رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
secret63

تاریخ و فرهنگ گیلان

پست های پیشنهاد شده

دوستان مطالب در مورد تاریخ و ??رهنگ خراسان گیلان رو ??قط در این بخش قرار دهند

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

موقعیت : شمال ایران

مجاورت : شمال:جمهوری ترکمنستان جنوب: استان سمنان رب:استان مازندران و دریای خزر

آب و هوا: معتدل مدیترانه ای

وسعــــت: 22 هزار کیلومتر مربع

جمعـیــت:

تقسیمات: 16 شهر و 16 بخش و 45 دهستان

شهرستانها: آستارا، آستانه اشر??یه، اَملَش، بندر انزلی، رشت، رضوانشهر، رودبار، رودسر، سیاهکل، شَ??ت، صومعه سرا، طوالش، ??ومَن، لاهیجان، لنگرود، ماسال

مرکـــــز : رشت

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

استان گیلان در یک نگاه

گیلان یکی از استان های شمالی ایران است که 14711 کیلومتر مربع وسعت دارد. رشته کوههای البرز، همانند دیواری در غرب و جنوب گیلان کشیده شده است؛ به همین سبب، آب و هوای گیلان، معتدل و در اکثر نقاط دارای رطوبت بالایی است. گیلان مرطوبترین ناحیه کشور است و سالانه بیش از 2000 میلیمتر باران دارد. بخش وسیع گیلان جلگه ای و مابقی کوهستانی است. بیش از 40 رودخانه در گیلان جاری است که مهمترین آنها س??یدرود است. گیلان منطقه ای کشاورزی است که مهمترین محصولات آن عبارتند از برنج، چای، زیتون، مرکبات، ابریشم، شیر، گوشت، مرغ، ماهی، خاویار، مربا و انواع شیرینی و کلوچه.

 

گیلانیان در دوره های قبل از اسلام؛ کم و بیش آزاد و مستقل زندگی می کردند و با تشکیل پادشاهی های کوچک بر سرزمین خود ??رمان می راندند. هنگامی که یزدگرد سوم، آخرین شهریار ساسانی در حال ??رار از چنگ سپاهیان عرب به دست آسیابانی کشته شد، در کناره های خزر، گیلان، طبرستان، رویان و گرگان؛ چند خاندان از شاهزادگان محلی و بزرگان ساسانی ??رمانروایی می کردند. بعضی از آنها مطیع یا متحد دربار ساسانی به شمار می ر??تند و برخی نیز مستقل یا نیمه مستقل بودند. بعد از یزدگرد، اغلب خاندان های مزبور طی سالهای طولانی سپاهیانی را که خل??ای بغداد برای گشودن این نواحی گسیل می داشتند در هم شکسته و به دشمنان آنها یعنی سادات علوی پناه میدادند. گیلانیان و دیلمیان و طبریان در پناه رشته کوه های البرز به مقاومت قهرمانانه ای دست زدند و از ورود تازیان به سرزمین های خود جلوگیری کردند. قسمت های وسیعی از کرانه های خزر، مخصوصا گیلان، در سایه وضع طبیعی و جغرا??یایی خود و به نیروی پایداری و استقامت و دلاوری مردان سلحشور و آزاده خویش تا دو قرن و نیم بعد از حمله اعراب در برابر سیل خروشان لشکر اسلام مقاومت کردند و تن به تسلیم ندادند. رشته کوه های بلند و صعب العبور البرز از یک سو و آب های متلاطم دریای خزر از سوی دیگر این خطه را به صورت دژ جنگی مستحکمی در آورده بود که ساکنان آن را در مقاومت های دلیرانه علیه اعراب یاری می کرد. با تمام توانایی و قدرتی که کشورگشایان عرب در آن زمان داشتند ساکنان کرانه های خزر، سر به اطاعت آنان ??رود نیاورده استقلال و آزادی خود را ح??ظ کردند.

