثر تجمعى دارد و به بهبودى سريع???تر، بيش???تر و پايدار اين اختلال منجر مى???شود. بنابراين، مى???توان نتيجه گر??ت كه شيوه???هاى پيش???گيرانه و درمانى رويكرد اسلامى به وسواس، كلى???تر، كامل???تر و كارامدتر مى???باشند.

پى???نوشت???ها

* دانشيار علوم تربيتى دانشگاه قم و رئيس مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (دكتراى علوم تربيتى)

** پژوهشگر در مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره) و مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (كارشناش ارشد روان???شناسى)

1. Obsessive - Compulsive Disorder (OCD).

2. J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 - 616.

3. obsessive thoughts.

4. obsessive images.

5. obsessive yuminations.

6. obsessive doubts.

7. obsessive impulses.

8. obsessive rituals.

9ـ نصرت???الله پورا??كارى، ا??سردگى واكنش يا بيمارى، تهران، آزاده، 1371.

10ـ كيت هاوتون، كرك پاتريك، سالكوسكيس و كلارك (1989)، ر??تار درمانى شناختى: راهنماى كاربردى در درمان اختلال???هاى روانى، ترجمه قاسم???زاده، تهران، ارجمند، 1376.

11ـ مايكل گلدز، دنيس گات و ريچارد مى???ير، مبانى روان پزشكى آكس??ورد، ترجمه كيانوش هاشميان و ابوحمزه الهام، تهران، تبيان، 1377.

12. J. Piacentini, Opcit.

13ـ على???نقى ??قيهى، شناخت مشاوره از ديدگاه اسلامى (چكيده مقالات دومين همايش)، تهران، سپهر، 1379، ص 97.

14ـ اثيرالدين محمد بن يوس?? بن ابى حيان اندلسى، ت??سير البحر المحيط، ج 10، ص 579.

15ـ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامى، 1379، ص 20 ـ 19.

16ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 122.

17ـ محمود ارگانى بهبهانى، پيشين، ص 21.

18ـ ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 15، ص 293.

14

19ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163، ح 20، 4 تا 43 و ج 82، ص 83، ح 30.

20ـ على???اكبر دهخدا، ??رهنگ دهخدا، ج 14، حر?? واو.

21ـ امام خمينى، چهل حديث، تهران، رجاء، 1368، ص 402.

22ـ ر.ك.به: يحيى سيدمحمدى، وسوسه و وسواس در اسلام.

23ـ كنزالعمّال، ح 1266.

24ـ شيخ حرّ عاملى، وسائل???الشيعه، ج 1، ص 231، ج 5 و 6.

25ـ همان، ج 1، ص 46 / محمدبن يعقوب كلينى، اصول كا??ى، ج 1، ص 11.

26ـ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 2، ص 424، ح 2.

27ـ على???نقى ??قيهى، پيشين، ص 98.

28ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163.

29ـ همان، ج 72، ص 69.

30ـ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 1، ص 11.

31ـ همان، ج 1، ص 11 / شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 1، ص 46.

32ـ محمدبن يعقوب كلينى، ??روع كا??ى، ج 3، ص 4، ح 7.

33ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 87 / شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 19.

34ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 92، ص 290.

35ـ امام خمينى، پيشين، ص 405ـ 406.

36ـ على???نقى ??قيهى، پيشين، ص 101.

37ـ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كا??ى، ج 2، ص 424 / همو، ??روع كا??ى، ج 3، ص 14.

38ـ نهج???البلاغه، خ 91.

39ـ محمدبن يعقوب كلينى، ??روغ كا??ى، ج 3، ص 14 و ص 360.

40ـ آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ج 5، ص 352.

41ـ يحيى سيد محمدى، پيشين، ص 76.

42ـ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، ص 121.

43ـ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كا??ى، ج 2، ص 424.

44ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 10، ص 102.

45ـ همان، ج 66، ص 162، ح 36 تا 42.

46ـ ابى جع??ر احمدبن محمدبن خالد البرقى، المحاسن، ق. المجمع العالمى لاهل???البيت عليهم???السلام ، 1413، ج 2، ص 553.

47ـ شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 5، ص 96، باب 97، ح 6025.

48ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 62، ص 300.

49ـ ابى???جع??راحمدبن???محمدبن خالدالبرقى،پيشين،ج2، ص 485.

50ـ همان، ج 201، ص 789 / محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 126.

51ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 69، ص 69.

52ـ ر.ك: جمشيداحمدى، وسواس???ودرمان???آن، شيراز،نويد،1368.

53ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 97.

54ـ نهج???البلاغه، حكمت 312.

55ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 72، ص 124، روايت 2.

56. Neutralization.

57. Compulsive Behavior.

58. Avoidance Behavior.

59. S.J. Rachmn & R.L. Hodgson (1980), Obsessions and Compulsions, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.

60. Diagnostic and Statistical ManuaI of Menta Disorder (DSM- IV).

61ـ گيل اس استكتى، درمان ر??تارى وسواس، ترجمه عباس بخشى???پور، تبريز، مؤسسه انتشاراتى روان پويا، 1376.

62. Perfectibility.

63. Morality.

64. M.H. Freeston, R. haducuer, F. Gagnon & N. Thibodeau (1993), "Belifs about Obsessional Thoughts", Journal of Psychopathology and Behavioral Asse ssment, 15, 1-27.

65ـ وسواس، برداشت???ها و درمان???ر??تارى، گيل اس استكتى و همكاران، ترجمه امير هوشنگ مهريار، تهران، پويا، 1373.

66. P.M.Salkovskis, D. Westbrook, J. Davis, A. Jeavons & A. Gledhill (1994), Effects of Neutalizing of in Trusive Thoughts: An Experiment Investigation.

67ـ بهروز ميلانى ??ر، بهداشت روانى،تهران،قومس،1372،ص53

68. P.M. Salkovskis, C. Richards & E. Forrester (1995), The Relation between Obsessional Problems and Intrusive Thoughts: Behavioral and Cognitive Psychothrapy, 23, 281, 299.

69ـ ر.ك.به: كيت هاوتون و همكاران، پيشين.

70. form.

71. Content.

72. Idiosyncratic.

73. Self0 ontrol.

74. Self - monitoring.

75. P.M. Salkovskis, P. Cambell (1994), Thought Suppression in Naturally.

76. P.M. Salkovskis, Cognitive - Behavioral Factors and The Persisstence of Intrusive Thoughts in Obsessional Problems: Behaviors Research and Theory, 27, 677, 682 / P.M. Salkovskis & H.C. Warwick (1988), Cognitve Theorg of Obsessive Compulsive Disorder: In the Theory and Practice of Cognitive Theory (Perris, C.Blackburn, I.M. and Perris H. eds), P.P 376 - 395, Springer, Heidelbery.

••• ساير منابع

1. The Etiology of Obsessive - Compulsive Disorder Behavior and Research, 35 (3), 211- 219.

2. Occuring negative In Trusive Thoughts: Behavior Research and Therapy, 32, 1-8.

3. American Psychiatric Association (1994), Diagnostic, and Statistical "Manual of Mental Disorders", Fourth Edition.

4. P.M. Salkovskis (1985), Obsessional - Compulsive Problems: Acognitive - Behavioral analysis; Behavior Research and Therapy, 23, 571 - 583.

5. I.M. Marks (1986), Fears, Phobias and Rizuals (New York: Oxford University Press).

6. S. Rachman (1996), Obsessions, Responsibility, and Guilt: Behavior Research and Therapy, 31, 149 - 254.

7. S. Rechman, R. Hodgson & I.M. Marks (1971), How to Remain Neutral: An Experimental Analysis of Neutralization: Behavior Research and Therapy, 34, 889- 898.

8. A.E. Bergin (1991), "Values and Religious lssues in Psycho Therapy and Mental Health". American Psychologist, 45, 394- 403.

9. O. Conner, K. Todorov, c. Rebillard, S. Borgeat & M. Brault (1999) "Cognitive - Behavior Therapy and Medication in The Treatment of Obsessive - Compulsive Disorder, Canadian, journal of Psychiatry, 44 (1), 64- 72.

10. M.J. Kozak, M.R. Liedowitz & E.B. Foa (2000), Cognitive Behavior Therapy and Pharmacotherapy for Obsessive - Compulive Disorde, Goodman, Waynek, Rudorfer, Maltt Hew, V. (Eds), Personality and Clinical Psychology Series.

11. S. Rachman (1997), A Cognitive Theory of Obsessions: Behavior Research and Therapy, 35, 793- 802.

12. P.M. Salkovskis & D. Westbrook (1989) Behavior Therapy and Obsessional Rumminations: Can Failure be Turned in to Success, Behavior Research and Therapy, 27, 149 - 160.

 

 

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1227[/ATTACH]

ابتدا باید بدانیم که وسواس تعاری?? گوناگونی دارد. وسواس ، شیطان و نیز هر گ??ته وسوسه آمیزی را می*گویند. قرآن کریم می*??رماید: از شر وسوسه*گر نهان. وسواس در علم امروز و حتی نزد پیشینیان ، نوعی بیماری شناخته شده است. این بیماری ، بهداشت روانی ??رد و جامعه را به خطر می*ا??کند و سلامت جسم و جان آدمیان را تهدید می*کند. وسواس جنبه*های گوناگون دارد؛ وسواس در پاکیزگی ، وسواس در تحصیل ، وسواس در عبادت ، وسواس در امور مالی و ... راستی برای رهایی از این درد شیطانی ، چه درمانی وجود دارد؟

وضو ، پیش و پس از غذا

یکی از راههای که می*توانیم از وسواس جلوگیری کنیم و آن را درمان کنیم وضو پیش و پس از غذا است. وضو ، پیش و پس از غذا ، مایه ا??زونی رزق و د??ع شر شیطان است.

ذکر نام خداوند

یکی دیگر از شیوه*های مقابله با وسواس ، این است که از نام عزیز و جلیل خداوند استمداد کنیم. این ذکر ، برای ما حتی در کارهای جزئی و کوچک نیز مایه خیر و برکت و کمال است.

توکل به خداوند

ما با توکل بر خداوند در اصل به نور خداوند نگاه و نظر می*کنیم: من باید به عنوان یک انسان باایمان ، باکیاست و ??راست و زیرک باشم و همیشه و در همه حال اعم از راحتیها و ناراحتیها ، در خوبی و بدی و عسرت و اندوه و سلامتی و کسالت و نیازمندی و بی*نیازی ، اعتماد و توکل بر خداوند رحمان داشته باشم. من می*دانم که در مبارزه بی*امان با وسوسه*های شیطانی ، توکل ، رمز پیروزی من است.

اذان گ??تن

ما باید بدانیم که هر عملی که باعث گریز شیطان شود، درمان وسواس محسوب می*شود. یکی از راههای درمان وسواس نیز ، اذان گ??تن است. پیش از این ، در هنگام اذان ، در هر مسجد و کوچه و بازار ، همگان اذان می*گ??تند. اما اکنون ، این سنت پسندیده ترک شده است، تا حدی که اگر کسی در خانه خود اذان بگوید، غیر عادی می*نماید.

نماز خواندن

یکی از بهترین روشهای درمان هر نوع وسوسه و وسواس برای ما ، نماز گزاردن و ارتباط معنوی با پروردگار است. برای ما که مسلمانیم، نماز برترین نوع پناهندگی به درگاه خداوند است. غیر از نمازهای پنجگانه و روزانه واجب که ه??ده رکعت است، برای درمان این بیماری شوم ، نماز رابطه مخلوق ضعی?? با خالق توانا ، عین و مایه پیروزی بر وسوسه*های شیطانی است.

بی*اعتنایی به وسوسه در نماز

من باید بدانم که وسواس در هر امری حتی نماز ، اطاعت از شیطان است. یکی از راههای درمان وسواس ، بویژه برای آنان که مبتلا به وسواس در نماز هستند، بی*اعتنایی به شکلهای بسیار و پی در پی است.

روزه گر??تن

یکی دیگر از راههای درمان وسواس ، روزه گر??تن است. درباره ??ضیلت و نقش روزه در تعالی روح آدمی ، سخن بسیار می*توان گ??ت: امام صادق علیه*السلام ??رموده است: به حقیقت ، درهای آسمان در ماه مبارک رمضان باز است و شیطانها زنجیر می*شوند.

تلاوت قرآن

یکی از راههای درمانی وسواس ، قرائت همراه با ت??کر و تعمق قرآن کریم است. اخبار بسیاری در این *باره وارد شده است که درجه تلاوت کننده قرآن ، از تمام آدمیان به استثنای پیامبران الهی بالاتر است و نباید آنان را کوچک شمرد و حقوقشان را نادیده گر??ت.

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1228[/ATTACH]

وسواس يك بيمارى عصبى و روانى است و روانشناسان و روان پزشكان امروزى، آن را ??كر و انديشه مدام و مكررى مى???دانند كه ??رد مبتلا به آن، على رغم كوشش ??راوان خود، قادر نيست آن را از ذهن خويش خارج سازد. اين ا??كار مزاحم كه بدون اختيار ??رد به سراغ وى مى???آيند، گاهى او را به تكرار برخى كارها و اعمال بى ??ائده وا مى???دارند. هر چند وى به بيهودگى و عدم ضرورت و غير منطقى بودن آن عمل واق?? است، ولى نمى???تواند از انجام آنها خوددارى كند و زندگى عادى و عملكرد ??رد را مختل مى???كنند و بسيار وقت گيرند و گاهى ??رد به خاطر تمسخر يا مخال??ت علنى يا ترحم ديگران، عمل تكرارى خود را مخ??ى مى???كند. در اين اختلال، چهار الگوى عمده علائم را مى???توان يا??ت:

1. شايع???ترين الگو، وسواس آلودگى و متعاقب آن اقدام به شست و شوى مكرر براى ر??ع آلودگى و يا كسب طهارت است. بنابراين عمل وسواس، به شكل شستن يا تميز كردن است.

2.دومين الگوى شايع وسواس، وسواس ترديد و متعاقب آن اقدام جبرى براى امتحان كردن است. مثلاً احتمال بازماندن شير گاز، كليد برق و... به سراغ ??رد مى???آيد و به دنبال آن، چندين بار براى مطمئن شدن از بسته بودن شير گاز و يا...، به خانه بر مى???گردد وبه اجاق گاز سر مى???زند.

3. ا??كار وسواسى، سومين الگوى وسواس است. اين ا??كار به طور تكرارى و ناخواسته به سراغ ??رد آمده، ذهن او را به خود مشغول مى???كند. محتواى اين ا??كار، معمولاً عمل جنسى يا پرخاشگرى يا آسيب رساندن است و از نظر بيمار، غير قابل تحمل و شرم آور است.

4. چهارمين الگو، كندى وسواس است. اين بيماران ساعت???ها وقت خود را صر?? خوردن غذا يا اصلاح سر و صورت، مسواك يا آماده شدن براى خواب يا مرتب كردن لباس???ها مى???كنند.

لازم به ذكر است كه گاهى تركيبى از دو يا چند الگوى ??وق به سراغ ??رد مى???آيد.

عوامل مختل??ى ممكن است باعث بروز اين بيمارى شود:

1. گاهى ترشح ناموزون بعضى مواد شيميايى در مغز باعث به وجود آمدن اين بيمارى مى???شود كه شرح آن در كتاب???هاى علمى قابل پى???گيرى است.

2. اضطراب نيز يكى از عوامل اين بيمارى است كه گاهى علت آن اضطراب نيز براى ??رد مبتلا به وسواس معلوم نيست.

3. گاهى بر اثر يك ات??اق مشكل آ??رين و پر??شار، مثل مرگ يكى از نزديكان يا بعضى مسائل جنسى يابيمارى، وسواس رخ مى???دهد.

4. عقده???هاى ??رو خورده و ناكامى???هاى درون ريخته شده، نيز گاهى باعث اين بيمارى مى???شود.

5. گاهى نيز احساس گناه كار بودن، باعث وسواس مى???شود و عوامل ديگرى كه در اين نوشتار نمى???گنجد.

درباره روش???هاى پيش???گيرى و درمان وسواس، بايد متناسب با عوامل مختل?? كه در بالا بيان شد، ر??تار كرد.

روانشناسان و روان پزشكان هم از درمان دارويى براى مقابله با وسواس ??كرى يا وسواس عملى است??اده مى???كنند و هم از درمان غير دارويى.

در درمان غير دارويى، از الگوهاى مختل?? براى كاهش اين اختلال بهره مى???گيرند كه به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مى???كنيم؛ زيرا از اين تكنيك???ها متناسب با نوع و شدت و ضع?? بيمارى است??اده مى???شود:

1. شناخت درمانى؛ در اين روش، طى جلسات مكرر و متعدد، بينش بيمار درباره تعارض???هاى درونى، به كمك روان درمان گر تغيير مى???يابد.

