رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
sinaweb

زبان هاي جهان

پست های پیشنهاد شده

[ATTACH=CONFIG]186[/ATTACH]

 

وقتي انگليسي ها در سال 1803 به جزيره تاسماني رسيدند ، حضور بوميان آنجا را مخل برنامه هاي خود براي اين جزيره مي ديدند.آنها بوميان را وادار كردند تا همه محل هايي را كه ساكنان جديد براي سكونت مناسب مي دانستند ، ترك كنند؛ و سربازان اجازه يا??تند به هر تاسمانيايي كه در ديدرس آنها پيدا شود ، شليك كنند. در عمل ، محل هاي مشخص شده بيشتر سرزمين هاي بوميان تاسماني را در برمي گر??ت و اين سياست منجر به آن شد كه تا سال 1830 تنها 200 ن??ر از بوميان زنده ماندند . ساكنان جديد ، انها را در يك اردوگاه جمع كردند كه در آن خبري از خوراك كا??ي و مراقبت هاي بهداشتي نبود و بدين ترتيب اين 200 ن??ر باقي مانده نيز يكي پس از ديگري درگذشتند . آخرين بازمانده بوميان تاسماني پيرزني بود كه تا دم مرگ حتي يك كلمه از زبان انگليسي نمي دانست و با مرگ او زبان بوميان تاسماني نيز از ميان ر??ت.(1)

آنچه براي زبان بوميان تاسماني روي داد ، موردي خاص است كه در مرگز بان ها عموميت ندارد. در واقع ، بسياري از زبان ها در شرايطي نابود مي شوند كه به اندازه نمونه تاسماني خشونت آميز نيستند. بسياري از زبان هاي سرزمين هاي كهن ، در تماس با زبان مردمي كه بر آن سرزمين ها ت??وق نظامي ، سياسي و يا حتي اقتصادي و ??رهنگي داشته اند، ر??ته ر??ته ترك شده اند و گويشوران خود را از دست داده اند.

زبان دست بالا

 

در اين شرايط زباني كه دست بالا را داردـ يا در اصطلاح زبان شناسي "زبان ز??بَرين" ـ براي مناسبات اجتماعي كارامدتر است ، دستيابي به موقعيت هاي اجتماعي و سمت هاي دولتي را تسهيل مي كند و يا تنها اعتبار اجتماعي بالاتري دارد و گويش به آن ، گويشور را از ديد ديگران در شمار طبقات بالاتر جامعه قرار مي دهد . بدين گونه ، گويشوران زبان ديگر ر??ته ر??ته كاربرد زبان زبرين را ياد مي گيرند و گاهي در طي چند نسل ، آن را به كلي جايگزين زبان خود مي كنند.

در اين زمينه ، زبان ايرلندي نمونه جالب توجهي است . تا سال 1600 ميلادي ، ايرلندي تنها زبان رايج در بين مردم ايرلند بود و جز در منطقه محدودي در دوبلين و پيرامون آن كسي انگليسي نمي دانست. در همان سال ، انلگيسي ها ايرلند را دوباره اشغال كردند و شمار چشمگيري از مهاجران انگليسي در آنجا ساكن شدند، اما تا سال 1800 انگليسي تنها زبان اصلي ساكنان "بل??است" و اطرا?? آن بود . اما ت??وق انگليسي ها انگيزه اي براي گسترش زبان انگليسي بود و قحطي سال 1840 كه عمدتا بر زندگي ايرلندي زبانان تاثير گذاشت و آنها را كشت يا به مهاجرت واداشت ، وضع را تغيير داد. در سال 1851 ايرلندي تنها در چندين منطقه جدا ا??تاده زبان اول محسوب مي شد. نخستين آمارگيري ايرلند در اين سال نشان دادكه از جمعيت شش و نيم ميليوني ساكن ايرلند ، 320 هزار ن??ر تنها ايرلندي مي دانند و يك و نيم ميليون ن??ر دوزبانه هستند. در 1911 و پس از كاهش جمعيت چشمگير ناشي از مهاجرت ، از 4/4 ميليون ن??ر ساكنان ايرلند 600 هزار ن??ر به زبان ايرلندي صحبت مي كردند و بيشتر اين تعداد نيز دوزبانه بودند. پس از استقلال كامل ايرلند، دولت تلاشي جدي را براي ترويج زبان ايرلندي آغاز رد اما با وجود همه اين تلاش ها ، در حال حاضر تقريبا هيچ گويشور تك زبانه ايرلندي در اين كشور وجود ندارد و تنها حدود 8700 ن??ر آن قدر زبان ايرلندي مي دانند كه بتوانند آن را به ??رزندان خود منتقل كنند، و تنها حدود 1100 ن??ر انان ايرلندي را زبان اول خود مي دانند.(2)