 

تا اواسط قرن سوم هجری یعنی دویست و پنجاه سال پس از ظهور اسلام، مردم گیلان با آئین جدید آشنایی نداشتند زیرا از زمان حمله اعراب به ایران جنگ و ستیز میان آنان و اعراب جریان داشت. ابن حوقل جغرا??ی دان معرو?? قرن چهارم هجری در اثر ارزنده خود به نام "صوره الارض" به د??عات گیلان را، در قرون اولیه هجری مورد تایید قرار داده است. او در معر??ی کوه های دیلم می نویسد: "اما سبب این که جبال دیلم به همین نام خوانده شده است این است که استقلال دارد و پادشاهانی در آنجا حکومت می کنند".

 

گیلان یکی از زیباترین مناطق ایران است که هرساله پذیرای تعداد بیشماری از ایرانگردان داخلی و خارجی است. جنگل های زیبا و ییلاق های مص??ای کوهستان های غرب و شرق گیلان، سواحل زیبای دریای خزر و تالاب بین المللی انزلی که از ویژگی های منحصر به ??رد گیلان است و دهها مرکز تاریخی، مذهبی و ت??ریحی، شاهد انبوهی از جمعیت بازدیدکننده در تمام ??صول سالند.

 

شاید دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم که مهمترین جاذبه استان های شمالی و البته به طبع آن گیلان عزیز؛ دریاچه خزر باشد. دریایی که به واسطه نجیب بودن و دوری جستن از سایر آب های آزاد دنیا دچار کم لط??ی شده و لقب دریاچه را به خود اختصاص داده. دریایی بسیار زیبا که انسان را در همان دیدار اول شی??ته خود می کند و ساعت ها می توان به حر?? هایش گوش داد و با آن سخن گ??ت. دریایی که هر وقت بخواهی به ا??ق آن نظر بی??کنی؛ تنها چیزی که می بینی مروارید اشک های چشمانت است که از داشتن همچون نعمتی بی اختیار بر بی کرانی آن بوسه می زند.

 

منابع:

anobanini

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گیلان

 

سرزمين جنگل و باران , برنج و نوغان , بستر رودهاي خروشان و پهنه رويش بن??شه ها , پامچالها , نيلو??رهاي آبي و زيستگاه قوها و مرغابي ها و هزاران گياه چشم نواز و زيبايي هاي بيشمار ديگر . جايي كه جلگه و دريا و كوهستان روي در هم مي سايند و شب و روز امواج خروشان دريا بر ساحل و ماسه زارهاي آن بوسه مي زنند. سرزميني سرشار از حيات و مملو از نشاط كه طبيعت سحرانگيز آن به همان نسبت كه مايه پويش است و سختكوشي , الهام بخش آرامش است و نيروبخش انديشه و خلاقيت . گيلان , منطقه سرسبز و دل انگيز شمال ايران كه تكيه به كوههاي البرز زده و آبهاي خزر به پايش مي ريزد در دوران زندگي خود همواره بدين شكل كه امروز مي بينيم نبوده و حتي طبيعتش هم نتوانسته است شكل نخستين خود را ح??ظ كند . سرزمين سبز شمال در طول تاريخ كهن خويش كه گاه و بيگاه بسان كانوني از آتش به پيكر سرد و بيروح ايران گرمي بخشيده و نام آوران آن در سايه شوريدگي و عشقي كه به سرزمين خود مي ورزيده اند بپا مي خاستند و داغ بد نامي از چهره اش مي زدودند .

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سرزمين پست و جلگه اي جنوب و جنوب غرب درياي خزر تا خط الراس ارت??اعات تالش و بخشي از دامنه هاي شمالي و جنوبي البرز غربي( حوزه انتهاي دره شاهرود )است. اين سرزمين از رود آستارا در شمال تا مرز جنوبي (بخش عمارلو) در حاشيه شاهرود ،به ترتيب؛ بين عرض شمالي در امتداد شمال غربي-جنوب شرقي،بادرازاي 235 كيلومتر، و در جهت مداري ؛ازقلل بغروداغ {دهستان گرگانرود جنوبي } در مغرب تا مرزهاي غربي استان مازندران در شرق به ترتيب ؛ بين 25،34،48 و 50،26،42 طول شرقي با پهناي متغير 105 تا 25 كيلومتر گسترده شده است. اين استان كه توسط حصار بلند البرز و تالش از بقيه سرزمين ايران جدا گرديده از شمال به درياي خزر و كشور آذربايجان، از غرب به استان اردبيل، از شرق به استان مازندران و از جنوب به استان قزوين و زنجان محدود است و مساحتي حدود 14711 كيلومتر مربع را داراست.