2. ر??تار درمانى؛ روشهاى متعدد و متنوعى است كه كارشناس، بيمار را به كارها و ??عاليت???هايى جهت كاهش سطح اضطراب در نتيجه ??كر يا عمل وسواسى او وا مى???دارد.

3. گاهى نيز روان شناس با ايجاد ارتباط با خانواده بيمار، به كاهش ناهماهنگى???هاى احتمالى در خانواده و تصحيح ارتباطات خانوادگى آنها مى???پردازد.

در مجموع براى اطلاعات بيشتر، به كتاب شناخت و درمان وسوسه و وسواس، نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخاير اسلامى و يا كتاب درمان ر??تارى وسواس، نوشته گيل اس استكتى، ترجمه عباس بخشى پور رودسرى و مجيد محمود عليلو از انتشارات نشر روان پويامراجعه كنيد.

آن چه بيان شد، كلياتى درباره عوامل وسواس و روش???هاى درمان آن بود و از آن جا كه ميزان و شدت و ضع?? اين بيمارى مت??اوت است، نمى???توان دستور العمل جزئى و خاصى ارائه كرد و براى مقابله با آن، به اطلاعات دقيق???ترى نياز است و در اكثر موارد، نيازمند مشاوره حضورى است و طى جلسات متعدد بايد رسيدگى شود. در عين حال مى???توانيد در مكاتبه بعدى، جزئيات وسواس را بيان داريد تا متناسب با آن، مطالبى را خدمتتان ارائه كنيم.

اميد است با توكل بر خداوند و رعايت نكات پيش گيرانه، از اين بيمارى نجات يابيد.

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1229[/ATTACH]

 

درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

 

متن حديث:

«يَا عَلىّ، ثَلاثَةٌ م??نَ الوَسواس??: أَكل?? الطّين?? ، وَ تَقليم الاظ??ار?? بالاسنان، وأَكل اللّحية»

ترجمه:

 

اى على سه چيز از وسواس است: 1ـ خوردن خاك; 2ـ چيدن ناخن با دندان; 3ـ خوردن (جويدن) ريش.

ت??سير:

 

وسواس به معناى هر كار غير عادى است كه ??رد يا ا??رادى كار غير معقول و معمولى انجام مى دهند. وسواس به معنى شك و ترديد هم، شعبه اى از همين كارهاى غير عادى است; مثلا دستش را زياد آب مى كشد يا در وقت يا در باز و بسته بودن در و... شك مى كند و گاهى اين شك تبديل به وسوسه در عقايد مى شود.

براى شناخت بهتر اينگونه ا??راد نظر شما خواننده عزيز را به مقاله كوتاهى را كه يكى از روانشناسان در روزنامه ايران نوشته است جلب مى كنم:

بسيارى از ا??راد عادى مسائلى از قبيل بستن شير آب، كليد برق، درب منزل، شير گاز را يك يا دو بار در روز كنترل مى كنند، اما نمى توان اين گونه دقتها را به عنوان ر??تارى وسواس آميز تلقى كرد، اين ر??تارها وقتى بيمارگونه جلوه گر مى شود كه وقت زيادى از ??رد را اشغال كند و مزاحم ساير اعمال وى گردد. به عنوان مثال: اگر شخص خود را ملزم ببيند كه شير گاز را سه بار كنترل كند و يا پس از ترك منزل به طور مكرر از بسته شدن در ورودى اطمينان حاصل كند، احتمالا از نوعى عارضه وسواس در رنج است.

البته مسائل ياد شده را بايد از حواس پرتى و ??راموشى ناشى از مشغله زياد زندگى روزمره متمايز كرد; چرا كه يك وسواسى انجام يك عمل را به خوبى در خاطر دارد. اما همواره درگير يك ترديد ملال آور و بيمارگونه است. نكته جالب توجه اين جاست كه بيمار كاملا به غير ضرورى بودن اين اعمال واق?? است و حتى در خود نوعى مقاومت در برابر انجام اين اعمال نيز احساس مى كند، اما توان مقابله با اين شك و ترديد بيش از حدّ را ندارد و مغلوب آن مى شود چرا كه در غير اين صورت، در ??رد نوعى احساس ترس همراه با اضطراب به وجود مى آيد كه مسلما براى او رنج آور است:

وسواس بر دو قسم است: اعمال وسواسى، ا??كار وسواسى.

اعمال وسواسى:

 

اعمالى تكرارى اند كه طبيعتى عادّى و روزانه دارند. همچنان كه قبلا نيز متذكر شديم، بيمار، على رغم اين امر كه به عنوان اعمالى غير ضرورى در مقابل آنها مقاومت مى كند، خود را مجبور به انجام آن مى بيند.

تميز بودن ا??راطى، يك علامت وسواس است. اين امر معمولا به صورت شست و شو و يا حمام كردن بيش از حد تظاهر مى كند. به ??رض اگر بيش از دوبار در روز حمام كند و يا آن قدر دست خود را بشويد كه پوست دستش قرمز و حساس شود، بايد مشكوك به علايم وسواس شد و يا در زنان خانه دار، اگر جارو، نظا??ت، گردگيرى و شست وشوى ظرو?? نه تنها در روز بلكه به شب نيز كشيده شود، به طور قطع غير طبيعى و بيمارگونه است.

برخى از اعمال وسواسى به صورت آيين در مى آيند. مثل احساس اجبار در شمارش اعداد پشت چراغ قرمز، يا شمارش موزاييك هاى پياده رو، يا لمس نمودن تيرهاى چراغ برق. گاه ممكن است اين آيين ها بخش وسيعى از ساعات بيدارى ??رد را به خود اختصاص دهد.

ا??كار وسواسى:

 

ا??كار وسواسى را مى توان به عنوان ا??كارى تكرارى، مهاجم و غير قابل قبول تعري?? كرد كه به طور مكرر و على رغم اراده ??رد، خود را به ذهن او تحميل مى كنند كه ممكن است ناخوش آيند، شرم آور نگران كننده و يا وحشتناك باشند. ساده ترين نوع اين ا??كار، تصاوير و يا كلماتى هستند كه على رغم ميل شخص به ذهن او هجوم مى آورند. مانند مادرى كه دچار اين ??كر شده بود كه كودكش پس از ترك منزل آسيب خواهد ديد، خصوصا كه تصوير ذهنى اين موضوع او را رها نمى كرد.

در برخى از موارد ا??كار وسواسى بيمار همراه با احساس گناه است كه مبادا كارى انجام داده كه نتيجه وحشتناكى به دنبال داشته باشد. مرد جوانى پس از ترك منزل، نگران بود كه مبادا سيگار روشن را در جايى گذارده باشد كه باعث آتش سوزى و از بين ر??تن خانه شود.

خصوصيت اصلى در ا??كار وسواسى ، وجود يك انگيزه غير منطقى براى انجام عملى خاص است. اما اين انگيزه هر چقدر هم قوى باشد در مرحله احساس باقى مى ماند و به اجرا در نمى آيد. به عنوان مثال مردى به طور مداوم انديشه به قتل رساندن همسرش او را آزار مى داد. در نتيجه سعى مى كرد تا حدّ امكان از او دورى گزيند و يا مردى با ديدن چاقو انگيزه در او بيدار مى شد كه به ??رزند و همسرش آسيب برساند، به اين دليل از نگاه كردن به چاقو اجتناب مى ورزيد و يا آنها را پنهان مى كرد تا بدين وسيله از ا??كار نامطبوع بكاهد.

جوانى از ترس اين كه مبادا به هنگام گذر از پل عابر پياده، كسى را از بالا به پايين پرت كند مجبور بود هميشه دستهاى خود را چسبيده به بدن نگاه دارد. و يا ??رد ديگرى همواره نگران بود كه ميكروبهاى دست او ديگران آلوده كند به همين دليل مكررا دستهاى خود را مى شست.(1)

خصوصيات بارز شخصيتى وسواسى:

 

اكثر بيماران وسواسى خصوصيات بارز شخصيتى دارند كه به طور خلاصه عبارتند از:

لباسهاى ??رد وسواسى مرتب و تميز است و آراستگى خاصى دارد. مى كوشد خود و محيطش را كنترل كند. اين كنترل دايم و شديد سبب مى شود كه نتواند به طور طبيعى با مردم ارتباط عاط??ى داشته باشد و در نتيجه براى برقرارى رابطه با ديگران، يك سلسله قواعد و ر??تارهاى خاصى ايجاد مى كند. در برخورد با مسايل زندگى محا??ظه كار، جدى، مصمم، كمال طلب، مت??كر، اهل منطق و استدلال است و مى كوشد كه تحت تأثير هيجانات قرار نگيرد. اغلب استوار، با وجدان و قابل اعتماد است. از انعطا?? بى بهره، خلاقيّت و قوه تخيّل وى كند و همچنين داراى عواط?? محدود مى باشد. بنابراين، از لحاظ ظاهرى خشك و بى عاط??ه به نظر مى رسد.

??رد وسواسى به شعار «جايى براى هر چيز، هر چيز در جاى خود» معتقد است. به نظا??ت، مرتب بودن، وقت شناسى، بسيار اهميت مى دهد. احساس خوشايندى نسبت به ا??رادى كه ر??تارشان مطابق ميل او باشد دارد و در مقابل ا??رادى كه باب ميل او ر??تار نمى كنند، سرسخت، لجوج، خودرأى است. دوستدار عدالت و و??ادارى است، از حقوق خود مواظبت مى كند و در امور عادّى خسيس است و گمتر با ا??راد شريك مى شود.

هر چند اين گونه اشخاص، ??اقد احساس ترس از مردمند، ولى در بروز احساسات گرم و محبت آميز، دچار محدوديّتند، بيمار با اصرار مى كوشد ا??كار، اعمال و سليقه اش را به ديگران تحميل كند كه خود باعث دور شدن اطرا??يان از او مى شود. البته بايد اضا??ه كرد كه الزاما يك ??رد وسواسى، كليه ص??ات مذكور را ندارد.

چگونگى شروع بيمارى وسواس:

 

بيمارى وسواس معمولا در زمان بلوغ و يا اندكى پس از آن شروع مى شود. در اكثر موارد بيمارى قبل از سن پانزده سالگى شروع مى شود ولى قبل از سن ده سالگى هم ??راوان ديده مى شود. در عده كمى نيز علايم بيمارى پس از دهه چهارم بروز مى نمايد.

از لحاظ ابتلاء به اين بيمارى، بين زن و مرد ت??اوتى وجود ندارد. درصد زيادى از بيماران وسواسى به صورت مجرد باقى مى مانند. تحقيقات نشان مى دهد كه ميزان بروز وسواس ، در ا??راد طبقات بالاى جامعه و اشخاص با هوش و تحصيل كرده بيشتر از بقيه جمعيت است. همچنين والدين اين ا??راد در مقايسه با مردم عادى، وسواس بيشترى از خود نشان مى دهند و حتى خصوصيات وسواسى در اقوام نزديك اين ا??راد بيشتر است.

شواهد موجود حاكى از آن است كه بيماران مبتلا به وسواس، بيشتر متعلق به خانوادهايى اند كه پدر و مادران سختگير، كمال طلب، خرا??ى، تميز، دقيق و كم تحمل در برابر بى نظمى و سرو صدا دارند.

معمولا انتظارات و توقعات آنها از كودكانشان غير معقول و بدون درنظر گر??تن استطاعت جسمى و روانى آنهاست. عقايد و سليقه خود را به كودك تحميل مى كنند و بدين ترتيب حق انتخاب را از كودك مى گيرند.

اما با توجه به اين نكته كه «پيشگيرى بهتر از درمان است» بايد حداكثر سعى خود را در اين امر مبذول داريم كه زمينه ابتلا به بيمارى را در محيط خانواده به كمترين حد برسانيم. در ر??تار و گ??تار خود با ??رزندان كمال توجه و دقت را داشته باشيم و همواره به آزادى سليقه و استقلال ??كر انها احترام بگذاريم.

از نظر روانى وسواس نوعى بيمارى روانى است كه درجات مختل??ى دارد. وسواس در دوران بلوغ ـ كه دوره انتقالى است; انتقال از تقليد محض به استقلال ??كرى است ـ بيشتر عارض مى شود; منتها در بعضى ??اصله بلوغ ??كرى آنان با بلوغ جسمانى بسيار است و حالت وسواس آنها به عقب مى ا??تد و در بعضى وسواس همزمان با بلوغ پيدا مى شود. بسيار شنيده ام كه بعضى از ا??راد گر??تار وسواسهاى عجيبى شده اند و خود من هم در دوران بلوغ ـ كه تازه طلبه شده بودم ـ به وسواس شديدى مبتلا شده بودم. در آن مرحله از وسواس، حتى در وجود خودم هم شك مى كردم. يادم مى آيد در وقت نماز صبح ـ به هنگام ماه مبارك رمضان ـ خيلى دير به وقت يقين پيدا مى كردم آن وقتى كه اطمينان مى يا??تم باز شك مى كردم كه آيا آ??تاب زده است يا نه؟ وقتى يقين مى كردم كه صبح شده با استصحاب عدم طلوع آ??تاب نماز را به جا مى آوردم. يا بعضى از ا??راد نقل مى كردند: وقتى به حمام مى ر??تند (موقعى كه حمامها خزينه اى بود) باز شك مى كردند كه آيا سرشان زير آب ر??ته است يا نه؟

براى راه يابى به درون ا??راد وسواسى، بايد به نكات زير توجه داشت:

1ـ به شخصيّت آنان احترام گذارده شود و تحقير و ملامت و مسخره نشوند; چون اگر به شخصيّتشان اهانت شود نتيجه معكوس مى دهد و در وسواسشان پا برجاتر مى شوند.

2ـ بايد اعتماد آنان را جلب كرد. به گونه اى با او برخورد شود كه ب??همد شما مشكل او را درك مى كنيد. وقتى ا??راد وسواسى به سراغ من مى آيند، به آنان مى گويم: مى دانم چون من از شما بدتر بودم.

3ـ با آنان همدردى كنيد. زمانى كه در نج?? بوديم، يكى از علماى بزرگ شيرازـ كه رحمت خدا بر او باد ـ مطلبى را نقل مى كرد كه براى من درس شده بود. آن بزرگ گ??ته بود:

ما كنار شط ??رات ـ كه جمعى از طلاب نيز آنجا بودند ـ نشسته بوديم يكى از اين طلاب وسواسى داخل آب شد و مى خواست خودش را آب بكشد و نماز بخواند. او از ا??رادى كه بودند مى پرسيد: آيا من داخل آب ر??تم يا خير؟ آنان

مى خنديدند و مى گ??تند: نر??تى. و اين بيچاره مردد مانده بود وقتى چشمش به من ا??تاد، گ??ت: اين آدم مورد اعتمادى است، اگر بايستد و بگويد كه من زير آب ر??تم، قبول مى كنم. من ايستادم و نگاه كردم و ديدم كه زير آب ر??ت حتى نيم مترى هم بيشتر از معمول. موقعى كه بالا آمد، گ??تم: كمى از سرت بيرون بود گ??ت: تو راست مى گويى. دوباره زير آب ر??ت و بالا آمد. گ??تم: به اندازه يك پنج ريالى بالا بود. مرتبه سوم كه زير آب ر??ت، گ??تم: حالا تمام بدنت زير آب ر??ته است. آمد بالا و به من گ??ت: خدا پدرت را بيامرزد.

از اين جريان مى توان نتيجه گر??ت كه وسواسى به ??ردى كه با او همكارى مى كند و چند مدتى با او همراه مى شود، اعتماد پيدا مى كند و آن وقت هر چه اين شخص بگويد مى پذيرد و در اين مسئله، مهم اين است كه انسان بتواند به نحو مطلوب و معقولى اعتماد آنها را به خود جلب كند، چو ن با جلب اعتماد مى تواند در او ن??وذ كند.

عواملى كه موجب انصرا?? از وسواس مى شود:

 

1ـ ا??راد وسواسى، ا??رادى هستند كه وقت اضا??ى براى ??كر كردن دارند كه اگر اين وقت ـ با هر وسيله صحيحى پر شود ـ از وسواس خلاصى مى يابند; مثلا وسواسى هايى كه به س??ر مكه مى روند اصلا يادشان مى رود كه وسواس داشته اند; چون اشتغالهاى ذهنى نمى گذارد كه به وسواس بينديشند و همين اشتغال ذهنى، مانع بسيارى از انحرا??هاست زيرا هرچه انسان بيشتر ??كر كند وسواس او عميق تر و ريشه دارتر مى شود.