هر دو ه??ته ، تا مرگ يك زبان

پژوهشگران شمار زبان هاي امروز جهان را بين شش تا ه??ت هزار برآور مي كنند. در يك بررسي كه بر روي شش هزار زبان انجام شده است ، برآورد شده است كه 52 درصد زبان ها كمتر از ده هزار گويشور و 28 درصد زبان ها كمتر از هزار گويشور دارند. گر چه نمي توان قاطعانه درباره امكان ماندگاري اين زبان ها نظر داد ، اما به دشواري مي توان تصور كرد كه زباني كه به وسيله كمتر از صد ن??ر به كار برده مي شود ، حتي در طول يك نسل دوام بياورد ؛ و اين وضعيتي است كه به تقريب 10 درصد زبان هاي جهان با آن روبه رو هستند. (3) بدين ترتيب ، هر دو ه??ته يك زبان در جهان مي ميرد.(4)

دست هايي براي ياري

 

در سالهاي اخير ، دولت ها ، سازمان هاي بين المللي و مراكز دانشگاهي توجه ??زاينده اي به زبان هاي در خطر و مسئله تكثر زباني معطو?? داشته اند. يونسكو ، سازمانعلمي و ??رهنگس سازمان ملل متحد ، تلاش هاي بسياري را براي پاسداري از تكثر زباني و ح??ظ زبان هاي در خطر آغاز كرده است .

اصولي كه يونسكو بر اساس آنها بر پاسداري از تكثر زباني تاكيد مي كند، در وب سايت اين سازمان و انتشارات آن بر شمرده شده اند. از جمله اين اصول ، نياز انسان به تكثر در همه جنبه هاي زندگي است . ديگر اين كه زبان ، بازتاب تجربه هاي گذشته انسان هاست و ابزار تبادل و انتقال رويه ها و سنت هاي اجتماعي و ??رهنگي است؛ و مانند هر جنبه ديگري از دستاوردهاي حيات انساني بايد مورد محا??ظت قرار گيرد . همچنين زبان ها ??رآوده بسيار غني و متنوعي از خلاقيت ذهن انساني هستند و در هويت يابي و تثبيت هويت گويشوران خود دخيلند. بالاخره ، زبان ها جزئي از ??رهنگ جوامع انساني هستند كه براي گويشوران خود گرامي و با ارزشند و از اين نظر نيز شايسته توجه و پاسداري اند . بر اين اساس ، يونسكو براي پاسداري از زبان هاي در خطر همايش هايي را برگزار كرده است كه كتاب هايي را درباره شناسايي اين زبان ها منتشر كرده است.(5)

برخي دولت ها نيز گام هاي موثقي براي ح??ظ زبان هاي محلي خود برداشته اند . در سال هاي 1950 تا 1970 زبان ولزي رو به نابودي به شمار مي آمد ?? اما قوانين و برنامه هايي براي ح??اظت از آن ر??ته ر??ته اجرا مي شد . بين سال هاي 1981 تا 1991 روند كاهش گويشوران آن متوق?? شد و آمار سال 2001 رشد شمار گويشوران زبان ولزي را نشان مي داد.