گيلان قديم

گيلان قديم به دو بخش عمده "" بيه پس "" و "" بيه پيش "" تقسيم مي شد . در لهجه محلي "" بيه "" به رودخانه يا ساحل رودخانه اطلاق مي شده . و منظور از رودخانه همانا س??يدرود مظهر بركت و زايندگي بوده است . رشت و لاهيجان در طول زمان بترتيب پايتخت دو قسمت بيه پس و بيه پيش بوده اند كه البته در مقطعي از زمان ??ومن بعنوان مركز بيه پس شناخته مي شده است . در قرن چهارم هجري ( قرن دهم ميلادي ) و يا دوره اي كه خاندان بويه در اوج قدرت بوده اند تمام گيلان و همچنين ولايات كوهستاني مشرق و طول ساحل درياي خزر ( طبرستان گرگان و قومس ) ضميمه ولايت ديلم بوده ولي در دوره هاي اخير ولايات شرقي از آن مجزا شد . نام ديلم بعدها در اثر عدم استقلال از بين ر??ت و دشتهاي دلتاي س??يدرود نام خود را به مجموعه نواحي مجاور داد , و سراسر به نام گيلان خوانده شد . اما به طور دقيق گيلان نام منطقه ساحلي بوده و به مناطق كوهستاني مشر?? بر آن , نام ديلمان اطلاق مي شده است. در اعصار مختل?? ديده مي شود كه اين نام گاهي به يكي و گاهي به ديگري تعلق مي گر??ت , و منظور از آن سراسر نواحي ساحلي جنوب غربي درياي خزر بوده است. گيلان بيه پس شامل چهار شهر بزرگ بود كه هر يك معمولا امير مستقلي داشت كه بر شهر و تمام نواحي اطرا?? آن حكومت مي كرد. ??ومن در مركز اين منطقه و مجاور كوهستان ها قرار داشت. در سمت مشرق به طر?? دريا شهر تولم واقع بود. گسكر در مجاورت ولايت ??ومن و رشت واقع شده و كمي از ساحل دريا ??اصله داشت. از نظر مذهبي تمام ساكنان اين منطقه حنبلي مذهب بودند. گيلان از نظر ??راواني باران و رودهاي متعددي كه آن را آبياري مي كرد مشهور بود . به استثناي خرما , آلوزرد و نيشكرقند , درخت ميوه در آن به مقدار ??راوان مي روييد. مركبات را از مازندران به اين منطقه مي آوردند . شهرهاي گيلان در اطرا?? خود حصار نداشتند ولي پادشاهان قلعه هاي مستحكمي در آن بنا كرده بودند . تمام ساختمان ها از آجر بود . ??رش خانه ها مانند خانه هاي بغداد از آجر و بام ها لته پوش و بعضي از بامها نيز گاليپوش بود . لازم به توضيح است كه لته قطعات تخته به ابعاد 30در20سانتيمتر است و گالي از ساقه برنج گر??ته مي شود كه به آن كولش هم مي گويند. و اما دو قوم كاس و خزه كه تاكنون شايد كمتر به آنها پرداخته شده باشد و بخصوص خزه ها كه عليرغم تسلطي كه در بيشتر اوقات بر درياي خزر داشتند و اصلا همانگونه كه پيداست نام اين دريا نيز از اين قوم گر??ته شده است به جرأت مي توان گ??ت كه براي اكثر مردم گيلان ناشناخته اند . كاس ها نيز همچون خزه ها قومي جزيره نشين بودند و مردان و زنان زيباروي آنها كه داراي چشماني به رنگ دريا و آسمان و موهايي بلوند بودند با دريا پيوندي نا گسستني داشتند . در اينجا بد نيست به نكته اي اشاره شود و آن اينكه در حدود قرن شانزدهم ميلادي يعني هنگامي كه كاس ها بر درياي خزر تسلط داشتند _ البته اين سلطه به تناوب با خزه ها عوض مي شد _ گروهي شرق شناس براي تهيه نقشه هاي جغرا??يايي به كناره هاي اين دريا كه آنزمان درياي كاس شده بود آمدند و بدينترتيب نام پهناورترين درياچه روي زمين را كاسپين نهادند و هنوز هم اين دريا نزد اروپاييان به اين نام خوانده مي شود . از كاس ها اكنون نيز مردان و زنان چشم آبي بجاي مانده اند .