2ـ بى اعتنايى مهمترين راه علاج وسواس است. همان گونه كه در روايات وارد شده است. تعبير بسيار جالبى در روايت وجود دارد:«يتعوذ بالله من الشيطان; اگر به شيطان رو بدهى عادت مى كند»(2) و اگر بى اعتنايى كردى و دست ردّ به سينه او زدى، نوميد مى شود و ديگر ??رد گر??تار وسواس نمى شود. و در وسواس هر چه انسان بيشتر ??كر كند وسواس او عميق تر و ريشه دارتر مى شود.

كسى مى گ??ت: من در نماز نمى توانم نيّت كنم، كسى كه همراه او بود به او گ??ت: آيا سخن من را از نظر شرعى قبول دارى؟ وسواسى گ??ت: بله. گ??ت: من از امروز نماز بدون نيّت را بر تو واجب مى كنم و به عدم نيّّت مقيّد باش.

بعد از چند روزى اين وسواسى گ??ت: ر??تم نماز بخوانم ديدم نيّت خودش مى آيد. اين اثر همان بى اعتنايى است.

مهمترين شاخه وسواس:

 

از همه شاخه هاى وسواس مهمتر وسواس در عقايد است: بعضى ها كتابهاى مختل?? ??لس??ى و همچنين ??لس??ه هاى الحادى و مادى را مطالعه مى كنند و آن گاه گر??تار انبوه اشكالات و وسوسه در اصول و ??روع مى شوند، در اين گونه موارد چه كنيم؟

توصيه هاى ما در اين گونه موارد:

 

1ـ تعطيل كردن مطالعات: مثلا مدت يك يا دو ماه، مطالعات را در اين گونه موارد تعطيل كند، چون هرچه اين مطالعات بيشتر مى شود، وسوسه هاى شيطان هم بيشتر مى شود. و انسان در اين گونه موارد با كنار گذاشتن آن گونه مطالعات، مقدارى آرامش ??كرى پيدا مى كند و آن گاه يك مشغوليت ذهنى مناسب برايش ??راهم كنيد و سپس از او سؤال كنيد كه مثلا ريشه اصلى اشكالات شما در كجاست؟ اما در غير اين صورت، تا زمانى كه به مطالعاتش ادامه مى دهد و اشتغال ذهنى مناسبى هم ندارد و خودش را خسته مى كند، به هيچ وجه نمى تواند عقده هاى ??كرى خود را حل كند.

البته اين سخن را بر اين حمل نكنيد كه اصلا به اشكالاتش اعتنا نكند، خير، بلكه بايد به شكل منطقى بدان بپردازد و بالاتر از همه اين ها در اين گونه موارد، مسله توسل است كه مى تواند خلاء ذهنى را پر و انسان را نورانى نمايد. در روايت آمده است: اگر شيطان شما را در عقايد وسوسه مى كند، لا حول ولا قوة الا بالله بگوييد، چون اين ذكر براى جلوگيرى از وسوسه هاى شيطان بسيار مهم است. چون ذكرى است كه مشتمل بر دو مطلب است: هيچ حول و حايل و پناهى در مقابل ضررها و هيچ قوه اى در مقابل منا??ع، جز خدا نيست.

شيوه هاى درمان وسواس با است??اده از آيات قرآن مجيد وروايات معصومين(عليهم السلام):

1ـ توكل به خداوند:

وسواسى بى ثبات و نااستوار است بنابراين، نياز مبرم و ??راوانى به پناهگاهى دارد تا با اتكا به آن ثبات و آرامش پيدا نمايد و توكل به خداوند از جمله اينهاست. در قرآن مجيد آمده است: «ا??نَّه لَيسَ لَه?? س??لطان على الَّذينَ آمَنوا وعلى رَبّ??هم يَتَوَكَّلونَ; شيطان بر كسانى كه ايمان دارند و بر خدايشان توكل مى كنند تسلط ندارد».(3)

درحديثى از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است: «أَنَّه?? قالَ قالَ ا??بليس??: خَمسَة?? أَشياءلَيسَ لى ????يهنَّ حيلَة?? وَ سائ??ر??النّاس?? ????ى قَبضَتى: مَن?? اعتَصَمَ ب??اللّه?? عَن نيَّة صَاد??قَة وَاتَّكَلَ عَلَيه?? ????ى جَميع?? أ??مور??ه?? ...; شيطان گ??ت: همه مردم، در چنگ من هستند، مگر پنج دسته كه مرا بر آنها راهى نيست: ال??) كسى كه با نيت راستين به خداوند بياويزد و به او توكل كند ،...»(4)

2ـ ذكر:

از جمله راههاى زدودن وسوسه، گ??تن ذكرهاى خاصّى است كه در قرآن و روايات به آنها اشاره شده است، در قرآن مجيد آمده است: «ا??نَّ الَّذينَ اتَّقوا ا??ذا مَسَّه??م طائ???? م??نَ الشّ??يطان?? تَذَكَّروا ??َا??ذا ه??م م??بص??رون; پرهيزگاران هنگامى كه گر??تار وسوسه هاى شيطان شوند، به ياد(خدا و پاداش و كي??ر او)مى ا??تند; و(در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و) ناگهان بينا مى گردند.»(5)

و همچنين در وسايل الشيعه آمده است:

«قالَ رَس??ول?? اللّه??(صلى الله عليه وآله): ا??نَّ آدَمَ شَكا ا??لَى اللّه?? ما يَلقىَ م??ن حَديث?? النَّ??س?? وَالح??زن?? ??َنَزَلَ عَلَيه?? جَبرَئيل??(عليه السلام) ??َقالَ لَه?? يا آدَم?? ق??ل: لاحَولَ وَ لا ق??وَّةَ الاّ ب??اللّه،??َقالَها??َذَهَبَ عَنه?? الوَسوَسَة?? وَالح??زن; رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ??رمود: آدم(عليه السلام) از وسوسه و اندوهى كه مى يا??ت به خدا شكايت مى كرد، جبريل بر او نازل شد و گ??ت: اى آدم بگو: «لاحول ولا قوة الا بالله» حضرت آدم(عليه السلام) هم همين سخن را گ??ت و وسوسه و اندوهش برطر?? شد».(6)

3ـ قرائت سوره ها و يا آيات ويژه اى از قرآن:

خواندن برخى از سوره ها يا آيات، از جمله سوره «يس » و سه آيه نخست سوره انعام از جمله عوامل زدودن وسوسه بيان شده است. گ??تنى است كه در روايتى آمده است: «وَالم??صحَ???? ????ى البَيت?? يَطر??د??الشَّيطانَ...; وجود قرآن در خانه شيطان را دور مى كند...».(7)

4ـ نماز:

در بحارالانوار روايتى از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده كه ??رمود: «قَالَ: لَيسَ م??ن م??ؤم??ن يَم??ر?? عَلَيه?? أَربَع??ونَ صَباحا ا??لاّ حَدَّثَ نَ??س??ه?? ??َلي??صَلّ?? رَكعَتَين?? وَليَستَع??ذب??اللّه?? م??ن ذلك; هيچ مؤمنى نيست مگر اين كه در هر چهل روز، دچار وسوسه مى شود،پس هرگاه وسوسه، رخ نمود دو ركعت نماز بگزارد و از وسواس به خدا پناه برد».(8)

5 ـ روزه گر??تن:

سه روزه گر??تن در هر ماه و روزه ماه شعبان: «قالَ رس??ول?? اللّه(صلى الله عليه وآله):مَن سَرَّه?? أَن يَذهَبَ كَثير م??ن وَحَر??صَدر??ه?? ??َليَص??م شَهرَالصَّبر?? وَ ثَلاثَةَ أَيّام م??ن ك??لّ?? شَهر; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)??رمود: هر كه از زودوده شدن بسيارى از وسوسه هاى دلش شادمان مى شود، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگيرد».(9)

البته در برخى از روايات، مطلق روزه از عوامل دور سازنده شيطان، شمرده شده است. «ا??نَّ النَّبىّ(صلى الله عليه وآله) قالَ لاَصحاب??ه?? أَلا أ??خب??ر??ك??م ب??شَىء ا??ن أَنت??م ??َعَلت??م??وه تَباعَدَ الشَّيطان?? م??نك??م كَماتَباعَدَ المَشر??ق?? م??ن المَغر??ب??، قالوا: بَلى، قَالَ(صلى الله عليه وآله): الصَّوم?? ي??سَوّ??د?? وَجهَه ??...; پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) به ياران خويش ??رمود: آيا شما را آگاه سازم از چيزى كه اگر آن را بدانيد، شيطان از شما دور گردد، مانند دورى مشرق از مغرب؟ گ??تند: آرى. ??رمود: روزه، چهره شيطان را سياه مى كند...».(10)

6ـ استعاذه:

استعاذه پناه گر??تن و گ??تن ذكرهايى است كه نشان دهنده اين پناه جويى به خداست.البته بدون هيچ ترديدى در اين جا به معناى پناه جويى از وسوسه هاى شيطان است; مانند گ??تن:«أَع??وذ??ب??اللّه?? م??نَ الشَّيطان?? الرَّجيم» يا اين كه قرآن مجيددر برابر وسوسه هاى شيطان دستور به استعاذه داده است: «وَا??مّا يَنزَعَنَّكَ م??نَ الشَّيطان?? نَزغ ??َاستَع??ذ ب??اللّه?? ا??نَّه?? سَميع عَل??يم; و اگر براى تو از ناحيه شيطان وسوسه اى رخ داد به خداوند پناه ببر كه او شنوا و داناست».(11)

در روايتى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «عَن أ??ب??ى عَبد??اللّه الصّاد??ق??(عليه السلام)قالَ ق??لت?? :يَابنَ رَس??ول?? اللّه?? ا??نّ??ى أَج??د?? بَلاب??لَ ????ى صَدر??ى وَ وَساو??سَ ????ى ????ؤاد??ى حَتّى لَر??بَّما قَطَعَ صَلات??ى وَ شَوَّشَ عَلَىَّ ق??رائَت??ى.قَال: وَ أَينَ أَنتَ م??ن عَوذَة?? أَم??ير??الم??ؤم??نينَ(عليه السلام)؟ ق??لت??:يَابنَ رَس??ول?? اللّه?? عَلّ??من??ى.قَالَ : ا??ذا أَحسَستَ ب??شَىء م??ن ذللك ??َضَعَ يَدَكَ عَلَيه?? وَ ق??ل:...; كسى به امام صادق(عليه السلام) گ??ت: ترديدهايى در سينه و وسوسه هايى در دل خويش، احساس مى كنم، به گونه اى كه بعضى اوقات به قطع نماز و آش??تگى در قرائتم منجر مى شود.

حضرت(عليه السلام) ??رمود: چرا، استعاذه اميرالمؤمنين، على(عليه السلام) را نمى خوانى؟ گ??تم: شمابه من بياموزيد: هر وقت وسوسه اى احساس كردى دست بر سينه بگذار، و بگو: «ب??سم?? اللّه?? وَ ب??اللّه?? اَلّله??مَّ مَنَنتَ عَلَىَّ ب??الايمان?? وَ أَودَعتَن??ى الق??رآنَ و رَزَقتَنى ص??يامَ شَهر?? رَمَضانَ، ??َامن??ن عَلَىَّ ب??الرَّحمَة?? وَالرّ??ضوان?? وَالرَّأ??َة?? وَالغ????ران?? وَ تَمام?? ما أولَيتَن??ى م??نَ النّ??عَم?? وَالا??حسَان??. يَاحَنّان??،يَامَنّان??، يَادائ??م?? يَا رَحمَان??، س??بحَانَكَ وَلَيسَ ل??ى أَحَد س??واكَ، س??بحَانَكَ، أَع??وذ?? ب??كَ بَعدَ هَذ??ه?? الك??رامات?? م??نَ الهَوان?? وَ أَسأل??كَ أَن ت??جَلّىَ عَن قَلب??ىَ الاَحزَانَ; »(12)

حضرت ??رمود اين را سه بار بخوان كه به كمك خداوند از وسوسه رهايى مى يابى و بعد از آن بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) صلوات ب??رست.

7ـ تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام):

«عَن أَب??ى جَع??َر(عليه السلام)قَالَ: مَن سَبَّحَ تَسبي??حَ الزَّهراء??(س)ث??مَّ استَغ??َرَ ، غ??????رَ لَه?? وَهىَ م??أة?? بَالّ??لسان?? وَ أل?? ????ى الميزان?? وَتَطر??د?? الشَّيطانَ وَ ت??رض??ى الرَّحمنَ; امام باقر(عليه السلام)??رمود: كسى كه تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) را بگويد، سپس استغ??ار كند، خداى او را ببخشد. اين تسبيح، بر زبان صد تاست و در ميزان هزار. شيطان را مى راند و رحمن را خشنود مى سازد»(13)

8 ـ دوست داشتن اهل بيت(عليه السلام):

«عن أَب??ى ع??بَيدَةَ الحَذّاء قَال: دَخَلت?? عَلَى أَب??ى جَع??َر (عليه السلام)??َق??لت??:ب??أَب??ى أَنتَ ر??بَمَا خَلاب??ىَ الشَّيطان?? ??َخب??ثَت نَ??س??ى ث??مَّ ذَكَرت?? ح??بّ??ى ا??يّاك??م وَ انق??طاع??ى ا??لَيك??م ??َطابَت نَ??س??ى ??َقالَ:يَاز??يَاد??، وَيحَكَ وَ مَاالَّدين?? ا??لاّ الح??بّ??.ألا تَرى ا??لَى قَول?? اللّه??:اَن ك??نت??م ت??ح??بّونَ اللّهَ ??َاتَّب??ع??ون??ى ي??حب??بك??م?? اللّه??; ابوعبيده حذاء گ??ت: نزد امام باقر(عليه السلام) ر??تم و گ??تم: پدرم ??دايتان باد، چه بسا شيطان با من تنها مى شود و روانم پليد مى شود، آن گاه علاقه و دلبستگى كاملم را به شما ياد مى كنم، روانم پاكى مى يابد. امام ??رمود: اى زياد، دين به جز دوستى نيست. آيانمى نگرى به سخن خداوند متعال كه ??رمود: اگر خداى رادوست مى داريد از من اطاعت كنيد در آن هنگام، خداى شما را دوست مى دارد»(14)

9ـ ياد و ذكر اهل بيت(عليه السلام):

همان گونه كه قرآن مجيد «ش??ا» و درمان دردهاست، ذكر اهل بيت عصمت وطهارت(عليه السلام) نيز درمان دردها و وسوسه هاست: «قَالَ أَمير??الم??ؤم??نينَ(عليه السلام): ذ??كر??ناأَهلَ البَيت?? ش????اء م??نَ الوَعَك?? والا??سقام?? وَ وَسواسَ الرَّيب?? وَ ح??بّ??نَا ر??ضَى الرَّبّ??- تبارك و تعالى-; امير مؤمنان على(عليه السلام) ??رمود: ياد و ذكر ما اهل الببت، درمان ضع?? مولود تب و درمان بيماريها و وسوسه هاى ترديدانگيز است و دوست داشتن ما خشنودى خداى تبارك و تعالى است.(15)

در اين زمينه روايت از شخص رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نيز هست در حديثى ديگر از پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «أَلا ??َاذك??روايَا أ??مَّةَ م??حَمَّد، م??حَمَّدا وَ آلَه?? ع??ندَ نَوائ??ب??ك??م وَش??دائ??د??ك??م ل??يَنص??رَاللّه?? ب??ه??م مَلائ??كَتَك??م عَلَى الشَّياط??ينَ الَّذ??ينَ يَقص??د??ونَك??م; اى امت محمّد، هنگام مصيبتها و سختيها محمّد و آل او را ذكر كنيد تا خداوند، ??رشتگانتان را بر شيطانهايى كه قصد شما را دارند، پيروز كند»(16)

10ـ توسّل

11ـ بازشناسى سيره اهل البيت

12ـ تلقين

وسوسه يك حالت بى ثباتى است. انسان وسواس بايد به خويش تلقين كرده و اعتماد به ن??س خود را بازيا??ته و بر اين حالت پيروز شود.

