رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
amirhosein10000

اخرین متد های ۱۰۰% اجرایی روز برای نفوذ در دل استاد ( فقط بخند )

پست های پیشنهاد شده

**آخرین متد های روز برای ن??وذ در دل استاد**

 

آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و ن??وذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):

این ج??نگیات مرسوم که در برگه ی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و … هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی ۵ ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر!

کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کا??ی خودش مشکلات و بدبختی دارد …

 

 

 

دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به ??ردتان یک ص??حه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش ??قط یک ن??ر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از ۳۰ ن??ر دانشجو، بیست و هشت ن??ر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و ??لان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.

 

 

روشی پلید

یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان ر??تم. نیم ساعتی نشستم و دیدم هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه نوشتم و برگه را تحویل دادم:

«در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمره ی ص??ر را به بیست?? با تقلب ترجیح میدهم.»

نمرهی ال?? کلاس را گر??تم! خدایا مرا ببخش.

*******************************

 

 

صم بکم عمى ??هم لایعقلون

درس معار?? بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول ابتدایی، آقای واسعی گ??ته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما نقطه ی طلایی برگه این جمله بود:

«جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع اکت??ا نکنیم. گ??تید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى ??هم لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم م??هوم را ب??همم ولی کپی نکنم بلکه از دانسته های خود بنویسم.»

بیست گر??تم! خدایا مرا ببخش.

**************************

 

 

اگر دین ندارید لااقل دلم شاد کنید

محاسبات عددی. درس بسیار دشوار. حداقل برای من که علاقه ی چندانی به ریاضیات و مباحث محاسبه ای کامپیوتر نداشتم. سوالات توزیع شد و مطابق معمول! خداوکیلی دیگر این درس ۳ واحدی را خوانده بودم ولی چه کنم که در مغزم جای نگر??ته بود. عادت دارم که قبل از اینکه برگه را تحویل دهم نمرهی خود را تخمین میزنم. در بهترین حالت ۷ میشدم. امکان رسیدن امدادهای غیبی هم تحت هیچ عنوانی میسر نبود. آخر برگه نوشتم:

من نگویم که مرا از ق??س آزاد کنید

ق??سم برده به باغی و دلم شاد کنید

نمرهی ۱۱ گر??تم و ن??ر سوم کلاس شدم! خدایا مرا ببخش.

***************************************

 

 

وساطت حا??ظ

استاد حسینی دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه ی نگارش (البته ??امیلش شهبازی بود ولی چون ممکنه یه وقت بیاد اینجا رو بخونه من نام مستعار نوشتم). عاشق حا??ظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حا??ظ میخواند و چشمانش پر از اشک میشد. سوالات چی…..؟ بگید؟ نه که بلد نباشم اما در حد ۱۵-۱۶ بیشتر نمیگر??تم. قبل از امتحان سری به اینجا زده بودم و واژه ی «شهباز» را در دیوان حا??ظ سرچ کردم و آن بیت را ک?? دستم ثبت کردم. زیر برگه امتحان نوشتم :

«جناب استاد من که «حا??ظ» را نمیشناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق حا??ظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا شوم. امروز قبل از امتحان گ??تم ت??الی به حا??ظ بزنم و ببینم چه میشود، این بیت آمد»:

خاکیان بی بهره اند از جرعه ی کاس الکرام

این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اند

شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست

این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند

بیست گر??تم! تنها بیستی که استاد در چند سال اخیر به یک دانشجو داده بود. خدایا مرا ببخش.

*******************************************

 

 

تصویر من رو شطرنجی کنید

امتحان نظریه های جامعه شناسی و … . تو رو خدا نام این استاد را بیخیال

شوید. استاد نسبتا معرو??ی است و البته در بسیاری از دانشگاههای یزد هم

تدریس دارد و حسابی سرش شلوغ است. ۱۰ نمره تحقیق و کن??رانس داشت و ۱۰

نمره هم امتحان پایان ترم. سرم بوی قرمه سبزی میداد. با یکی از بچه ها

شرط گذاشتم که تحقیق و کن??رانس ارائه نمیدهم اما نمرهی بالای ۱۸ میگیرم.

برای امتحان تئوری هم حسابی خواندم و خودم را آماده کردم. انصا??ا هم

سوالات را خوب جواب دادم. ??قط در پایان?? برگه بدون اینکه تحقیق یا کن??رانسی ارائه کرده باشم، نوشتم:

«موضوع تحقیق و کن??رانس: بررسی علل قبولی بالای دانش آموزان یزدی دردانشگاهها در طی ۱۶ سال اخیر.»

۱۹ گر??تم! خدایا این یکی رو دیگه مردونه ببخش.

*****************************************

 

 

اگه مردی منو بنداز

با حساب خودم ۱۳- ۱۴ میشدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!!

کلاس را یدک میکشیدم خیلی ??جیع بود. استاد ??وق العاده جدی و بداخلاق بود

و چندان نمیشد طر??ش ر??ت. یک جمله پایان برگه نوشتم:

«جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و م??ید بود.

اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعار?? دوست دارم این

درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.»

۱۷! خدایا سه تا نقطه

*********************

 

ویرایش شده توسط amirhosein10000

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

از 4 5 تا استاد به همین شیوه نمره گر??تم :88::cancan::cheerleader3:

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...