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گويش

 

لهجه گيلاني مشتمل بر دو گويش گيلكي و تالشي مي باشد .

گويش گيلكي نيز بنوبه خود به دو بخش متمايز در دو ناحيه غربي ( بيه پس ) و شرقي ( بيه پيش ) تقسيم مي شود : يكي گويش رايج در رشت , بندر انزلي , لشت نشا , صومعه -سرا , كوچص??هان , ??ومن و ش??ت و ديگري گويش رايج در آستانه اشر??يه , لاهيجان , لنگرود , رودسر , چابكسر , سياهكل و ساير شهرهاي واقع در شرق گيلان . البته لهجه هر يك از شهرهاي مستقر در نواحي غرب يا شرق ضمن اينكه ساختار مشتركي با ديگر شهرهاي هم گروه خود دارند ت??اوتهايي نيز در طرز تل??ظ بعضي لغات و بخصوص ا??عال با آنها دارا مي باشند . اما در هنگام تحقيق و بمنظور جلو گيري از پراكندگي نظرها و تعدد لهجه ها , گويش رايج در رشت معيار بررسي و پژوهش زبان گيلكي است . گويش تالشي نيز در نواحي ماسال , شاندرمن , اسالم , تالش , تالش دولاب و حتي در انزلي و ??ومن و برخي بخشهاي غربي رايج است . البته گالشي نيز گويشي برگر??ته شده از تالشي است كه ساكنان كوهپايه هاي غربي گيلان به آن تكلم مي كنند . لازم به توضيح است كه برخي از ساكنان كنوني شهرستان رودبار وكوهپايه هاي اطرا?? آن را مهاجرين كرد تشكيل مي دهند و بديهي است كه گويش رايج آنها كردي است . همچنين در ساليان اخير با مهاجرت مهاجرين ترك زبان كه عمدتا از استان اردبيل وارد استان گيلان شده اند لهجه تركي نيز در برخي شهرهاي گيلان نظير تالش و بندر انزلي و حتي رشت رواج دارد . ولي با توجه به آنچه كه در ابتداي اين قسمت گ??ته شد لهجه هاي اصلي و اصيل گيلان را همان گيلكي و تالشي تشكيل مي دهند .

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جغرا??ياي طبيعي گيلان

 

 

از نظر جغرا??يايي گيلان را مي توان به چهار قسمت مجزا و مشخص به صورت زيرتقسيم نمود :