برخى از روايات، شيوه اعتماد به ن??س و مقاومت در برابر شيطان و وسوسه هايش را به انسان مى آموزد: «عَن أَب??ى بَص??يرقَال?? ق??لت?? لَه??: ا??نَّه?? قَد أَلَحَّ عَلَىَّ الشَّيطان?? ع??ندَ ك??بَرَ س??نّ??ى ي??قَنّ??ط??نى. قَالَ: ق??ل: كَذ??بَت يَا كا????ر?? يَام??شر??ك?? ا??نّ??ى أ??وم??ن?? ب??رَبّ??ى وَأ??صَلّ??ى لَه?? وَ أَص??وم??وأ??ثَنّ??ى عليه?? وَلا ألب??س?? ايمَانى ب??ظ??لم; ابوبصير گ??ت: به امام (عليه السلام)گ??تم: شيطان مى خواهد با اصرار، مرا در كهنسالى نا اميد سازد، امام(عليه السلام) ??رمود: به او بگو: اى كا??ر، اى مشرك، دروغ مى گويى. موكّدا من به خدايم باور دارم، براى او نماز مى گزارم، روزه مى گيرم، او را ثنا مى گويم و ايمان را با ستم آميخته نمى سازم».(17)

13ـ ياد مرگ:

ابو بصير گ??ت: از وسواس پيش امام صادق(عليه السلام) گلايه كردم، امام صادق(عليه السلام)??رمود: اى ابو محمد، به ياد آور كه پيوندهايت در گور مى گسلد، دوستانت پس از به خاك سپردنت باز مى گردند، جانور از بينى تو بيرون مى آيد و كرم گوشت تو را مى خورد. بى ترديد، اين ها تو را آرامش مى بخشد. ابوبصيرگ??ت: به خدا سوگند، هرگاه چنين چيزهايى را ياد مى آوردم از اندوهى كه داشتم، آرام مى گر??تم».(18)

14- آگاهى از دستورهاى ??قهى و به كار بستن آنها در زندگى روزمره:

ال??) از جمله دستورهايى كه در ??قه روى آن تأكيد شده است اعتنا نكردن به شكهايى است كه متواليا بر انسان عارض مى شود: «قَالَ الرَّضَا(عليه السلام): ا??ذا كَث??رَ عَلَيكَ السَّهو?? ????ى الصَّلوة?? ??َامض?? عَلى صَلات??ك وَلا ت??ع??د; هرگاه ??راموشيت در نماز، زياد شد نمازت را به پايان ببر و دوباره مخوان».(19)

ب) شناختن شكهايى كه اصلا اعتبار ندارد.

ج) خواندن نماز به جماعت.

د) مختصر خواندن نماز.

هـ) بازگشت به ر??تار عمومى:

يعنى وسواسى بايد خود را خارج شده از اعتدال تلقى كند و براى عادى سازى ر??تار خويش، به عملكرة مردم توجه كند و همانگونه كارهاى خويش را شكل دهد.

پي نوشت :

 

1. روزنامه ايران، سال اول، شماره 25، 30 سى ام بهمن 1373.

2. بحارالانوار، ج 88، ص 273.

3. سوره نحل،آيه99.

4. بحارالانوار،ج 63،روايت 105،باب3،ص268.

5. سوره اعرا??، آيه 201.

6. ج 4، باب 47، روايت 1، ص 1228.

7. بحار الانوار، ج 92، ص 196.

8. ج 97، روايت 47، باب 59، ص 108.

9. بحارالانوار، ج 79، روايت 48، باب 59، ص 108.

10. بحارالانوار، ج 63، باب 3، روايت 140، ص 262.

11. سوره اعرا??(آيه 200.

12. بحارالانوار، ج 95، باب 99، ص 137.

13. بحارالانوار، ج 27، روايت 55، باب 4، ص 94.

14. بحارالانوار، ج 27، روايت 55، باب 4، ص 94.

15. بحارالانوار، ج 26، روايت 2، باب 1، ص 227.

16. بحارالاول، ج 63، روايت 158، باب 3، ص 271.

17. بحارالانوار، ج 69، روايت 4، باب 31، ص 152.

18. كا??ى، ج 3، ص 255، روايت 20.

19. بحارالانوار، ج 88، باب 5، ص 272.

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1230[/ATTACH]

 

امام صادق (ع:)

شيطان به وسيله وسواس نمى تواند به ضرر بنده خدا کارى کند، مگر آنکه بنده از ياد خدا اعراض کرده باشد.

“ وسواس )Obsession(“ از قديمى ترين اختلالات شناخته شده روانى است که بين مردم از شيوع نسبتا بالايى برخوردار است. وسواس را امروزه در دو عنوان کلى “وسواس ??کري??? (مانند احتياط يا تن??ر مربوط به ترشحات و مواد د??عى بدن، ترس از وقوع ات??اقات وحشتناک مثل آتش سوزى و مرگ و ...) و “وسواس عملي???(مانند شست و شوى دست، استحمام، آرايش م??رط، امتحان درها و ق??ل ها، مرتب و منظم کردن، احتکار و جمع آورى و ...) طبقه بندى مى کنند.

موضوع يادداشت ما “وسواس ??کري??? است که مى تواند مشکلات متعدد و مسائل آزاردهنده بسيارى را براى شخص مبتلا و اطرا??يانش به همراه داشته باشد. در اين حالت شخص مبتلا ممکن است تصاويرى ذهنى به شکل صحنه هاى وحشتناک و ناراحت کننده بسيارى داشته باشد که هر چه بيمار سعى در مقاومت در مقابل آنها دارد، نمى تواند از آنها خلاص شود. اين وسوسه ??کرى از موضوعات بسيار کلى مانند سوال ذهنى درباره اينکه: چه کسى خدا را آ??ريده؟ هد?? از زندگى چيست؟ و ... گر??ته تا ا??کار گناه آلوده جنسى و ترس هاى مرضى و .. مت??اوت است و تقريبا همه اين ا??کار بيمار را در وضعيت وحشتناکى قرار مى دهند.

اما درست بر خلا?? آنچه که در مورد شخصيت هايى مثل “جان بانى يان??? (خطيب و مول?? انگليسى در قرن ه??دهم) که به شدت از ا??کار وسواسى در ارتباط با خدا و مذهب رنج مى برد، ديده شده، به نظر مى رسد مذهب و شکوهمندترين جلوه آن يعنى “نماز??? مى توانند در زدودن وسواس ??کرى نقش بسيار مهمى بازى کنند.

گواه اين موضوع نيز يادآورى اين مسئله است که در منابع اسلامى وسواس پديده شناخته شده اى است و از آن به عنوان “وسوسه اى از سوى شيطان??? اشاره مى شود؛ به عنوان مثال در کتاب اصول کا??ى (باب عقل و جهل) آمده است: “در نزد امام صادق (ع) شخصى را به عقل و درايت نام بردند و گ??تند او وسواس دارد، حضرت ??رمود: چگونه عاقل است که شيطان را اطاعت مى کند؟???

در اين مورد حتى منابع اسلامى از قول معصومين (ع) روش هاى متعددى را براى پيشگيرى و درمان وسواس پيشنهاد کرده اند که از آن جمله بهره از ادعيه و اذکار خاصى از جمله (لا اله الاالله) و (لا حول و لا قوه الا باالله) مى باشد که در حقيقت ما حصل همه آن روش ها را مى توان در “ذکر خدا??? خلاصه کرد.

در منابع علمى جديد، براى متوق?? کردن ا??کار وسواسى ، علاوه بر درمان هاى دارويى و حتى قبل از آن، از روش هاى خاصى است??اده مى شود که مهم ترين آنها روش “توقي?? ??کر??? نام داد و بدين ترتيب است که از بيمار خواسته مى شود که به طور عمد ا??کار وسواسى خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداى بلند و بيزار کننده، ??رياد مى زند: ايست!؟! به نظر مى رسد اين عمل جريان ??کر وسواسى را متوق?? مى کند.

با اين وص?? برخى از اذکار و توجهات حين نماز، نه تنها با اين قبيل روش ها قابل مقايسه است، بلکه بسيار موثرتر به نظر مى رسد.

است??اده زبان و ذهن از ذکر “غير المغضوب عليهم و لا الضالين??? که جدايى راه مومن را از ابليس و شيطان نشان مى دهد، دستکم ده بار، طى نمازهاى يوميه و ??يض بردن از سوره مبارکه “ناس??? بعد از حمد، بخصوص توجه آيات شري??ه “من شر الوسواس الخناس، الذى يوسوس ??ى صدور الناس??? به عنوان عواملى قدرتمند در توق?? ا??کار وسواسى مطرح هستند.

همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقيقى بشرند، براى دورى از وسواس “ذکر خدا??? را پيشنهاد کرده اند و اين ??رمان الهى است که:

(اقم الصلوه لذکري) “براى ذکر من نماز را به پا داريد???.

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1231[/ATTACH]

 

 

اين مقاله به اهميت بهداشت جسم و جان در سيره و سخن پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) پرداخته و در ادامه مطالبي چون تاريخچه و جايگاه و ابعاد بهداشت و ذكر مصاديقي در اين خصوص و راههاي وصول به آن و در نهايت آثار و ثمرات دنيوي و اخروي آن را بيان نموده است.

سلامت جسم و جان براي هر انساني از جمله آرزوهاي هميشگي اوست اگر چه برخي به لحاظ محروميتهاي موجود، آن را دور از دسترس و بلكه ناممكن مي???پندارند اما بسياري هم هستند كه دست يا??تن به اين امر مهم را براي خود و جامعه امري ممكن و كاملاً شدني مي???دانند. اصولاً اين موضوع از ريشه???هاي اصلي و اساسي يك جامعه مترقي است. جامعه???اي متكامل شمرده مي???شود كه تمامي اهرم???هاي كمالش بر مبناي سلامت جسم و روان ا??رادش پايه ريزي شده باشد و از اين روست كه امروزه خوشبختانه سازمانهاي داخلي و حتي بين المللي نيز جهت عينيت بخشيدن به اين امر مهم به پا خاسته???اند. زيرا مي???دانند كه ناديده گر??تن اين مسئله مهم در طول تاريخ حيات بشر، چه خسارتهاي جبران ناپذيري را ببار آورده است و لذا بسيار مناسب است كه در تبيين اين موضوع مهم از الگوهاي ديني و متون مذهبي كمك گر??ته شود و به جاست كه آداب زندگي پيامبر بزرگوار در بعد نظا??ت و بهداشت بار ديگر بازخواني گردد تا بشريت امروز كه بيش از هر زماني ديگر تشنه دستاوردهاي انبياست از آب زلال وحي سيراب گردد.

بهداشت جسم و جان در كلام پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)

بهداشت: عبارت است از ايجاد كامل تندرستي بدني، رواني، اجتماعي و ??قدان هر نوع ناتواني جسماني و به عبارت ديگر، داشتن علوم و هنر پيشگيري از بيماريها و طولاني كردن عمر و بالا بردن سطح سلامت و توانائي بشر. البته بايد توجه داشت كه صر?? نداشتن بيماري جسمي به معني سالم بودن نيست بلكه در نگاه سازمان جهاني بهداشت، سلامت عبارت است از تأمين ر??اه كامل جسمي رواني و اجتماعي، پس هر كه بيماري جسمي ندارد دليل سلامت او نيست بلكه شخص سالم كسي است كه از سلامت روح نيز برخوردار باشد. (1)

تاريخچه بهداشت:

 

آنچه كه نقل شده است سابقه تاريخي آن بر مي???گردد به 3900 سال قبل از ميلاد مسيح، در آن زمان بيماري صر??اً يك بلاي آسماني به شمار مي???آمد و كسي در حال بيماران دخالت نمي???كرد و بيمار مي???بايست خودش خوب شود و يا بميرد. در آن زمان مردي بنام اسقلبيوس (اسكولاب) در يونان زندگي مي???كرد او اولين كسي بود كه به ??كر ا??تاد تا چاره???اي براي بيماران پيدا كند و نام خود را طبيب گذاشت. روزي به خانه آمد دخترش بنام «هيژي» بوي گ??ت: خوب است شما به جاي صر?? وقت براي پيداكردن داروي بيماران كاري كني كه از بيماري پيشگيري شود. اين باعث شد كه به ??كر پيشگيري بي??تد و لذا شروع كرد به مردم دستورات پزشكي و پيشگيري دادن و بالأخره در سال 1948 بعد از ميلاد مسيح(ع) اساسنامه سازمان جهاني بهداشت به تصويب رسيد. (2)

جايگاه بهداشت در اسلام:

 

ال??)آيات

 

قرآن كريم انسانهاي طيّب و پاكيزه را در ردي?? توبه كنندگان معر??ي مي???كند. آنجا كه ??رموده است «انّ اللّه يحب التوّابين و يحبّ المتطهرين»(3) يعني خداوند انسانهاي پاكيزه و با طهارت را دوست دارد. در آيه ديگر همسران مؤمنين را در بهشت ج??تهاي پاكيزه مي???داند(4) و در سوره مائده غذاهاي حلال را طعام پاكيزه معر??ي مي???كند اينكه با عبارت «قل لا يستوي الخبيث و لا الطّيب»(5)، (هرگز پاك و ناپاك برابر نيست)، و با بكارگيري كلمه طيب بيش از 35 بار در قالب مشتقات خود در ستايش پاكان و كلمه خبيث بمراتب كمتر در مزمت ناپاكان، همه اينها بيانگر اهتمام ??وق العاده قرآن كريم است به طهارت و پاكيزگي.

ب) روايات

 

موضوع طهارت و پاكيزگي آنقدر مهم است كه در اكثر كتابهاي ??قهيه و رساله???هاي عمليّه، باب طهارت در آغاز كتاب آمده است و اين بيانگر ويژگي اوست كه بدون رعايت اين مسئله، بسياري از اعمال انسان نا تمام خواهد بود. پيامبر اعظم(ص) اهميت اين موضوع را با عبارتهاي مت??اوت بيان ??رموده است. در جايي ??رموده است «يا انس اكثر من الطّهور يزد اللّه ??ي عمرك»(6) يعني، خود را زياد شستشو كن تا خداوند عمرت را زياد كند و در جايي ديگر از حضرت نقل شده است، «انّ الاسلام نظي??ٌ ??تنظّ??وا ??انّه لا يدخل الجنة الّا نظي??»(7) يعني اسلام پاكيزه است شما هم پاكيزه باشيد و همانا جز پاكيزگان وارد بهشت نخواهند شد، و در بيان ديگر ??رموده است «هر چه مي???توانيد پاكيزه باشيد زيرا كه خداوند، اسلام را بر پاكيزگي نهاده است و هرگز جز پاكان به بهشت راه نخواهند يا??ت»(8) يعني طهارت و پاكيزگي ميدان وسيعي دارد و هر چه انسان در اين مورد دقت و تلاش نمايد باز مرحله بالاتري دارد و بالأخره اينكه حضرت ??رموده است «خدا طيّب است و پاكيزگي را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواري را دوست دارد، بخشنده است، بخشندگي را دوست دارد، پس جلو خانه???هاي خود را پاكيزه سازيد و خود را شبيه يهودان نكنيد»(9) و همچنين ??رموده است «خداوند متعال كثا??ت و ژوليدگي را دشمن دارد از او متن??ر است». (10)

ابعاد نظا??ت و بهداشت

 

ال??) طهارت ظاهر

 

تمامي اصول و اسلوبي كه در راستاي سلامت بدن انسان و جسم او به كار مي???رود بهداشت ظاهري مي???گويند. و پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) در اين مورد نيز بهترين الگو و اسوه انسانها است. و اينك به بخشي از مصاديق آن كه در كلام پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است به اختصار اشاره مي???گردد.