به همين ترتيب ، برنامه هاي مو??ق ديگري نيز براي پاسداري از زبان هاي بومي در استراليا ، ژاپن و پرو انجام شده است كه بررسي هاي كارشناسان كاميابي نسبي آنها را تاييد مي كند.(6)

گويش ها در رنگين كمان ??رهنگي ايران

 

اگر با شهرها يا روستاهايي از ايران كه در آنها به گويش خاصي گ??ت و گو مي شود در تماس هستيد ، احتمالا با خانواده هايي كه در آنها تنها ??رزندان و ا??راد جوان تر خانواده به ??ارسي تهراني صحبت مي كنند، برخورده ايد . اين پديده كه كم و بيش در سراسر ايران ديده مي شود ، معناي روشني دارد: در سال هاي پيش رو و با گذشت چند نسل ، بسياري از گويش ها و لهجه هاي ايراني تضعي?? مي شوند و يا حتي مي ميرند . به تازگي يك استاد زبان شناسي در گ??ت و گويي در خواست كرده بود كه تا زماني كه يك پيرمرد ه??تاد ساله كه آخرين گويشور يك گويش محلي آذربايجان است ، در سلامت زندگي مي كند، كسي پيش قدم شود و اطلاعات او را از آن گويش ثبت كند.(7)

كردي ، گيلكي ، طبري و بلوچي زبان هاي ايراني هستندكه عضو خانواده ايراني زبان هاي هندي و اروپايي هستند و از اين نظر خويشاوندان زبان ??ارسي ـ و نه لهجه هاي آن ـ به شمار مي آ??ند .

زبان هاي تركي آذري ، ارمني و عربي نيز كه در ايران صحبت مي شوند ، گر چه از نظر زبان شناسي از خانواده زبان هاي ايراني نيستند ، از نظر تاريخي جزئي از ميراث ??رهنگ ايراني به شمار مي آيند و هر يك گويش هاي از ??رهنگ شو??ا و غني سرزمين تاريخي ايران را در خود نگه داشته اند. همچنين صدها لهجه گوناگون زبان ??ارسي در نقاط مختل?? ايران به كار برده مي شود كه آينه ??رهنگ و تاريخ و ت??كر منطقه هاي گوناگون ايران هستند ، و گاه ويژگي هاي واژگاني و دستوري زبان هاي كهن ايراني را ح??ظ كرده اند . مانند ديگر نقاط جهان ، در ايران نيز زبان ها و لهجه هاي محلي از رشد شهرنشيني ، تمركز گرايي و گسترش ابزارهاي ارتباطي تاثير پذير??ته اند و گويشوران بسياري از آنها اكنون اندك اندك كاهش مي يابند و ويژگي هاي اين زبان ها دگرگون مي شوند. پاسداري از اين زبان ها و لهجه ها ، ثبت ويژگي هاي دستوري و واژگاني آنها و تلاش براي ماندگاري اين زبان ها ، كاري است كه در زمان ما كه دوران گسترش رسانه هاي جمعي و تمركز گرايي ??رهنگي است ، اهميتي حياتي دارد . دانش ما از برخي از لهجه هاي از ميان ر??ته ، مديون متخصصان و علاقه منداني است كه ويژگي هاي آنها را پيش از نابودي شان ثبت كرده اند ، در حالي كه بسياري از گويش ها و لهجه ها پيش از يك بررسي جامع و ثب آنها از ميان ر??ته اند . در بسياري از موارد ، گويشوران علاقه مند اين گويش ها در نبود بررسي هاي زبان شناسان بيكار نمانده اند و به بررسي و ثبت واژگان ضرب المثل ها ، زبانزدها و اصطلاحات گويش هاي خود پرداخته اند . اين كوشش ها كه در بسياري از شهرها و روستاهاي ايران به دست دانشجويان و ديگر دوستداران گويش ها و ??رهنگ هاي محلي انجام شده است، ??عاليت هاي پر ارج و ارزشمندي است كه بايد به شيوه اي علمي و منظم ، جدي تر و پي گيرتر دنبال شود؛ كاري كه مي تواند گامي بزرگ در پاسداري از ??رهنگ كهن و پربار ايراني باشد.

منبع:سایت راسخون

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...