ابتدا قسمت پست ساحلي است , كه در معرض امواج درياي خزر است . در اينجا خود را درمقابل پديده اي قابل توجه و مداوم مي بينيم : حركت امواج و شدت بادهاي شمالي و شمال غربي كه بر سطح دريا مسلط است , مسا??تي طولاني از ساحل را با شنهايي كه باد آنها را جا به جا مي كند , به صورت تپه هايي به ارت??اع ه??ت تا ده متر و عرض دويست تا چهارصد متر , مي پوشاند . در سمت ديگر اين تپه هاي شني به طر?? داخل , رودخانه ها با رسوبات زيادي كه همراه دارند از كوه سرازير مي شوند , و چون نمي توانند راهي به طر?? دريا باز كنند در باتلاقها و مردابها مي ريزند . ??شار امواج دريا , از رسوبات رودهايي كه به دشواري راهي به سوي دريا گشوده اند , سدي در دهانه مرداب ايجاد مي كند , و آنجا را به روي كشتيها مي بندد . اين مردابها تمام طول ساحل را مي پوشانند : نمونه بارز آنها مرداب انزلي در انتهاي غربي , و مرداب استراباد در انتهاي شرقي است , و مردابهاي مشابهي مانند مرداب لنگرود نيز در ??اصله ميان آن دو قرار دارد . سواحل داخلي اين آبهاي راكد پوشيده از قشر ضخيمي از قطعات كوچك شاخه هاي زبان گنجشك , چنار , تبريزي , بيد و انواع درختهايي است كه در نواحي مرطوب مي رويد . جويها و رودخانه هايي كه از كوه سرازير مي شوند از روي اين تكه چوبها و يا از ميان ريگهاي روان راهي براي خود باز مي كنند . در ??صول باراني همه اين نواحي از آبهاي راكد پوشيده مي شود . در قسمت دوم , دامنه هاي البرز به صورت ديواره اي وسيع و شيبي جنگلي به طر?? دريا كشيده مي شود . در همين قسمتها است كه مسيلها و تنگه هايي خيال انگيز وجود دارد . به دشواري مي توان عظمت و تنوع جنگلهايي را كه همانند روپوشي زيبا تمام اين مسيلها و دره ها را پوشانده است توصي?? كرد و يا آنها را طبقه بندي نمود . در اين نواحي بلوط , نارون ، چنار , ا??را , زبان گنجشك , زيز ??ون , شمشاد , گردو , آلش , سروكوهي و سرخدار - نوعي كاج - ديده مي شود . شاخه هاي موي وحشي به تنه درختان مي پيچد و بالا مي رود . در اين قسمت رازك وحشي , انجير , گوجه , گلابي و سيب وحشي ??راوان است و همه جا از توتهاي وحشي , نسترن هاي وحشي , پيچك و گلهاي سرخ پوشيده شده است . جايي كه درخت غان و شمشاد ديده مي شود با بيشه هايي زينت مي گيرد. هنگام بهار بن??شه, پامچال و ديگر گلهاي جنگلي زمين جنگل را به صورت ??رشي زيبا مي پوشاند. اين گلها را در منطقه معتدل جنوبي نيز مي توان ديد, ولي اين مقايسه با هند شرقي يا هند غربي به علت وجود آب و هواي خاص آن مناطق و اثر آنها در پرورش اين گلها درست تر به نظر مي رسد. گياهان اين سرزمين از نوع گياهان جنوب اروپا با شرايط آب و هوايي همانجا است و بايد رطوبتي را كه به ندرت در خارج از منطقه حاره ديده مي شود به آن اضا??ه نمود. حيوانات اين ناحيه مانند حيوانات دشتهاي جنگلي عرضهاي بالاي جغرا??يايي يعني مناطق نزديك به قطب است . در سومين قسمت يعني زمين هاي خارج كوهستان ها است كه شهرها و مراكز بزرگ جمعيت ديده مي شود. اين نقاط در ميان انبوه درختان جنگلي پنهان شده است , چنانكه مسا??ران چون به اين نقاط وارد مي شوند گمان مي برند كه هنوز از جنگل نگذشته اند و چون همه جا را غرق در شاخ و برگ گياهان طبيعي مي بينند و در هر جا با مراتع و باغهايي از ميوه هاي گوناگون روبرو مي شوند به دشواري مي توانند يقين كنند كه وارد دهكده اي شده اند و يا به شهر بزرگي رسيده اند. در اين قسمت از كشور كرم ابريشم تربيت مي شود, و تهيه كرم ابريشم در گذشته گيلان را مورد توجه بازرگانان اروپايي قرار مي داده است , و به همين جهت گيلان در نظر خارجيان مشهور ترين ولايت ايران بود . بالاخره در چهارمين قسمت پايين قسمت جنگلي , قله هاي بلند كوهها ديده مي شود , كه پو شيده از چراگاه هاي تنك است و مه زيادي آنها را مي پوشاند .قله ها تقريبا هميشه با باريكه هايي از بر?? به نظر مي رسند. بخاري كه از چشمه هاي آب گرم بالا مي رود , طول ساحل را تا قله هاي بر?? گر??ته دماوند مه آلود نشان مي دهد, و به سبب نوسان تدريجي حرارت , آب و هواي اين منطقه گاهي كسل كننده و زماني حيات بخش جلوه مي كند . در رشته كوه هاي بالايي , بر روي تخته سنگها با گذرگاه هايي روبرو ميشويم , كه از لحاظ خطري كه هنگام عبور از آنها متصور مي شود , نظيرشان در ساير نقاط ايران ديده نمي شود . در منطقه خالي از درخت و در جنگلها و در دامنه كوه هايي كه بر آنها مشر?? است .

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...