پيامبر و بهداشت دهان

امروزه ثابت شده است كه رعايت بهداشت دهان و دندان يكي از ??اكتورهاي مهم سلامت انسان است و بسياري از آلودگيها و ميكربها از اين طريق وارد بدن مي???شوند و لذا پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) نيز نسبت به اين مسئله اهميت ??وق العاده نشان داده است. حضرت در بياني ??رموده است: «دندانها را تميز كنيد زيرا مايه نظا??ت است و نظا??ت مايه ايمان و ايمان همراه صاحبش در بهشت است»(11) و در سخن ديگرش آمده است: «مرا آنقدر به مسواك ??رمان دادند تا آن كه بر دندانهاي خود بيمناك شدم»(12) و در جاي ديگري ??رموده است «انّ ا??واهكم طرقٌ للقرآن ??طيّبوه بالسواك» يعني «دهانهاي شما معبر قرآن است آنرا با مسواك پاك كنيد»(13) بالأخره در اين باره پيامبر اكرم(ص) بيانات بسياري دارد از جمله اينكه (مسواك زدن نص?? ايمان است، مسواك زدن ??صاحت مرد را زياد مي???كند، و يا موجب پاكي دهان و رضايت پروردگار و روشني چشم است و يا لثه???ها را محكم مي???كند و بوي دهان را ببرد و معده را به صلاح آورد و درجات بهشت را بي??زايد و خداوند را خشنود و شيطان را به خشم آورد)(14) و يا دو ركعت نماز با مسواك بهتر است از ه??تاد ركعت بدون مسواك و باز ??رمود: «هر وقت جبرئيل نزد من آمد مرا به مسواك زدن ??رمان داد». (15)

پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و بهداشت سر و صورت

اين مورد نيز از موارد تأكيد شده اسلام است و از باب بهداشت و درمان به آن تصريح دارند. پيامبر اعظم(ص) در بياني مي?????رمايد: «محاسن خود را شانه بزنيد و ناخن???هاي خود را كوتاه كنيد زيرا كه شيطان ميان گوشت و ناخن جاريست»(16) در كتاب چهارده معصوم در سيره عملي پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «حضرت تميزترين اعراب بود. در مسواك زدن وسواس عجيبي داشت، هميشه سر و رويش پاكيزه بود، موهايش را شانه مي???زد و همواره بوي خوش از او به مشام مي???رسيد»(17) اميرالمؤمنين(ع) مي?????رمايد: «پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) موهاي خود را شانه مي???زد و اكثر اوقات آن را با آب صا?? مي???كرد و مي?????رمود آب براي خوشبو كردن مؤمن كا??يست»(18) و در روايت ديگر از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسيده است كه «ازاله موهاي زير بغل باعث از بين ر??تن بوي بد مي???شود و يا عطر زدن و با تيغ موي سر را تراشيدن و ازاله موهاي بدن از اخلاق انبياء است»(19) و نقل شده است كه حضرت هزينه???اي كه جهت معطر كردن خود صر?? مي???كرد بيشتر بود از هزينه???اي كه براي غذا پرداخت مي???نمود. و باز مرحوم علامه مي???گويد: حضرت شانه مي???زد و سر خود را با انواع شانه???ها مرتب مي???كرد و قبل از خارج شدن از منزل جهت نماز، ناخن???هاي خود را مي???گر??ت و سبيلش را كوتاه مي???كرد و مضمضه كردن آب در دهان و استنشاق و ازاله موهاي زائد بدن را از سنّت انبياء مي???دانست». (20)

پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و بهداشت لباس

طهارت و پاكيزگي لباس آدمي آنقدر مهم است كه قرآن كريم در اين خصوص به پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) دستور مي???دهد كه «لباست را پاكيزه كن»(21) در روايت آمده است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از ژوليدگي و پريشاني تن??ّر داشت و حضرت از لباسهايش مراقبت مي???كرد و آن را وصله مي???نمود و ك??ش خود را پينه مي???زد و بيشتر كاري كه در خانه انجام مي???داد خياطي(22) بود، حضرت مي?????رمايد: «لباس خود را تمييز كنيد و موهاي خود را كم نمائيد و آراسته و پاكيزه باشيد زيرا يهودان چنين نكردند و زنانشان زنا كار شدند»(23) و در نقل ديگر آمده است كه مي?????رمايد: «البس جديداً و عش حميداً» يعني «لباس نو بپوش و بانام نيك زندگي كن». (24) و باز ??رموده است «لباس خود را نيك كنيد و لوازم خود را اصلاح نمائيد»(25) مرحوم علامه طباطبائي مي???گويد: «اكثر لباسهاي پيامبر س??يد بود و خود حضرت مي?????رمود: «به زنده هايتان لباس س??يد بپوشانيد و با آن مردگانتان را د??ن كنيد»(26) امام صادق(ع) مي?????رمايد: «پيامبر(ص) از پوشيدن چيزي كه سياه بود كراهت داشت»(27) از مجموع اين احاديث چنين بر مي???آيد كه لباس س??يد شايسته اندام يك مسلمانان است هم به لحاظ روشني آن و هم اينكه لباس س??يد، زودتر و بهتر آلودگيها را نشان مي???دهد و انسان نسبت به طهارت آن سريعتر اقدام مي???نمايد.

ب) طهارت باطن

 

عمده و اساس پرهيز از هر نوع آلودگي همان طهارت باطن است و شايد دليل اصلي پاكيزگي ظاهري نيز همين باشد. چرا كه بدون دست يا??تن به طهارت ظاهري رسيدن به طهارت معنوي غير ممكن مي???باشد و انبياء الهي در اوج اين كمال بودند و مأموريت اصلي آنها نيز هدايت بشر به همين سمت و سو است. قرآن كريم درباره اهل بيت (ع) مي?????رمايد: «جز اين نيست كه خدا مي???خواهد آلودگي را از شما اهل بيت دور كند و پاك و پاكيزتان گرداند»(28) در سخن پيامبر اعظم(ص) طهارت نخستين چيزي است كه مورد حسابرسي قرار مي???گيرد، و يا هيچ نمازي بدون طهارت قبول نخواهد شد و يا طهارت بخشي از ايمان است»(29) و اصولاً ضرورت ايمان و تقوي نيز براي پرهيز از آلودگي جان آدمي معر??ي شده است، آنجا كه علي (ع) مي?????رمايد: «خداوند ايمان را براي پاك شدن از شرك واجب ??رموده است و باز ??رموده: (كه تقواي الهي داروي بيماري دلهاي شماست و پاك كننده آلودگي جانهايتان). چه اين كه حضرت در مقام ديگر ??رموده است «حال كه از پاكيزه بودن چاره???اي نداريد پس خود را از پليدي عيوب و گناهان پاك كنيد. »(30) قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص كردند و اينك به برخي از آنها اشاره مي???گردد.

ال??) اجتناب از پرخوري

اين مورد نه تنها در طهارت جسم بلكه در سلامت جان نيز بسيار اهميت دارد. در كلام بزرگان چنين آمده است كه «ابغض الاشياء بطنٌ مملو»(31) يعني مبغوض???ترين چيزها شكم پر است، در سخن ديگري آمده است «لا تميتوا القلب بكثرة الطعام ??انّ القلوب تموت كالزّرع اذا كثر الماء» يعني «با زياد خوردن قلب را نميرانيد چرا كه قلب مانند زراعت است. همانطور كه اگر به زراعت آب زياد داده شود از بين مي???رود قلب انسان نيز از پرخوري صدمه مي???بيند»(32)

در جرياني معرو?? آمده است كه طبيبي وارد مدينه شد تا بيماران آن شهر را مداوا نمايد هر چه صبر كرد كسي به او مراجعه نكرد. وقتي علّت آن را پرسيد، به وي گ??ته شد، دين ما آموخته است كه وقتي اشتهاء به غذا نداري از خوردن آن پرهيز كن و هرگاه هم كه با ميل و رغبت مشغول غذا خوردن هستي، كمي قبل از سير شدن از غذا دست بكش، و همين امر موجب شد كه كمتر كسي مريض شود، لذا به طبيب هم نيازي ندارند. آري با قطع نظر از صحت و سقم تاريخي اين داستان، اين مسئله ثابت شده است كه علت اصلي بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي پرخوري و زياده روي در آن است. و پيامبر اعظم(ص) نيز مؤمن را از پرخوري بري???ء دانسته است. آنجا كه مي?????رمايد: «كا??ر ه??ت شكم دارد و مؤمن يك شكم و يا مؤمن به اندازه شكمش مي???آشامد و اسرا?? نمي???كند ولي كا??ر حريص است و هرچه مي???آشامد سير نمي???شود»(33) در همين راستا علي(ع) به ??رزندش امام حسن(ع) مي?????رمايد: «??رزندم آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبّ بي نياز شوي؟» عرض كرد: «چرا، اي اميرمؤمنان» حضرت ??رمود: «تا گرسنه نشدي غذا نخور و هنوز اشتها داري از غذا دست بكش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابيدن قضاي حاجت كن. اگر اين نكات را رعايت كني از مراجعه به طبيب بي نياز مي???شوي»(34) اصولاً روزه كه در شرع اسلام به عنوان يكي از واجبات رسمي و ??روع دين تشريع شده داراي ثمرات بسياري است كه يكي از آنها طهارت جسم و جان است، تا آنجا كه درباره???اش ??رمودند «صوموا تصحّوا» يعني روزه بگيريد تا سالم بمانيد. (35) و باز در حديث ديگري آمده است كه «بر شما باد روزه گر??تن كه آن رگهاي شهوت را مي???ب??رد و سرمستي را مي???بَرد»(36) تا آنجا كه در كلام پيامبر اعظم(ص) آمده است كه «برترين جهاد روزه گر??تن است»(37)

آ??تهاي پرخوري

گرچه برخي از مضرات پرخوري از احاديث گذشته نمايان شد اما در اينجا به بخش ديگري از آنها اشاره مي???گردد. در بيانات پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است كه: «از پرخوري بپرهيزيد كه دل را سخت مي???كند و اعضاي بدن را در طاعت خدا تنبل مي???سازد و همتها را از شنيدن پند و اندرز كر مي???نمايد»(38) و در همين راستا علي(ع) ??رموده است «هر كس خوراكش زياد باشد سلامتي???اش كم مي???شود و بار زندگي بردوش او سنگين گردد»(39) و در جاي ديگر ??رموده است: «سيري، پارسائي را نابود مي???كند، سيري چه ياور خوبي براي گناهان است، تيزهوشي و پرخوري با هم جمع نمي???شوند، هرگاه شكم از طعام مباح انباشته شود دل از ديدن خير و صلاح كور شود»(40) و باز ??رموده است: «گرسنگي كشيدن چه ياور خوبي است در به بند كشيدن ن??س و در هم شكستن عادتهاي آن»(41) و حضرت رضا(ع) ??رموده است «هر كه مي???خواهد تندرست و داراي بدني لاغر و چابك باشد از شام شبش كم كند»(42)

ب) اجتناب از بيكاري و پرخوابي

يكي ديگر از عواملي كه در سلامت جسم و جان مؤثر است كار كردن و پرهيز از پرخوري است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) ??رموده است «روز قيامت سخت???ترين حسابرسي را كسي دارد كه كارهايش را ديگران انجام دهند و خودش بيكار بگردد. گو اينكه كار كردن موجب رنج و زحمت است اما بيكاري موجب ??ساد و تباهي»(43) و در بيان ديگرش ??رموده است «خداوند از شخص تندرست و بيكار كه نه در كار دنياست و نه در كار آخرت ن??رت دارد»(44) و در همين راستا از حضرت نقل شده است كه مي?????رمايند: «از پرخوري بپرهيزيد كه صاحب خود را در قيامت تهيدست مي???گذارد»(45) اميرالمؤمنين(ع) مي?????رمايد: «چه بسيار خوابهاي شبانه كه تصميمات روز را بر هم زده است» امام باقر(ع) مي?????رمايد «كه موسي(ع) به خداوند عرض كرد: كدام بنده???ات نزد تو من??ورتر است؟ ??رمود: مردار شب و بيكاره روز»(46) و در بيان حضرت صادق(ع) است كه «پرخوابي باعث از دست ر??تن دين و دنياست»(47) و بالأخره اينكه امام ه??تم(ع) در چند بيان جداگانه ??رمودند: «چشمانت را به پرخوابي عادت نده زيرا كه چشمها، نا سپاس???ترين عضو بدن هستند و يا خداوند از بنده پرخواب بيكار ن??رت دارد». (48)

آ??تهاي بيكاري و پرخوابي

از مجموع روايات گذشته چنين بر مي???آيد كه برخي از مضرّات بيكاري و پرخوابي عبارتند از مورد تن??ر خداوند قرار گر??تن، ??ساد و تباهي دامن گير شدن، تهيدستي در قيامت، بر هم زدن تصميمات روز، از دست دادن دين و دنيا، نا سپاس شدن در برابر پروردگار و ده???ها زيان???هاي جسمي و روحي ديگر كه در زبان روايات اهل بيت(ع) بيان شده است.

ج) مراقبت كردن از پاكي دل

 

شايد بتوان گ??ت كه بهداشت باطني چيزي غير از پاكي دل نباشد. مراقبت از آلودگي???هاي دل و ص??ا دادن به آن همان طهارت جان و روح آدمي است. پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) مي?????رمايد: «خداوند تبارك و تعالي به چهره???ها و دارايي???هاي شما نمي???نگرد بلكه به دل???ها و كرده???هاي شما مي???نگرد»(49) و در جاي ديگر ??رموده است: «اگر شيطان???ها بر گرد دلهاي آدميان نمي???گشتند، هر آينه انسانها ملكوت را مي???ديدند»(50) و از حضرت مسيح(ع) نقل شده است كه، «اگر شهوت???ها دلها را از هم ندرند و طمع، آلوده???شان نسازد و نعمت برخورداري آنها را سخت نگرداند، بزودي ظر??هاي حكمت خواهند شد» و امام مجتبي(ع) ??رموده است: «سالمترين دلها دلي است كه از شبهات پاك باشد» و امام باقر(ع) ??رموده است: «هيچ دانشي چون سلامت جويي نيست و هيچ سلامتي چون سلامت دل نيست». (51)

اصولاً گناه سبب پريشاني دلها مي???شود و از اسلوبشان باز مي???دارد و آرامش دلها و آسايش آنها را از هم مي???پاشد و بدين خاطر است كه علي(ع) مي?????رمايد: «هيچ دردي براي دلها، دردناك???تر از گناهان نيست»(52) و در بيان ديگر بهداشت باطن و پرهيز از دردهاي روحي را حتي مقدمه بهداشت جسم شمرده است، آنجا كه علي(ع) ??رموده است: «همانا پرواي از خدا، داروي درد قلوب شماست و بينا كننده دلهايتان و ش??ا بخش بيماري جسمهايتان و اصلاح كننده تباهي سينه هايتان و پاك كننده آلودگي جانهايتان و زداينده ي نابينايي ديدگانتان»(53) و بالأخره در بيان ديگر، گناهان را اساس ويراني دلها شمرده است. زيرا كه ??رموده است: «هيچ دردي براي دلها دردناكتر از گناهان نيست». (54)

عوامل نشاط دل و بهداشت باطن

پيامبر اكرم(ص) در حديثي ياد مرگ و تلاوت قرآن را و در حديث ديگر خداو تلاوت قرآن را و در روايت ديگر موعظه و حكمت را موجب نشاط باطن مي???داند. (55) چه اين كه در همين راستا امام صادق(ع) استغ??ار را سبب حيات دل و طهارت باطن مي???دانند. همچنين پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مي?????رمايد: «اگر مي???خواهي دلت نرم شود مستمند را اطعام كن و بر سر يتيم دست نوازش بكش»(56) و يا اينكه ??رموده است «دلهاي خود را به رقّت عادت دهيد و زياد بينديشيد و از خو?? خدا بسيار بگرييد». (57)

د) مداومت بر وضوء و طهارت جسم و جان

 

قرآن كريم مي?????رمايد «اي كساني كه ايمان آورديد هرگاه براي نماز برخاستيد صورتها و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سرهايتان و پاهايتان را تا برآمدگي روي پا مسح كنيد... خدا نمي???خواهد شما در رنج بي??تيد بلكه مي???خواهد كه شما را پاكيزه سازد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس، گزاريد». (58) آيه شري??ه به صراحت بيان مي???كند كه وضوء موجب پاكيزگي مي???شود و اين شامل طهارت باطن مي???گردد. اهميت وضو به قدري است كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) اجر و مزد معنوي آن را علي الخصوص در سرماي شديد زمستان چنين ??رموده است: «هر كس در سرماي شديد وضو را به طور كامل بگيرد، دو سهم اجر دارد. »(59) و در بيان ديگري ??رموده است «هر گاه بنده وضو گيرد گناهانش همچون برگهاي اين درخت ??رو مي???ريزد»(60) و بالأخره اينكه، نماز كه ستون و عمود دين است جز با طهارت ظاهري و معنوي انجام نمي???پذيرد و كليد آنرا وضو دانسته???اند، اهميت طهارت ظاهري و باطن وضو نه تنها به اينجا ختم نمي???شود بلكه در بيان ديگر آمده است وضو روي وضو موجب مي???شود كه ده ثواب ديگر بر او نوشته شود، و در سخن ديگر، خداوند توبه او را بي آنكه استغ??ار كند تجديد گرداند، و در كلام آخر، موجب روشنائي روي روشنائي يعني نورٌ علي نور، دانسته???اند، حقيقتاً غير از اسلام كدام آئين ديگري وجود دارد كه نسبت به طهارت ظاهر و باطن اينهمه س??ارش كرده باشد و پيروانش را با وعده???هاي عالي نسبت به آن ترغيب نموده باشد تا آنجا كه پيامبر اكرم(ص) مي?????رمايد: «در روز قيامت خداوند امّت مرا، بر اثر وضو با چهره???هاي زيبا و دست و پاي سپيد محشور مي???كند، (61) و يا اينكه، كسي كه با طهارت بخوابد همانند روزه دار شب زنده دار است و يا اينكه ??رموده است «زياد وضو بگير تا خداوند عمر تو را زياد كند. اگر توانستي شب و روز با طهارت باشي اين كار را بكن زيرا اگر در حال طهارت بميري شهيد خواهي بود». (62) خلاصه اينكه حضرت رضا(ع) درباره حكمت وضو ??رموده است: «براي اين كه بنده در حال مناجات با (خداوند) جبّار پاك باشد، ??رمان او را اطاعت كرده از آلودگيها و نجاست پاكيزه گردد به اضا??ه اينكه وضو سبب از بين ر??تن كسالت و زدودن خواب آلودگي و پاك ساختن دل براي ايستادن در حضور خداوند جبّار مي???شود». (63)

هـ) ازدواج و بهداشت ظاهري و باطني

 

در متون ديني و غير آن ثابت شده است كه ازدواج سهم به سزائي را در سلامت ??رد و جامعه دارد و قرآن كريم در مقام تشويق به آن مي?????رمايد: «آنهائي كه بي همسرند و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدست باشند خدا آنان را از ??ضل خويش توانگر كند و خدا گشايشگر و داناست»، (64) و در آيه ديگر ??رموده است «و از نشانه???هاي او اين است كه براي شما از خودتان همسراني آ??ريد، تا بدان???ها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. آري در اين (نعمت) براي مردمي كه مي???انديشند بي گمان نشانه هايي است». (65)

ازدواج و انتخاب شريك زندگي، از جهات گوناگون در سلامت جسم و روان انسان نا??ع است كه يكي از آنها پاسخ صحيح و مثبت دادن به غريزه جنسي است و ديگر اينكه نجات انسان است از انزوا و تنهائي، كه در صورت عدم ازدواج، انسان گر??تار آن مي???گردد و در نتيجه تبعات زيان آورش را مي???بيند. پيامبر اعظم(ص) در بياني ??رموده است «هر كه دوست دارد كه پاك و پاكيزه خدا را ديدار كند با داشتن همسر به ديدارش رود»(66) و در بياني ديگر ??رموده است «در اسلام هيچ بنايي ساخته نشد كه نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد»(67) و در تشويق و ترغيب اين امر در سخنان ديگر پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنين آمده است «همسردار خ??ته نزد خدا ??ضيلت دارد بر بي همسر روزه گير شب زنده دار»، (68) اهل و عيال اختيار كنيد، زيرا كه اين كار

روزي شما را بيشتر مي???كند و يا بي همسران خود را همسر دهيد زيرا با اين كار خداوند اخلاق آنان را نيكو مي???گرداند و روزيهايشان را زياد مي???كند و بر جوانمرديهاي آنان مي???ا??زايد»(69) از سوي ديگر ا??رادي كه در انتخاب همسر كوتاهي مي???كنند مورد مذمّت قرار گر??ته???اند. امام صادق(ع) مي?????رمايد: «بدترين مردگان شما بي همسرانند»(70) و يا بدترين ا??راد شما بي همسران شمايند، دو ركعت نماز ??رد همسردار بهتر است از ه??تاد ركعت نماز ??رد بي همسر»(71) مسئله ازدواج در اسلام به لحاظ منا??ع ??ردي و اجتماعي و بهداشتي كه دارد آنقدر مورد اهتمام دين واقع شده كه روايات بسياري در ستايش ا??رادي است كه نسبت به ازدواج جوانان اقدام مي???كنند و يا تشويق به تسريع در ازدواج دختران، و يا نكوهش مهريه سنگين و يا خدمت به زن و شوهر مطرح كردن حقوق هر يك از آنها و دهها مورد ديگر در اين راستا كه از طريق پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بيت(ع) او صادر شده است.

و) رعايت آداب س??ره و سلامت جسم و جان

 

اين موضوع نيز در بهداشت آدمي نقش ??راواني دارد و اسلام در اين راستا توصيه???هاي اكيدي كرده است، امام مجتبي(ع) در برخي از آداب س??ره ??رموده است «بايد لقمه???ها را كوچك برداشته و غذا را خوب جويده و در هنگام خوردن به صورت مردم نظر نكند»(72) و حضرت صادق(ع)

??رموده است «هر كس قبل و بعد از غذا دستهايش را بشويد در اول و آخر آن غذا، به آن بركت داده شود وتا زنده است در ر??اه بسر برد و از بيماري جسمي در امان ماند»(73) و در بيان ديگر ??رموده است كه پيامبر(ص) از ??وت كردن در غذا يا آشاميدني نهي ??رموده است و در سخن ديگر ??رموده است «ظر??هاي خود را بدون در پوش نگذاريد، زيرا هر گاه روي ظر??ها پوشيده نباشد شيطان در آنها آب دهان مي???اندازد و هر چه بخواهد از آنها بر مي???دارد»(74) از امام كاظم(ع) از آدم ??رومايه سؤال شد، ??رمود «كسي كه در كوچه و بازار مي???خورد»(75) و باز چنين روايت شده است كه «نشستن بر سر س??ره را طولاني كنيد كه اين اوقات از عمر شما به حساب نمي???آيد» و از علي(ع) روايت رسيده است كه «غذاي داغ را سرد كنيد زيرا وقتي غذاي داغ در برابر پيامبر(ص) نهاده شد ??رمود: «بگذاريد تا سرد شود. خداوند به ما آتش نمي???خوراند و بركت در غذاي سرد است. »(76)

آثار پاكيزگي

 

ال??) دنيوي

 

از برخي روايات گذشته چنين است??اده مي???شود كه مراعات كردن اصول بهداشت ثمراتي را در پي دارد كه بعضي از آنها عبارتند از طولاني شدند عمر، بالا ر??تن سطح سلامت و توانائي بشر، تأمين ر??اه جسمي و رواني، جلب رضايت و محبوبيت خداوند، دوري از شباهت داشتن به يهودان، تكميل شدن ايمان، عمل به اقتضاي ??طرت، ا??زون شدن ??صاحت انسان، و به خشم آوردن شيطان، نام نيك پيدا كردن، محو شدن بوي بد در انسان، احياي قلب، بي???نيازي از طبيب، بركت در رزق و جلوگيري از تهيدستي، نجات از اضطراب و پريشاني، اتمام نعمت از ناحيه پروردگار، از بين ر??تن كسالت و تنبلي، مصونيت از وسواس شيطاني، و بالأخره اينكه اقتدا به سيره و سنّت پيامبران و دهها مورد ديگر از آثار بسيار نيك مراعات اصول بهداشت جسم و جان شمرده شده است.

ب) اخروي

 

اصولاً همه اعمال انسان در دنيا بازتاب آخرتي دارد چرا كه دنيا در كلام دين مزرعه و مقدمه آخرت معر??ي شده است و مسئله مورد بحث ما نيز از اين قاعده مستثني نيست، اهميت دادن به مسئله بهداشت ظاهر و باطن همانطور كه داراي ثمرات دنيوي است، ثمرات اخروي را نيز در بر دارد كه به برخي از آنها كه رواياتشان ملاحظه شد اشاره مي???گردد.

برخي از ثمرات اخروي آن عبارتند از، دخول در بهشت، ه??تاد برابر شدن ثواب نماز، پذير??ته شدن نماز، سپري در برابر آتش، آسان شدن حساب و كتاب، ح??ظ دين، سلامت دل، ??رو ريختن گناهان، دسترسي به اجر شهيد و شهادت، ديدار خداوند با جسم و جان پاكيزه، در زمره نيكان قرار گر??تن و دهها مورد ديگر كه از ثمرات اخروي مراعات بهداشت جسم و جان شمرده شده است.

پي???نوشت???:

 

1. كتاب بهداشت حوزه???ها، انتشارات وزارت بهداري، ص 25.

2. همان مدرك، ص 27.

3. سوره مباركه بقره، آيه 22.

4. سوره مباركه نساء، آيه 57.

5. سوره مباركه مائده، آيه 99.

6. كتاب مكارم الاخلاق.

7. سيري ديگر در نهج ال??صاحه، مؤل??: مرتضي تنكابني، ص112.

8. مدرك قبلي، ص 113.

9. همان مدرك ص113.

10. همان مدرك، ص360.

11. سنن النبي (صلی الله علیه و آله و سلم)، مؤل??: علامه طباطبائي، ص 274.

12. سيري ديگر در نهج ال??صاحه، ص 599.

13. همان مدرك، ص599.

14. همان مدرك، ص 600.

15. همان حديث 22.

16. سنن النبي، مول?? علامه طباطبائي، ص113.

17. سيري ديگر در نهج ال??صاحه، ص 72.

18. سنن النبي مؤل?? علامه طباطبائي، ص 144.

19. همان مدرك، ص 145.

20. سنن النبي (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص160ـ150.

21. سوره مباركه مدثر، آيه 4.

22. سنن النبي(صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 117.

23. همان مدرك ص 113، سيري ديگر در نهج ال??صاحه، ص564.

24. سيري ديگر در نهج ال??صاحه، ص564.

25. همان مدرك، ص565.

26. سنن النبي (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص174.

27. همان مدرك، ص182.

28. سوره مباركه احزاب، آيه 33.

29. منتخب الميزان الحكمه جلد 2، ص625.

30. همان مدرك، ص 625.

31. همان.

32. مكارم الاخلاق طبرسي ـ حلية المتقين مجلسي ـ وا??ي كتاب المطاعم.

33. زندگي نامه چهارده معصوم ـ مول?? آزاد مهر، ص58.

34. منتخب ميزان الحكمه جلد 2، ص 619.

35. همان مدرك، ص607.

36. همان مدرك، ص 607.

37. همان مدرك، ص 609.

38. همان مدرك، ص 39، حديث 251.

39. همان مدرك، ص 39، حديث 252.

40. همان مدرك، ص 39، حديث 257، 258.

41. همان مدرك، ص 39، حديث 261.

42. همان مدرك، ص 40، حديث 264.

43. همان مدرك، ص 108.

44. همان مدرك، ص108.

45. همان مدرك، ص1025.

46. همان مدرك، ص 1025.

47. همان مدرك، ص1025.

48. همان مدرك، ص 1025.

49. منتخب ميزان الحكمه جلد 2، ص 849.

50. همان مدرك، جلد 2، ص 849.

51. همان مدرك، جلد 2، ص849.

52. همان مدرك، ج2، ص853.

53. همان.

54. منتخب ميزان الحكمه، ج 2، ص855.

55. همان.

56. همان.

57. همان.

58. سوره مباركه مائده، آيه 6.

59. منتخب ميزان الحكمه، ج2، ص1061.

60. همان.

61. همان.

62. همان.

63. همان.

64. سوره نور، آيه 32.

65. سوره روم، آيه 21.

66. منتخب ميزان الحكمه، ص 457.

67. همان.

68. همان.

69. همان.

70. همان.

71. همان.

72. منتخب ميزان الحكمه، ج1، ص41.

73. همان، ص41.

74. همان.

75. همان.

76. همان.

 

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1232[/ATTACH]

 

 

وسواس يكى از شايع*ترين اختلالات و بيمارى*ها در جـامـعـه است و مـتخـصـصان روان شناسى و روان پزشكان تعاري?? گوناگونى را از اين بيمارى ارائه داده*اند. اين بيمارى شامل ??كر، احساس يا تصورات عود*كننده و مزاحم براى شخص است كه در او اضطراب ايجاد مى*كند. در نتيجه تعادل ??رد به دنبال اين بيمارى به هم مى*خورد و او در سازگارى با محيط دچار مشكل مى*شود. از نظر روانكاوان نيز وسواس يك بيمارى ناخودآگاه است كه اختيار و آزادى را از ??رد سلب مي*کند و او را وامـى*دارد تـا ر??ـتـارى را برخلا?? ميل و خواست انجام دهد. اگرچه بيشتر بيماران به بيمارگونه بودن ر??تارشان آگاهى دارند ولى قادر به رها شدن از آن نيستند.

مطالعات در زمينه اين بيمارى نشان مى*دهد كه وسواس همگام با بلوغ در ا??راد به تدريج رشد مى*كند. اگر در آن ايام شرايط براى درمان مساعد باشد، ممكن است بيمار بهبودي نسبى پيدا كند، ولى در غير اين صورت اين بيمارى سير رو به ا??زايش خواهد داشت. همچنين بسيارى از ا??راد كه داراى شخصيت*هاى حساس هستند اذعان مى*كنند كه در دوره*هايى از زندگى اين اختلال را تجربه كرده*اند.

علامت اساسى اختلال شخصيت وسواسى- جبرى شامل نظم*گرايى، كمال گرايى و كنترل روانى است. ا??راد مبتلا به اين اختلال تلاش مى*كنند تا از طريق توجه دقيق به موازين، جزئيات ريز، ??هرست*ها و برنامه*ها بر همه امور كنترل داشته باشند.

آنها داراى دقت ا??راطى*اند، كارها را تكرار مى*كنند، به جزئيات توجه ??وق العاده دارند و به طور مكرر اشتباه احتمالى را كنترل مى*كنند. آنها نسبت به اين حقيقت كه اطرا??يانشان در برابر تأخيرها و ناراحتى*هايى كه از اين ر??تار ناشى مى*شود دلخور مى*شوند، توجهي ندارند.

مثلاً وقتى چنين ا??رادى ??هرستى از كارهايى را كه بايد انجام دهند گم مى*كنند به جاى اين كه با كمك گر??تن از حا??ظه لحظاتى را صر?? بازنويسى ??هرست آن كارها كنند و به انجام آن كارها بپردازند، زمان زيادى را صر?? جست و جوى آن ??هرست مى*كنند. بـراى كـارهـا زمـان كـا??ـى تخصيص نمى دهند و مهمترين كارها براى لحظه آخر گذاشته مى*شود.

ا??راد مبتلا به اين اختلال به بهانه كنار گذاشتن ??عاليت*هاى ت??ريحى، اوقات خود را به طور م??رط وق?? كار و بهره ورى مى*كنند، ممكن است تمركز زيادى بر كارهاى روزمره خانگى داشته باشند (مثلاً تميز كردن م??رط و تكرارى منزل). اين ا??راد در مورد مسائل اخلاقى يا ارزش*ها به طور ا??راطى وظي??ه*شناس، جدى و انعطا?? ناپذير هستند و ممكن است خود و ديگران را مجبور كنند كه از اصول اخلاقى خشك و معيارهاى خيلى سخت پيروى كنند. آنها در مورد اشتباهات خود از خود به طور بى رحمانه انتقاد مى كنند.

اين ا??راد گر??تار نظم ا??راط گونه اى هستند كه بر تمامي روابطشان سايه مى*اندازد، به طورى كه حـتى قـادر بـه جـداشدن از اشياى ??ـرسوده يـا بى ارزش نيستند چون معتقدند شايد در آينده بتوان از آنها است??اده كرد.

بى توجهى به جنبه*هاى عاط??ى ارتباط آنها را با خانواده دچار مشكل مى كند و در كار و محيط شغـلى نيز برايشان مشكلات زيادى را به وجود مى آورد. اگر اين اختلال در همان اوايل جوانى كه شروع آن است بهبود نيابد در بزرگسالى ا??سردگى نيز به آن اضا??ه خواهد شد. البته مانند ساير اختلالات روانى مى*توان گ??ت كه در ??رد دچار اختـلال وسـواسى- جبرى، اين نظم پذيرى و كمال طلبى نه تنها به پيشر??ت و رسيدن به هد?? منجر نمى شود، بلكه در بسيارى از زمينه*هاى زندگى باعث ا??ت در عملكرد مى شود.

علل بروز وسواس

 

در مورد علل و ريشه*هاى اين بيمارى اظهار نظرهاى بسيارى شده كه وراثت، وضع هوشى، عوامل اجتماعى و خانوادگى از جمله آنان هستند. تحقيقات نشان داده*اند كه حدود 40 درصد وسواسى*ها اين بيمارى را از والدين خود به ارث مى برند. همچنين ا??رادى كه از نظر هوشى در حد متوسط و بالاى متوسط هستند، بيشتر درگير اين بيمارى مى شوند. بررسى*ها حاكى از آن است كه والدين كمال جو كه ??رزندان خود را براساس ضوابط خاصى تربيت مى*كنند، در وسواسى كردن آنها بسيار مؤثرند.

در شيوه ر??تار درمانى با تقويت كردن پاسخ*هاى مثبت و حذ?? پاسخ*هاى من??ى بيمار، روان درمانگر سعى در كاهش ر??تارهاى وسواسى بيمار خواهد داشت؛ البته در صورتى كه بيمار نسبت به بيمارگونه بودن ر??تارش آگاهى داشته باشد كار درمانگر آسان*تر خواهد شد و نتيجه بهترى به دست خواهد آمد. گروه درمانى نيز از جمله ديگر درمان*هاى غيردارويى است كه در درمان اين ا??راد مى تواند بسيار م??يد باشد.

اهميت وسواس زمانى بيشتر مى شود كه ??رد در دوران كودكى، انواع ناامنى*ها را تجربه كرده باشد. شير گر??تن كودك به صورت ناگهانى و تحقير از جمله عواملى هستند كه زمينه را براى انواع ناراحتى*هاى عصبى از جمله وسواس ??راهم مى*كنند.

ص??ات شخصيتى ديده شده در ا??راد وسواسى از اين قبيل است: اضطراب جدايى، مقاومت در برابر تغيير، اهل ريسك نبودن، دودلى، ا??كار خرا??ى و دلبستگى زياد به كار. شيوع اين بيمارى در ميان زنان بيشتر است.

بسيارى از روان شناسان و روان پزشكان براى درمان اين بيماران از دو روش ر??تار درمانى و دارو درمانى است??اده مى كنند. در شيوه ر??تار درمانى با تقويت كردن پاسخ*هاى مثبت و حذ?? پاسخ*هاى من??ى بيمار، روان درمانگر سعى در كاهش ر??تارهاى وسواسى بيمار خواهد داشت البته در صورتى كه بيمار نسبت به بيمارگونه بودن ر??تارش آگاهى داشته باشد كار درمانگر آسان*تر خواهد شد و نتيجه بهترى به دست خواهد آمد.

گروه درمانى نيز از جمله ديگر درمان*هاى غيردارويى است كه در درمان اين ا??راد مى تواند بسيار م??يد باشد. در درمان دارويى متخصص روان پزشك براى اين بيماران دوزهاى مختل??ى از انواع آرام بخش*ها را براى ر??ع علايم اضطراب، ا??سردگى و ا??كار وسواسى تجويز مى كند.

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[ATTACH=CONFIG]1233[/ATTACH]

 

 

درآمد

 

اين مقاله بر جنبه هايي از روابط خانوادگي تمرکز دارد که مربوط به درمان هاي ر??تاري بزرگسالان مبتلا به «اختلال وسواسي اجباري »(OCD) است. در مقاله ي حاضر يا??ته هايي بررسي شده اند که در ارتباط با روابط خانوادگي و ژنتيکي در خانواده ي اصلي هستند و نشان مي دهند، چه طور OCD بر خانواده ها اثر مي گذارد. در مجموع، مطالعات متعددي به پيش بيني تاثير عوامل خانوادگي بر نتيجه ي درمان، مخصوصا ابراز هيجان اعضاي خانواده و اثرات مشارکت اعضاي خانواده در درمان پرداخته اند. ما درباره ي اين يا??ته هاي تحقيقي در زمينه ي مداخله ي درماني بحث خواهيم کرد. اول، مهم ترين نکته اين است که الگوي نظام روابط خانوادگي براي ا??راد مبتلا بهOCD تعيين شود. درصد زيادي از مبتلايان به اين بيماري مجرد هستند و مخصوصا اين مو ضوع درمورد مردان صادق است، ??قط 25درصد مردان بيمار در مقايسه با 60تا 75 درصد زنان، ازدواج کرده اند. اين ت??اوت ممکن است تا حدي به خاطر شروع زودتر OCDدر مردان باشد. گرچه بيماري نوعا در زنان در اوايل 20سالگي شروع مي شود، شروع آن براي مردان در اواسط نوجواني است و مي تواند اثرات رشدي حادي داشته باشد و آموزش، اجتماعي شدن، تجربه ي جنسي و کار را مختل کند. کم تر از نيمي از جست و جو کنندگان درمان برايOCD، از مداخلات زناشويي سود مي برند و تقريبا 25 درصد بيماران بزرگسال، هنوز با والدينشان زندگي مي کنند. با اين همه، بسياري از بيماران با خانواده يا ديگر اعضاي خانواده ي خود زندگي مي کنند يا تماس روزمره ي خود را با آنان ح??ظ مي کنند. براي هد?? هاي درماني مهم است که به ياد داشته باشيم، يک چهارم والدين تشخيص OCD دريا??ت خواهند کرد و درصد زيادي از آن ها (40تا 30درصد) نشانه ها ي وسواسي پيش باليني و يا ص??ات شخصيتي وسواسي خواهند داشت. چنين نشانه ها و ص??اتي ممکن است به اين عقيده منجر شوند که والدين ندانسته ر??تار هاي وسواسي کودک را تقويت کند. بنابر اين، خانواده درماني بايد در انواع متعددي از مجموعه هاي خانوادگي جهت داده شود و ??رض بر اين باشد که بعضي از بستگان، ر??تار هاي OCD را همراهي، و حتي آن ها را تشويق مي کنند.

نشانه هاي OCD بين اعضاي خانواده

 

مطالعات انتقال OCD درخانواده ها تاکنون ??قط يک گرايش متوسط براي OCD را نشان داده اند که بين اعضاي خانواده رخ مي دهد. درتعدادي از دوقلوهاي مبتلا به OCD، اعضاي نزديک خانواده ي آن ها مبتلا به اين اختلال هستند يا تنوع نشانه شناختي تقريبا در 20تا 25 درصد موارد مشاهده مي شود. انواع ديگري از اختلالات اضطرابي يا خلقي با نسبت بالايي بين اعضاي خانواده ي بيماران مبتلا به OCD وجود دارد. از نقطه نظر باليني، اين يا??ته ها به معني آن است که اغلب بزرگسالاني که براي درمان ارجاع مي شوند، با والديني زندگي مي کنند که خودشان بعضي از شکل هاي اضطراب يا ا??سردگي را دارند.

پيوند والديني

 

براي مطالعه ي دلبستگي با والدين، چمبلس(1)، گليس(2)و استک??ي(3) از 52 بزرگسال مبتلا به OCD، و 35 بيمار مبتلا به پانيک و آگور ا??وبيا و مادران و پدرانشان خواستند، «مقياس پيوند والديني»را کامل کنند که مراقبت و حمايت م??رط را اندازه گيري مي کرد. تعجب آور نيست که بيماران، والدينشان را نسبت به ارزيابي والدين از خودشان، من??ي تر از ارزيابي کردند؛ مخصوصا براي حمايت م??رط مادري و مراقبت پدري. والدين ??رزند پروري خود را مناسب توصي?? کردند (46% مادران و 42%پدران)، در حالي که بيماران اغلب کنترل بدون محبت را که بيش تر تيپيک است، گزارش دادند(41/2 % مادران و 42/5% پدران ). بيماران نظر کلي تري در مورد ر??تار والدين داشتند و مادران و پدران را از نظر مراقبت مشابه ارزيابي کردند، در حالي که هم بستگي بين ارزيابي هاي مادران و پدران نزديک ص??ر بو د. به نظر مي رسد، والدين و بچه هاي مضطربشان ديدگاه هاي مت??اوتي در مورد ر??تار والديني گذشته دارند. ديدگاه کلي اين بيماران از سبک هاي والدين که هر دو مشابه ارزيابي شدند، اين احتمال را مطرح مي کند که ارزيابي هاي بيماران بيش تر با ادراک هاي آن ها ارتباط داشته باشد تا با ر??تار والدينشان. اگر چه ارزيابي هاي بيماران از والدينشان، به آسيب شناسي خلقي يا ديگر مسائل ارتباط نداشت، اما سازگاري اجتماعي ضعي??، با مراقبت والديني کم وحمايت م??رط والدين هم بسته بود.

والدين بيش از حد کنترل کننده ممکن است اعتماد به ن??س ??رزندانشان را به تدريج ضعي?? کنند؛ به طوري که ??رزندانشان وابسته شوند يا شيوه هاي غير مستقيمي را براي مقاومت دربرابر کنترل به کار برند.يا??ته هاي ما هماهنگ با اين نظر بالبي است که بدون پيوند ايمن با والدين، کودکان از اکتشا?? مي ترسند و به سختي استقلال مناسب در آن ها پرورش مي يابد.

اثرات OCD بر خانواده ها

 

چندان تعجب آور نيست که بستگان، زندگي با عضوي از خانواده را که مبتلا به OCD است، پر استرس مي دانند.کوپر، 225 ن??ر از اعضاي خانواده ي بزرگسالان مبتلا به OCD را ارزيابي کرد و گزارش داد، 75درصد آش??تگي در زندگي به خاطر OCD، شامل از دست دادن روابط شخصي، از دست دادن اوقات ??راغت و مسائل مالي است.محققان متعددي، درگيري بسيار خانواده ها را با نشانه هاي OCD مطرح کرده اند.تقريبا 75 درصد بستگان براي همراهي با نشانه هاي بيماران، تا حدي در تشري??ات، اجتناب يا تعديل ر??تار آن ها مشارکت دارند.

با مطالعه ي کودکان، نوجوانان و والدينشان، هيبز (5)، و همکارانش مشاهده کردند، اعضاي خانواده ي بيماران مبتلا بهOCD، سطوح بالايي از هيجان ابراز شده (EE) را که به صورت انتقاد، خصومت و يا درگيري هيجاني زياد تعري?? مي شود، نشان دادند.

پيش بيني کننده هاي خانوادگي OCD

 

اگر چه پيش بيني کننده هاي متعددي براي نتيجه ي درمان ??وري و طولاني مدت نشانه هاي OCD بررسي شده اند، مطالعات اندکي، يا??ته هاي هماهنگي را مطرح کرده اند. ??قط مطالعات معدودي، عوامل خانوادگي (رضايت از زناشويي يا ارتباط خانوادگي)را به عنوان پيش بيني کننده هاي بالقوه نتيجه ي درمان، در مقايسه با تحقيقات گسترده در مورد اين موضوع در اسکيزو??رنيا که عمدتا در مورد هيجان ابراز شده است، بررسي کرده اند.مطالعه ي عملکرد خانواده هاي داراي کودکان مبتلا به OCD نشان داد، يک يا هر دو والدين، غالبا در هيجان ابراز شده ي بالا ارزيابي شدند و سطوح EE با آسيب شناسي رواني والدين ارتباط داشت. لئونارد(6) و همکارانش مشاهده کردند، تشخيص روان پزشکي در طول زندگي والدين، نتيجه پيگيري را پيش بيني مي کند.همچنان که EE بالاي والدين، درکنار شدت نشانه هاي OCD، بعد از دارو درماني قرار مي گيرد.

در مطالعات متعددي مطرح شده است که بيماران OCDداراي ازدواج هاي آش??ته ، نسبت به کساني که ازدواج غير آش??ته داشتند، بدتر ر??تار نمي کنند. در حقيقت، رضايت از زناشويي بعد از درمان، بدون توجه رضايت پيش ازدرمان، مخصوصا با توجه به نيازها و وابستگي هاي بيمار به همسر، بهبود پيدا مي کند. بنابر اين، درمان جلوگيري از پاسخ و قرار گر??تن در معرض پاسخ، روي زندگي زناشويي تأثير مثبت دارد.

هيجان ابراز شده

 

بين متغيرهاي خانوادگي ارزيابي شده به عنوان پيش بيني کننده هاي نتيجه ي درمان دراختلالات رواني ديگر، به نظر مي رسد هيجان ابراز شده بيش ترين سازه ي مطالعه شده باشد. مطالعات متعددي نشان دادندکه EE(که عمدتا از طريق ترکيب انتقاد و درگيري بيش از حد هيجاني ارزيابي مي شود )، پيش بيني کننده ي همساز بازگشت براي اسکيزو??رني و ا??سردگي است و در بسياري از کشورها نيز تکرار شده است. آيا EE و سازه هاي مرتبط، نتيجه ي درمان OCDرا پيش بيني مي کنند؟

استکت (7) تعاملات خانوادگي گزارش شده توسط خانواده و خود ??رد را در ارتباط با نتايج نه ماه بعد ازدرمان بررسي کرد. عملکرد اجتماعي و خانوادگي پيش از درمان و تعاملات خانوادگي من??ي ارزيابي شده توسط بيمار (خشم،انتقاد، باور بستگان که بيمار مبتلا به OCD تمارض مي کند)، پيشر??ت اندکي را در پيگيري درمان پيش بيني مي کند.در مقابل، احساسات مثبت در خانواده بهبود بيش تر را نويد مي دهد. اين متغيرهاي تعاملي من??ي شبيه به همان چيزي است که به طور ضمني براي هيجان ابراز شده در بيماران ديگر گ??ته شده است.

امل کمپ(8)، کلوک (9)و بلاو(10)، در مدل برگشت OCD خود، هيجان ابزار شده را لحاظ کردند. آن ها ??رض کردند، برگشت احتمالا وقتي رخ مي دهد که بيماران ??اقد مهارت هاي مقابله اي و حمايت اجتماعي هستند، يا وقتي سطوح بالاي EEرا درمواجهه با عوامل استرس زاي بعد از درمان تجربه مي کنند. آن ها اظهار داشتند، اگر بستگان OCDرا به عنوان آن گونه بيماري در نظر بگيرند که در آن، ??ردکنترل کمي بر ر??تارهايش دارد، مسائل وخيم تر مي شوند.اين مدل تا حدي با الگوي بيمار پذيري ارثي /استرس که براي اسکيزو??رنيک ها پيشنهاد شده است، هم پوشي دارد. درآن الگو نيز، آسيب پذيري بيمار نسبت به نشانه هاي دروني و محيطي، نشانه هايي را برمي انگيزد که سبب ناراحتي اعضاي خانواده مي شود. اعضاي خانواده از طريق مشغول شدن با حل مسأله، به بيمار به طور انطباقي پاسخ مي دهند، و يا با درگيري بيش از حد، ناکام شدن، خشم و طرد، پاسخ غير انطباقي مي دهند. واکنش هاي غير انطباقي، استرس بيش تري را برمي انگيزند و به نشانه هاي بيش تر و بازگشت متعاقب بيماري مي انجامند.

در يک آزمون محدود از مدل برگشت براي OCD، امل کمپ و همکارانش به اين نتيجه رسيدند که براساس ترکيب ارزيابي EE، سبک مقابله اي اجتنابي و وقايع زندگي (جر و بحث هاي روزمره ) مي توان به طور معنا داري برگشت نشانه ها را پيش بيني کرد. البته حمايت اجتماعي، با يا??ته هاي قبلي استکت هماهنگ نبود. براورد EE بالا، در سه تا چهار برگشت کامل، اما نه در دو بازگشت جزئي، آشکار شد. مؤل??ان پيشنهاد کردند که همسران يا اعضاي خانواده در درماني شرکت کنند که تاکيد آن بر مهارت هاي گوش کردن هم دلانه و آموزش ارتباط باشد.

چمبلس و استکت، متغيرهاي EE را به عنوان پيش بيني کننده هاي نتيجه ي درمان ر??تاري در يک نمونه مختلط از 60 بيمار OCD و 41 بيمار مبتلا به آگورا??وبيا با شدت متوسط نشانه ها، بررسي کردند. 11بيمار به خاطر امتناع بستگان يا امتناع خود بيمار،از مشارکت دراين تحقيق خودداري کردند. بيماران، 22جلسه درمان جلوگيري از پاسخ را بدون حضور خانواده، به جز يک ارزيابي مختصر و آموزش درباره ي درمان طرح ريزي شده براي آن ها، دريا??ت کردند. EEمشتمل بر پنج متغير (انتقاد، درگيري بيش از حد هيجاني، خصومت، ملاحظات مثبت و ملاحظات گرم )از مصاحبه ي خانوادگي کمبرول (11)با بستگان بود که توسط ارزياب هاي آموزش ديده کدگذاري شد. جالب است که تعداد اظهارنظرهاي انتقادي اعضاي خانواده دامنه ي وسيعي داشت، اما نمره ي ميانگين کلي در مقايسه با نمونه هاي بيماران ديگر، بيش تر بود. تعداد نسبتا کمي از بستگان خصومت نشان دادند.

به هرحال، انتقاد خصومت آميز مشکلي جدي است و به نظر مي رسد که ادامه ي درمان و ??ايده بردن ازآن را براي بيماران مشکل مي کند. همچنين، يا??ته هاي ما به روشني نشان مي دهند، ادراک بيماران از اين که بستگانشان انتقادکننده هستند، بر ??ايده هاي درمان تاثير مي گذارد. انتقاد ادراک شده، با گزارش بستگان از انتقاد و با ??قدان اظهارات مثبت بستگان، ارتباط دارد و مبين آن است که حداقل تا حدي ادراک بيماران درست بوده است. همچنين، انتقاد ادراک شده با ص??ات شخصيتي من??ي ارتباط دارد و نشان مي دهد، بعضي از جنبه هاي اين ادراک ممکن است، صر??ا نگرش هاي من??ي خود بيماران را انعکاس دهد و در بهره مند شدن آنان از درمان مداخله کند. براي روشن شدن اين که چگونه انتقاد ادراک شده عمل مي کند و آيا به تغيير در بيمار يا بستگان نياز دارد يا خير، تحقيقات بيش تري بايد صورت گيرد. براي مثال، ممکن است ثابت شود، مهارت هاي حل مساله، هم براي بستگان و هم براي بيماران، در حل بعضي از نشانه هاي OCDم??يد است.

مداخلات خانواده درماني

 

محققان متعددي به مزيت هاي است??اده از گروه حمايتي، هم براي بيماران و هم براي اعضاي خانواده توجه کرده اند. مارکس و همکارانش، يک گروه باز ماهانه را براي اعضاي خانواده و بيماراني که درمان ر??تاري ان??رادي اوليه براي OCD را کامل کرده بودند، در نظر گر??تند. دراين گروه، اعضاي خانواده در مورد تاثير نشانه هاي OCDبر خانواده و طرح هاي راهبردهاي هاي مقابله اي وتمرين هاي ر??تاري تعليم داده شده در گروه، بحث مي کردند. اخيرا گزارش هاي متعددي در مورد طرح ريزي کانون هاي آموزشي - رواني براي گروه هاي حمايتي با زمان محدود ارائه شده اند. گروه هاي مذکور در مورد تشخيص، ارزيابي، نظريه هاي OCD ، ودرمان ر??تاري که شامل قرار گر??تن درمعرض پاسخ و متوق?? کردن اعمال وسواسي، داروها و جلوگيري از بازگشت بود، جلساتي برگزار کردند.هد?? هاي گروه آموزشي -رواني شامل بهبود عزت ن??س، بيان احساسات و تجربياتي که بيماران در آن ها سهيم هستند، پذيرش محدوديت ها ي واقعي بيماران و يادگيري راهبردهايي براي مقابله با نشانه هاي OCD بود. ضرورت است??اده از همکاران رهبر گروه، برا ي ارائه ي پاسخ مناسب به نياز هاي هيجاني اعضاي گروه، تأييد شده است.

مطالعات مورد ي، ??وايد ي را براي همراهي والدين در درمان براي کودکان و بزرگسالان جوان نشان داده اند. در يک مطالعه ي کنترل شده با يک نمونه ي کوچک، امل کمپ و دلالگ (12)نتيجه ي درمان بيماران هلندي درمان شده با ر??تار درماني را، با يا بدون همسران به عنوان کمک درمانگر، مقايسه کردند. متاس??انه، هد?? از مداخلات آموزشي رواني در کاهش تعارض يا بالا بردن ارتباط، توصي?? نشده است. بيماران درمان شده با کمک همسران، در پس آزمون بهبودي بيش تري يا??ته بودند، اما در پيگيري چنين نتيجه اي به دست نيامد. در يک مطالعه ي بزر گ تر در مورد درمان 50 بيمار به کمک همسران، بعد از درمان يا در پيگيري، ت??اوتي مشاهده نشد. گر چه بهبود در رضايتمندي زناشويي گزارش شد. مهم است به ياد داشته باشيم که در اين مطالعات ، همسران آموزش خاصي در مورد ر??تار با بيمار با توجه به نشانه هايش، نديده بودند. بهر حال، در گزارش ديگري، امل کمپ و همکارانش، حضور شريکان را درمان موثر دانستند و بر ارتباط هم دلانه به عنوان عامل مهم در اخذ نتيجه ي مثبت تاکيد کردند.

يا??ته هاي من??ي امل کمپ و همکارانش درنمونه ي هلندي، با مطالعه ي مهتا درباره ي درگير شدن اعضاي خانواده در درمان در هندوستان، در تضاد بود. حضور اعضاي خانواده در درمان پيشگيري از پاسخ و در معرض پاسخ قرار گر??تن براي 30 بيمار در هندوستان، به بهبود معنادار و بيش تر نشانه هاي OCD، حالت خلقي و عملکرد شغلي و اجتماعي، در مقايسه با درمان بدون کمک در پس آزمون و در پيگيري، انجاميد.

دو مطالعه بر کاهش توا??ق خانواده در نشانه هاي OCD تمرکز کردند. تورني کرا??ت (13)، کولسون (14)و مارکز (15)، انجام کار ي کنترل شده را براي کاهش درگير شدن بستگان در درمان نشانه هاي OCD گزارش دادند. برنامه ي درماني بيماران بستري آن ها، بر خود درماني و آموزش بستگان براي کمک به برنامه ي درماني تاکيد داشت. ر??تار درماني شامل جلوگيري از پاسخ، به علاوه ي راهبرد هايي براي خودکنترلي و آموزش هاي مهارت هاي اجتماعي مي شد. مؤل??ه ي خانوادگي برکاهش درگيري بستگان در اعمال آئيني (وسواسي ) با آموزش آن ها براي کنترل ر??تار بيمار و تشويق خود ا??شاگري، به شيوه اي غير انتقادي تمرکز کرد. بستگان تحت نظارت درمانگر در بخش، عمل مي کردند. يا??ته ها، کاهش نشانه هاي OCD را در حدود 45 درصد در زمان مرخص شدن (N=47) و 60در صد در شش ماه پيگيري (n=22)، با بهبودي همايند در عملکرد از 33 درصد (در محل کار ) به 48 درصد (در خانه ) در پيگيري، نشان دادند.اخيرا، درکوششي که توسط گرونز(16)، نزيروگلو (17)و مک کي (18) انجام شد، مزاياي مشارکت بستگان را دريک گروه آموزشي رواني 8 ه??ته اي که براي کمک به کاهش نشانه هايOCD تشکيل شده بود، بررسي کردند. 28 بيمار، درمان ??ردي را از طريق ارائه و جلوگيري از پاسخ، دريا??ت کردند که در آن به طور تصاد??ي تعيين شده بود، بستگان آن ها در گروه درماني مشارکت داشته باشند يا نه. بيماراني که اعضاي خانواده ي آن ها درگروه بودند، کاهش بيش تري در نشانه هاي OCD نشان دادند (نمره ي وسواس اجباري ييل براون از 27 به 18/4 کاهش يا??ت ) و در خلق ا??سرده، با آن هايي که بستگانشان شرکت نکرده بودند، مقايسه شدند (YBOCS از 24/1 به 21/3 کاهش يا??ت. بهبودي درپيگيري يک ماه بعد هم باقي بود. چون اين گروه از بيماران عموما در درمان صعب العلاج بودند، يا??ته هاي تحقيق به عنوان مدرکي از حداقل بهبودي در نمونه ي «خانواده درمان نشده »در نظر گر??ته شدند. همچنين، ا??سردگي و اضطراب در بستگاني که در گروه آموزشي شرکت کرده بودند، کاهش يا??ت. اين که کدام جنبه از تغيير در ر??تار بستگان، در بهبود نتيجه ي درمان بيماران مؤثر بوده، سؤال مهمي براي تحقيقات آينده است.

ما يک مطالعه ي کنترل نشده ي 10تا 12 ه??ته اي «ر??تار درماني چند خانواده اي »(19 )را روي 19 بيمار بزرگسال مبتلا به OCD و اعضاي خانواده شان کامل کرديم. اعضاي خانواده و بيماران با هم آموزشي درباره ي OCD و درمان جلوگيري از پاسخ وسواسي دريا??ت کردند. جلسات پيگيري 6 ماهه، به خانواده ها در بررسي پيشر??ت و شناسايي ديگر نيازها کمک کرد. نمرات YBOCS به طور معناداري در پس آزمون از ميانگين 23 به 17 کاهش يا??ت و در پيگيري، بهبودي مشاهده شد. بهبودي در عملکرد خانواده ها بيش تر بود. عملکرد خانوادگي ضعي?? در نقش ها و ارتباط، نتيجه ي بد در نشانه هاي OCD را پيش بيني کرد. اين يا??ته ها، نياز به مطالعه ي بيش تر روي اين روش خانوادگي چند گانه ي مقرون به صر??ه را که ثابت شده براي درمان بيماري رواني مزمن خيلي م??يد است، نشان مي دهند؛ به خصوص مزاياي بلند مدت اين روش کاملا نويد بخش به نظر مي رسد.

گزارشات مربوط به مداخله ي خانوادگي در مورد درمان OCD کودکان، کاملا اميدوار کننده اند. پياسنتيتي (20) و همکارانش، داده هايي را براي است??اده ازآموزش رواني و رهايي از نشانه هاي OCD کودک و مداخله براي جلوگيري از تعارض و ناآرامي خانواده تهيه کردند. نزديک به 80 درصد از

42 بيمار، به اين برنامه به خوبي پاسخ دادند؛ گرچه تمامي مؤل??ه هاي خانوادگي را دريا??ت نکرده بودند. اخيرا، واترز (21)، بارت (22)و مارچ (23)، داده هاي پايلوت در مورد کارامدي درمان ر??تاري شناختي خانواده را براي ه??ت کودک مبتلا به OCDتهيه کردند. درمان شامل مؤل??ه هاي آموزش، مشارکت والدين در «آموزش آرام گر??تن »به کودک، مديريت اضطراب والدين، حمايت خانواده از آموزش و مهارت هاي حل مساله مي شد.

مطالعاتي که در بالا مطرح شد، هنوز چندان قطعي نيستند که آشکارا اثبات کنند، آيا درگير شدن بستگان در ر??تار درماني OCD به طور معنا داري نتيجه را بهبود مي دهد يا نه. به هر حال يا??ته ها نويد بخش هستند. يا??ته هاي تحقيقات گسترده در مورد ويژگي ها ي خانوادگي اسکيزو ??رني ها که نتيجه ي درمان خانوادگي را براي اختلال پيش بيني مي کردند، براي تحقيق در مورد OCD مي توانند الهام بخش باشند.

نتايج

 

به طورکلي، آنچه که مورد نياز است، الگويي براي تشخيص اثرات انتقاد، خصومت و درگيري بيش از حد هيجاني، در نشانه هاي بيماران و درنتيجه درمان است. چنين الگويي بايد يا??ته ها را توضيح دهد و شامل متغيرهاي بيماري و ويژگي ها شخصيتي شود. براي مثال، ويژگي هاي شخصيتي بيماران و وقايع زندگي آن ها، احتمالا بر ادراک آن ها از انتقاد و درجه اي که بستگان به آن ها با خصومت پاسخ مي دهند، اثر مي گذارد. علاوه بر اين، «اضطراب ص??ت » احتمالا بر واکنش عاط??ي بيماران و بستگان (واکنش هاي مثبت کم تر و واکنش هاي من??ي بيش تر ) اثر مي گذارد و سبب ضع?? در درگيري بيش از حد هيجاني در مورد نشانه هاي OCD ممکن است، خودکارامدي و مقابله يا مهارت هاي حل مساله ي بيماران را بيش تر کاهش دهد. اين ويژگي ها بي ترديد در «اضطراب حالت »، و ر??تارهاي وسواسي نقش خواهند داشت.

برمبناي يا??ته هايي که تاکنون به دست آمده اند، ما پيشنهادهاي متعددي را براي مداخله دنبال کرده ايم. ما مداخلات آموزشي - رواني را براي خانواده هايي که با اختلال OCD آشنا نيست، نشانه هاي بيمار را همراهي مي کنند و آن هايي که در نگرش هايشان به انتقاد و من??ي گري تمايل دارند، پيشنهاد کرديم. اين مداخلات بايد با اطلاعاتي در باره ي جنبه هاي اجتماعي، ??يزيولوژيکي و بيولوژيکي OCD ، و نيز درباره ي اثرات نا مطلوب همراهي خانواده و راهبردهايي براي رها شدن آن ها از اين نوع ر??تار تکميل شوند. براي مثال، مسؤول دانستن درمانگر، راهي است براي اعضاي خانواده که در برابر درگير شدن در ر??تارهاي وسواسي، مثل جست و جوي اطمينان خاطر، مقاومت کنند. حتي قراردادهاي ر??تاري که طبق يکي از آن ها، کسي بايد ر??تارهاي وسواسي و درگيري خانواده را محدود کند، ارائه ي پاسخ را ا??زايش دهد و در اضطراب وسواسي کاهش ايجاد کند، ممکن است م??يد باشند. ممکن است بتوان از اثرات انتقاد خصومت آميز با تعيين منبع خصومت و تصحيح هر کدام از باورهاي مقصر دانستن و نگرش ها در باره ي عوامل نشانه هاي ر??تاري، کاست.

سرانجام اين که آموزش خانوادگي بايد شامل اطلاعاتي در باره ي شيوه هاي درماني و اثرات احتمالي و ??رعي آن ها (مثلا ناراحتي بيمار از جلوگيري از پاسخ و در معرض پاسخ قرار گر??تن )باشد. ??قط آن دسته از اعضاي خانواده که داراي حس همکاري هستند، بايد براي کمک در درمان دعوت شوند و به آن ها نقش مربي، حمايت کننده و سر دسته تشويق گران ياد داده شود. ص??ات مطلوب در بستگاني که مي توانند در درمان کمک کنند، مشابه همان ص??اتي که براي درمانگران م??يدند: مؤدب بودن، ??هيم بودن، علاقه داشتن، تشويق کردن، چالش طلبي، رک و صريح بودن، شوخ طبع بودن؛ نه سهل انگاري يا وابسته پرورش دادن ??رد که مشخص شده است، م??يد نيست. بايد از درگيري هيجاني و ر??تاري بيش از حد ممانعت به عمل آيد، به طوري که بيماران قادر باشند، اجراي تصميمات درماني را به طور مستقل بر عهده بگيرند. بيماران بايد خودشان ياد بگيرند، «در معرض پاسخ دادن قرار گر??تن» را تحمل کنند. وقتي که ا??کار وسواسي وارد ذهنشان مي شود، بايد بتوانند ر??تار وسواسي خود را کنترل کنند. ممکن است لازم باشد که بستگان بياموزند، چگونه از بحث در مورد تکالي?? و نقش ها طي ??رايند هاي درمان اجتناب کنند؛ در حالي که ??عاليت هاي عادي و روزمره ي خانواده را دوباره تعيين مي کنند.

در مجموع، خانواده درماني به حمايت بستگان در ارتباط با ر??تارهاي نااميد کننده ي بيمار، تشويق ارتباط مثبت تر و کاهش ابراز خشم نياز دارد. آموزش ارتباط به ندرت درخانواده درماني مطرح مي شود، اما ممکن است مخصوصا براي مديريت نشانه هاي بيماري توسط خود ا??راد م??يد باشد. بستگاني که خودشان به OCD مبتلا هستند، نشانه هاي وسواسي پيش باليني نشان مي دهند، يا ص??ات شخصيتي وسواسي (مثلا کمال گرايي يا انعطا?? ناپذيري اخلاقي ) دارند، ممکن است به کمک براي بهبود عملکردشان نياز داشته باشند. ثابت شده است که در چنين آموزشي،مواردي همچون:يادگيري شناسايي و متوق?? کردن اظهارات خصمانه، تصحيح باورهاي نادرست درباره ي بيمار، يا??تن راه حل هاي خلاق براي مسائل، و تعيين قراردادهاي ر??تاري مي تواند م??يد باشد. چنين مداخلاتي احتمالا به درمان طولاني تر يا شايد دوره هاي متوالي درمان نيازمند است که شامل مشارکت اعضاي خانواده، کار درجهت ا??زايش مهارت هاي بيمار، تقويت خود کارامدي و ارتباط بستگان، و مهارت هاي حل مساله مي شود. ثابت شده است که اين روش، مخصوصا برا ي درمان بيماران صعب العلاجي که به آساني از روش هاي استاندارد دارو شناختي و ر??تار شناختي ن??ع نمي برند، م??يد است.

 

 

 

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

sinaweb ر??یق شما ها کجا هستید برگردید که دلم واستون اب شده من یک زمانی خودم می ترکوندم

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...